گفتوگو با علیرضا پاکدل، کارتونیست و کاریکاتوریستی که با کارهایش به جنگ با کرونا رفت و سر و صدای زیادی
مدیون فضای مجازی هستم
نیلوفر ذوالفقاری
اگر علاقهمند به هنر کاریکاتور هستید و مطالب حوزه هنرهای تجسمی را دنبال میکنید، احتمالا کارهای علیرضا پاکدل، کارتونیست و کاریکاتوریست مشهدی را دیدهاید؛ هنرمندی که اگرچه کارش را از سال1373 آغاز کرده و علاوه بر جوایز مختلف داخلی، چندین و چند جایزه بزرگ و معتبر جهانی هم در کارنامه هنریاش دیده میشود، از سال گذشته با کارتونهایش در مقابله با ویروس کرونا و حمایت از کادر درمان، یکباره نقل محافل هنرهای تجسمی شد. آثار این هنرمند جوان در حوزه کرونا آن قدر دستبهدست چرخید که سروصدای زیادی در دنیا بهپا کرد؛ تا جایی که در نشریات مختلف کشورهای جهان کار شد و حتی به صفحه اصلی اینستاگرام راه پیدا کرد. استقبال جهانی از کارهای علیرضا پاکدل و جایزه ویژهای که بهبه تازگی از جشنواره بینالمللی کاریکاتور روسیه کسسب کرده را بهانه کردهایم و با او به گفتوگو نشستهایم که حاصل این گپ و گفت پیش روی شماست.
موافقید گفتوگویمان را از جایزه ویژه جشنواره بینالمللی کاریکاتور روسیه آغاز کنیم؟ درباره اثری که در این جشنواره ارائه دادید برایمان توضیح میدهید؟
این نخستین دوره جشنواره کاریکاتور در کشور روسیه بود که با موضوع گرمشدن کره زمین و تبعات محیطزیستیاش برگزار میشد. من هم چند اثر در این حوزه را برای جشنواره فرستاده بودم که یکی از آنها با موضوع آبشدن یخهای قطب، حائز رتبه شد. در این کار دوپنگوئن را کشیدهام که روی یک تکه یخ شبیه دیسلایک ایستادهاند و این قطعه یخ در حال آبشدن است.
بسیاری از علاقهمندان به کاریکاتور، شما را از سال گذشته و با کارتونهایتان درباره ویروس کرونا و تلاش کادر درمان میشناسند؛ آثاری که بهطور بیسابقهای با استقبال جهانی روبهرو شد و حتی به صفحه اصلی اینستاگرام راه پیدا کرد. این جنگ کارتونی با کرونا چطور شکل گرفت؟
از همان ابتدا که این بیماری در کشورمان شیوع پیدا کرد، من و خانوادهام خودمان را قرنطینه کردیم؛ شاید کمی زودتر از بقیه. برای همین زمان بیشتری برای کارکردن در این حوزه داشتم. اسفندماه سال98 مسئولین درمانی در رسانهها هشدار داده و نکات ایمنی را بازگو میکردند، اما آن زمان چون تازه بیماری در کشورمان شروع شده بود، حرفهایشان خیلی جدی گرفته نمیشد. این تلنگری برای من بود که بنشینم و هشدارهای کادر درمان و موضوعاتی که برای سلامت جامعه مهم بود را در قالب کاریکاتور اطلاعرسانی کنم. این کارها را کشیدم و در صفحه خودم منتشر کردم. خیلی عجیب بود که ظرف یکیدو روز، خیل عظیمی از مخاطبان و صفحههای مختلف، این کارها را در صفحاتشان بازنشر کردند و این بازتاب بهقدری زیاد شد که کشورهای مختلف را هم متوجه این موضوع کرد. طولی نکشید که بسیاری از شبکههای تلویزیونی کشورهای مختلف مثل ترکیه، چین، روسیه، اوکراین، اسپانیا، ایتالیا و دیگر کشورهایی که درگیر ویروس کرونا بودند، برای این کارهای من برنامه ساختند. یکسری از نشریات هم مانند نشریات کشور برزیل، کلمبیا، کانادا، آمریکا و کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی، آثارم را کار کردند. این بازتاب جهانی باعث شد تا کادر درمان از کشورهای مختلف برایم پیام بفرستند و بگویند ما از دیدن کارهایت در شبکههای مجازی انرژی میگیریم. این موضوع خیلی برایم ارزشمند بود. درنهایت این اتفاقات که روزبهروز بیشتر و بیشتر میشد، از طرف تیم اینستاگرام هم با من تماس گرفتند و گفتند میخواهیم شما را در صفحهمان معرفی کنیم. چند سؤال پرسیدند و یکی از آثارم در این حوزه را در صفحه اصلی اینستاگرام منتشر کردند.
