• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
دو شنبه 6 بهمن 1399
کد مطلب : 122783
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/687yN
+
-

فوت و فن نوشتن 11/ درازگویی ملال‌آور ممنوع

فرزام شیرزادی-  نویسنده و روزنامه‌نگار

یکی از مهم‌ترین تکنیک‌ها در داستان‌نویسی، نوشتن گفت‌وگوهای به جا و به سامان است. هر نویسنده کاربلدی، علاوه بر نگاه دقیق و نکته‌سنج باید گوشِ شنوا هم داشته باشد؛ شنوا برای اینکه راحت از پس نوشتن گفت‌وگوها برآید.
شاید گفت‌وگونویسی یا همان «دیالوگ‌نویسی» آسان‌ترین کار به‌نظر برسد، اما وقتی داستان پیش‌می‌رود، دشوارترین کار همین گفت‌وگونویسی است، چون وظایف زیادی بر دوش گفت‌وگوست. مثلا گاهی باید گفت‌وگوهایی را بنویسید که همزمان سه، چهار یا پنج کار را با هم انجام بدهد.
باید حرف شخص را، آنچه را او فکر کرده، آنچه را از دیگران مخفی کرده، استنباط و سوءبرداشت‌های دیگران از حرف‌های او و مواردی از این دست را فقط از طریق گفت‌وگو فاش کنید. ضمن اینکه گفته او - کسی که گفت‌وگویش را می‌نویسد -  باید به‌شکلی موجز بیانگر جوهره شخصیت و کلیت نگرش خاص او باشد.
در رمان «اعتماد» اثر «آریل دورفمن» که عبدالله کوثری آن ‌را به فارسی برگردانده، بیش از 80درصد کتاب برپایه گفت‌وگوست. آن هم گفت‌وگوی تلفنی که درست و باورپذیر نوشتنش سخت دشوار است. در چنین گفت‌وگوهایی باید لحن هر یک از طرفین گفت‌وگو، خشم، شادی، غضب، شوربختی یا حتی خوش‌بینی آنها را نشان بدهید. ضمن اینکه نویسنده حق ندارد و نباید بیش از نوشتن گفت‌وگو در حالات شخصیت‌ها دخالت کند و مثلا بنویسد آقای «م- ادریسی» با خنده گفت، با عصبانیت گفت و... بلکه غم، حسِ مسرت، محنت یا هر حالِ دیگری باید در لحنِ دیالوگ باشد و این حس با خواندن دیالوگ به خواننده داستان منتقل شود.
حالا شاید این سؤال به ذهن بیاید که گفت‌وگو در داستان باید از کجا به ذهن نویسنده بیاید؟ گفت‌وگو برخاسته از آگاهی و حافظه نویسنده است. شما به‌محض اینکه برخی عبارات و جملات را بشنوید، دیگر هرگز فراموششان نمی‌کنید. مثل انداختن دلو در چاه است که عموماً وقتی بالا می‌آید پر از آب است. موقع نوشتن داستان انگار همه‌چیز به‌کار می‌آید؛ گفته‌ای که در اتوبوس یا مترو شنیده‌اید یا گفت‌وگویی را که در جایی به دقت به آن گوش کرده‌اید همان چیزی است که موقع نوشتن به ذهنتان می‌آید. به‌عنوان نکته آخر این را هم بگویم که گفت‌وگوها ضمن کارکرد داشتن و پیش بردن پیرنگ و خط داستانی، باید باورپذیر باشند. مثلا اگر شخصیت‌های داستان ما آدم‌هایی معمولی هستند و به‌ظاهر مشغول حرف زدن درباره مباحث و مسائل پیش‌پاافتاده‌اند، قرار نیست جملاتی از ارسطو و سقراط بگویند یا آینده جهان را پیش‌بینی کنند.
هر گفت‌وگویی باید متناسب با طراز شخصیت‌ها، موقعیت اجتماعی آنها و کارکردی که باید در داستان داشته باشند نوشته شود. حتما باید از گفت‌وگوهای طولانی که فقط وراجی محسوب می‌شوند پرهیز کرد؛ یعنی همان که به آن می‌گویند اطناب مُمِل؛ درازگویی و طویل‌نویسی ملال‌آور.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :