
سلام طلا
رسول خادم، کشتیگیر سرشناس ایران، بعد از حدود سهدهه ایران را در المپیک به طلا رساند

جواد نصرتی
طلای المپیک برای یک نسل از ایرانیها، خاطرهای در گذشته و آرزویی محال بود. اما رسول خادم که نمیخواست چیز دستنیافتهای در کشتی داشته باشد در آتلانتا خودش و ورزش ایران را طلایی کرد. ستاره کشتی ایران که پله به پله و وزن به وزن از نوجوانی خود را بالا کشیده و همهچیز برده بود، فقط طلای المپیک را کم داشت. آتلانتا، شهری بود که رسول و ورزش ایران، در آن به چیزی که بیتابانه میخواستند رسیدند. ورزش ایران، آخرین بار 28سال قبل در مکزیکوسیتی توسط عبدالله موحد، اعجوبه کشتی دنیا طعم قهرمانی را چشیده و از آن سال به بعد، رگه طلا را در المپیک گم کرده بود. ایران پیش از انقلاب در المپیکهای مونیخ و مونترال از طلا دور ماند و بعد از انقلاب، رابطهاش با این رقابتها کاملا دگرگون شد. ایران المپیکهای 1980مسکو و 1984لسآنجلس را تحریم کرد و تازه در سال1988در سئول بود که کاروان ایران دوباره به بازیها برگشت و تنها یک نقره (عسگری محمدیان در کشتی) دشت کرد. در 1992 در بارسلونا، عسگری محمدیان که به مرد نقرهای معروف شده بود دوباره نقره گرفت و برادران خادم (امیررضا و رسول) برنز گرفتند. اینبار برخلاف سال1984، ایران با میزبانی آمریکا از المپیک مشکلی نداشت و کاروان کوچک ایران با 19ورزشکار به رقابتها اعزام شد. برای نخستینبار، پرچمدار کاروان ایران، یک زن، لیدا فریمان، بود. خادم با قهرمانی در آتلانتا، روند طبیعی رشدش در دنیای کشتی را ادمه داد. او 2دوره قهرمان جهان بود، چند مدال آسیایی داشت و 2سال قبل از این رقابتها هرگز شکست نخورده بود (خادم 2سال بعد از قهرمانیاش هم در هیچ مسابقهای نباخت). یک سال قبل از المپیک، او در همین شهر آتلانتا از مدال طلای جهانیاش دفاع کرده بود. خادم که بعدها به دسته سنگینوزن رفت، استاد فن بُزکش بود و چنان زیبا و چشمنواز کشتی میگرفت که حتی زیر یکخمهای سادهاش هم زیبایی محض بود. در آتلانتا، امیررضا خادم دوباره برنز گرفت و عباس جدیدی، در یک فینال جنجالی به کشتیگیر کشور میزبان باخت و نقره گرفت.