اما بهنظر میرسد آنطور که کارهایتان در دنیا دیده شد، در ایران دیده نشد. انگار بیشتر بازتاب کارهایتان در دنیا، در ایران بازتاب داشت تا خود کارهایتان! اینطور نیست؟
بله، متأسفانه هرقدر این کارها در کشورهای مختلف دنیا بازتاب داشت، در ایران خودمان دیده نشد. جز برخی از عزیزان کادر درمان که با پیامهایشان به من انرژی مضاعفی برای کار بیشتر در این حوزه را میبخشیدند، یک برنامه لایو اینستاگرامی با ریاست سازمان نظام پزشکی کشور، دوسهتا روزنامه که خبر بازتاب جهانی کارهایم را کار کردند و قدردانی سازمان آتشنشانی، هیچ اتفاقی برای کارهایم نیفتاد. درحالیکه برخی از کشورها این کارها را برای شهرداریشان میخواستند تا در معابر و محلههایشان بیلبورد کنند، در ایران هیچ تماسی با من گرفته نشد. درحالیکه میشد این کارتونها را که اساسا بهواسطه ظرف ارائهشان اثرگذاری بسیاری دارد، در مراکز درمانی یا سطح شهر کار کرد و علاوه بر امیدبخشی به بیماران کرونایی و خانوادههایی که درگیر این موضوع هستند و همچنین کادر درمان که یکتنه به جنگ این ویروس رفته، اطلاعرسانیهای لازم درخصوص ویروس کرونا و نکات ایمنی را از همین طریق انجام داد. اما متأسفانه هیچوقت این اتفاق نیفتاد.
اساسا بهنظرتان کارهای اینچنینی تا چه اندازه در فرهنگسازی، امیدبخشی و بالابردن تابآوری جامعه در شرایط بحرانی نقش دارند؟
خیلیخیلی زیاد. ببینید! کاریکاتور زبان مشترک مردم دنیاست و بهواسطه همین زبان بینالمللیاش، بهراحتی بدون نیاز به هیچ شرح و توضیحی میتواند با هر نوع مخاطب در سراسر جهان ارتباط برقرار کند. ضمن اینکه اساسا تصویر آن هم به شکل کارتون، بهدلیل سادگی و جذابیتی که دارد، در انتقال پیام خیلی سریع عمل میکند. طنزی هم که ضمیمهاش است، بهخصوص در این شرایط باعث تلطیف فضا شده و میتواند حال خوبی در جامعه ایجاد کند. تجربه خود من در اینباره این بود که کارتون و کاریکاتور در روزهایی که مردم شاید حوصله خواندن مقالهها و شنیدن سخنرانیها درخصوص این بیماری را ندارند، بسیار اثرگذار است و ارتباط خیلی سریعی با مخاطب برقرار میکند. به همین دلیل میشود از این ظرفیت برای اطلاعرسانی درباره این بیماری، آموزش نکات لازم به شهروندان و بالابردن روحیه کادر درمان و افرادی که به هر نوع درگیر این بیماری هستند، استفاده کرد. اما متأسفانه همانطور که گفتم در ایران هنوز حتی وزارت کشور این کارها را ندیده، چه برسد به اینکه بخواهد از این ظرفیت برای پیشبرد اهدافش در مقابله با این بیماری همهگیر استفاده کند.
پس با این حساب اگر بستر فضای مجازی در اختیار نبود، بعید بود کارهایتان اینقدر با بازتاب جهانی همراه شود. درست است؟
قطعا همینطور است. درواقع همه این دیدهشدن کارهایم در دنیا، مدیون فضای مجازی است. چون با رویهای که در ایران وجود دارد و به هنر، بهخصوص کارتون و کاریکاتور اهمیتی داده نمیشود، اگر فضای مجازی نبود، قطعا این اتفاق برای من و کارهایم نمیافتاد.
کمی هم از خودتان برایمان بگویید. موضوع کارتونها و کاریکاتورهایتان بیشتر چه مواردی است و ایده این کارها چطور به ذهنتان میرسد؟
من هم در زمینه کاریکاتور چهره کار میکنم، هم کاریکاتور مطبوعاتی میکشم و هم به موضوعات اجتماعی و محیطزیستی میپردازم. همیشه هم سعی میکنم با دقیق نگاهکردن به زندگی، ایده کارهایم را از دل زندگی بگیرم. موضوعات سخت و پیچیده و فلسفی تقریبا جایی در آثارم ندارند. چون معتقدم کارتون و کاریکاتور باید زبان سادهای داشته باشند و طوری ترسیم شوند که مخاطب خیلی سریع پیام آنها را درک کند.
هماکنون بهنظر شما جایگاه کاریکاتور در کشورمان کجاست؟
کاریکاتور هنر خیلی بزرگی است و کارهای بسیاری از دستش برمیآید، اما متأسفانه مدیران و متولیان فرهنگی ما توجه چندانی به آن ندارند. درحالیکه این هنر، هنر بسیار کمهزینهای است و در این حوزه ما استعدادهای بسیار خوبی در کشور داریم. اگر فقط کمی به آن بها بدهیم، میتواند تأثیرات بسیار بزرگی در جامعه داشته باشد. بهعنوان مثال خود من در بحث کرونا، کارم را به شکل دلی شروع کردم، اما یکباره اتفاق خیلی بزرگی برایم رقم خورد. این قدرت کاریکاتور است که اجازه میدهد یک فرد در یک گوشه از دنیا با یک قلمزدن با کل مردم دنیا با زبانهای مختلفی که دارند، ارتباط برقرار کند. بدون شک اگر جامعه نگاه بهتری به کاریکاتور و کاریکاتوریست داشته باشد، اتفاقات بزرگی در این حوزه رخ خواهد داد و بعدها میتوان نتیجه اعتماد به این هنر را در قالب تأثیرگذاریاش در فرهنگسازی و تلطیف فضای جامعه مشاهده کرد.