یکتا فراهانی- خبرنگار
با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است از تنها ماندن بهویژه وقتی احساس کند دیگران او را تنها گذاشتهاند آزار میبیند. هماکنون و با گذشت یک سال از شیوع ویروس کرونا شکل تنهایی و احساسات ناشی از آن نیز تغییر کرده است. نداشتن حق دیدار و بودن افراد در کنار هم بهدلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی باعث شده تجربهای متفاوت در رویارویی با احساس تنهایی داشته باشیم. میتوان گفت یکی از دغدغههای این سال کرونایی هم یافتن پاسخی برای این سؤال است که چطور میتوان با این تنها ماندن اجباری کنار آمد و آن را پذیرفت. شیوا دولتآبادی، فعال حقوق کودک، نایبرئیس انجمن روانشناسی ایران و استاد دانشگاه علامه طباطبایی عقیده دارد مفهوم تنهایی با احساس ناشی از آن متفاوت است و میگوید:« در دوران کرونا که همه افراد تنهایی اجباری را تجربه کردهاند، افراد زیادی در بعضی کشورها به ماندن در شرایط قرنطینه معترض بودند و با وجود پولی که دولت به آنها میداد باز هم نمیخواستند قوانین قرنطینه را رعایت کنند. تحقیقاتی که «احساس تنهایی» در شهرهای مختلف آلمان قبل و بعد از کرونا را بررسی کرده نشان میدهد در شهرهای شلوغی مانند برلین افراد در کرونا بیشتر «احساس تنهایی» میکردند نه اینکه واقعا تنها شده باشند. همچنین روستاهای دور افتاده این کشور هم مانند جنوب آلمان چنین احساسی را بیشتر از جاهای دیگر تجربه کردهاند. به این ترتیب افراد در دو قطب مختلف یعنی دور افتادهترین مناطق این کشور و شلوغترین و بزرگترین شهرهای آن بیشتر احساس تنهایی را تجربه میکنند. اما در دوران کرونا تحمیل یا اجباری از «تنهاماندگی» اتفاق افتاده که با توجه به طولانی شدن آن و شدت و ضعف گرفتن شرایط قرنطینه افراد را از تحمل چنین شرایط اجباری به ستوه آورده است.»
ارتباط احساس تنهایی با افسردگی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید احتمال اینکه احساس تنهایی منجر به افسردگی شود بیشتر از خود تنهایی است چون تا وقتی هنگام تنهایی احساس تنهایی نکنیم میتوانیم زندگی خود را بهگونهای با موضوعات مختلف پر کنیم و جایگزینی برای جای خالی دیگران و شرایط قبل پیدا کنیم. مثلا با جایگزین کردن ارتباط مجازی به جای دیدار حضوری میتوانیم تا حدودی بر احساس تنهایی غلبه کنیم. در شرایط کرونا هم افراد با توجه به میزان حسرتی که برای برقراری ارتباط احساس میکنند دست به خلاقیت میزنند تا بتوانند به نوعی از حال واقعی یکدیگر با اطلاع شوند. شیوا دولتآبادی میگوید:«در واقع هنگامی فرد احساس تنهایی عمیق میکند که بهنظرش برسد کسی به فکرش نیست، از طرف دیگران درک نمیشود و انگار به حال خود رها و فراموش شده است. داشتن چنین احساسی میتواند منجر به افسردگی شود. توجه داشته باشیم که قبل از کرونا هم شاید ما حتی با بودن در کنار دیگران، احساس تنهایی میکردیم چون هماهنگی لازم را با آنها نداشتیم و از طرف آنها هم درک نمیشدیم. اما در دوران کرونا دیگر حتی نمیتوانیم در میان جمع هم حضور داشته باشیم. در واقع بسیاری از چیزهایی که ما هماکنون و در شرایط کرونا از دست دادهایم مانند نداشتن امکان حضور در جمع ازجمله چیزهایی هستند که منطبق با سرشت و خلقیات ما هستند ؛ به همینخاطر مشکلات زیادی را برای ما بهویژه در زمینه فرهنگ جمعی و ارزشآفرینی بهوجود آوردهاند.»
زیرساختهای اجتماعی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی میگوید جامعهشناسان اصطلاحی به نام «زیرساختهای اجتماعی» دارند. به این معنا که وقتی فرزند خود را به مدرسه میبریم در این رفتوآمدها حتما با والدین همکلاسی فرزند خود هم آشنا خواهیم شد. بنابراین زندگی و بودن در کنار هم سبب ایجاد تعاملات بیشتری با دیگران خواهد شد که در دوران کرونا کمتر میتوانیم چنین فیدبکی را از دیگران دریافت کنیم. «فراموش نکنیم داشتن روابط با دیگران مانند آیینهای است که ما بهتر میتوانیم خودمان را در آن مشاهده کنیم. اما هماکنون و در شرایط کرونا تعداد چنین آیینههایی بسیار کمتر شدهاند. در نهایت ارتباطات ما تبدیل به ارتباطات مجازی شدهاند که البته گاهی همین ارتباطات محدود هم در لابهلای مشکلات دیگر گم و محو میشوند.»
نقش دنیای مجازی در تنهایی
این فعال حقوق کودکان میگوید محدود شدن ارتباطات به ارتباطات مجازی در دوران کرونا با حضور افراد در کنار هم بسیار متفاوت است ضمن آنکه موضوع بسیار مهم دیگر موضوع ارتباط دانشآموزان با معلمانشان است و همچنین یادگیریها و آموزشهای اجتماعی مختلف که میتوانند در فضاهای آموزشی و از بودن در کنار دیگر همکلاسیهای خود حاصل کنند. «آموزشی که بچهها از طریق فضای مجازی و سیستم شاد دریافت میکنند هرگز همان چیزی نیست که میتوانستند با بودن در کلاس تجربه کنند. حضور، نگاه و توجه معلم و آموزشی که بچهها از این طریق حاصل میکنند هرگز در آموزشهای مجازی اتفاق نمیافتد. البته امکان ارتباط گرفتن از طریق مجازی هم امکان خوبی است که در شرایط کرونا میتواند بهترین جایگزین برای ارتباطات حضوری و واقعی باشد. ضمن آنکه از این طریق میتوان از امکانات و پیشرفتهای تکنولوژیکی که درهر کجای دنیا وجود دارند آگاه شد. در واقع به این ترتیب افراد لطمه کمتری از انزوای اجباری دوران کرونا خواهند خورد.»
البته استفاده زیاد از تکنولوژی و فضای مجازی نگرانیهایی را هم بهخصوص در مورد کودکان به همراه دارد. شیوا دولت آبادی میگوید اعتیاد به بودن زیاد در فضای مجازی مانع از داشتن خلاقیت برای مقابله با تنهایی دوران کرونا میشود. اما برای نداشتن احساس تنهایی در این دوران میتوان با رعایت موارد پیشگیری از بیماری محدود به فضای مجازی نشد و به هر طریق همچنان توجه لازم را به یکدیگر داشت.»
عادت به تنهایی
نایبرئیس انجمن روانشناسی ایران عقیده دارد استفاده بسیار از فضای مجازی نباید ما را به تنهایی و دوری از دیگران عادت بدهد. «گاهی این سؤال پیش میآید که وقتی در دوران کرونا به این شرایط عادت کنیم آیا میتوانیم پس از آن به ارتباطات واقعی قبل از کرونا بازگردیم؟ اغلب این نگرانیها با نگاه عمیقتر به موضوع تنهایی در دوران کرونا بهوجود میآید. افراد مایلند بدانند آیا دوباره میتوانند مانند قبل در کنار هم قرار بگیرند؟ فراموش نکنیم مهمترین کار این است که نگذاریم به این شرایط عادت کنیم. توجه به این موضوع علاوه بر اینکه آرامش بیشتری به ما میبخشد؛ ما را هم از معنای واقعی بودن در کنار همدیگر دور نمیکند و همچنین اجازه نمیدهد به تعارفات معمول و مرسوم در فضاهای مجازی بسنده کنیم. البته بازسازی روابط بعد از کرونا هم بهتدریج حاصل خواهد شد و نمیتوان امیدوار بود بلافاصله با پایان کرونا افراد بتوانند به تعاملات رایج دوران ماقبل کرونا بازگردند. ولی عادت به چنین دوری ازهمدیگر آسیب جدی به سلامت روان افراد خواهد زد. در واقع تجربه چنین اتفاق سنگینی نمیتواند بدون عوارض باشد. به همینخاطر ما هم چارهای نداریم جز اینکه تا حد امکان عوارض آن را کاهش دهیم. ضمن آنکه حتی میتوان از این آسیبهای روانی نیز برای کمک گرفتن به رشد بهتر خود استفاده کرد.»
شیوا دولتآبادی، نایبرئیس انجمن روانشناسی ایران در گفتوگو با همشهری از گذران روزهای کرونا میگوید
«تنهایی» و «احساستنهایی» در دوران کرونا
در همینه زمینه :