• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
پنج شنبه 20 آذر 1399
کد مطلب : 118411
+
-

خیلی‌ها او را به اسم «آقای مکوندی» می‌شناسند؛ کسی که تلاش کرد کرایه پرستار بخش کرونایی‌ها را به حسابش برگرداند

آن پرستار ۳بار کرونا گرفته بود

مهرنوش میرزایی مهر - خبرنگار

بهنام مکوندی، از دیروز به مهربانی‌اش در شبکه‌های اجتماعی معروف شده است، شاید بهتر است بگوییم که از او صدایی دلنشین برجای مانده است. نام این سفیر تپسی با برگرداندن پول مسافری که پرستار کرونا بود، بر زبان‌ها افتاد. با این شهروند اهوازی که اهواز زندگی می‌کند و می‌خواهد همه او را به عنوان سفیر سلامت بشناسند، به گفت و گو کرده‌ایم.

چند سال است که راننده هستید؟
من دیپلم دارم و با ماشین سنگین کار می‌کردم، به دلیل شرایط و اتفاقاتی که افتاد نتوانستم دیگر به این کار ادامه بدهم. رستوران زدم که رستورانم هم در آتش سوزی سوخت. حالا دو سالی است که با تپسی کار می‌کنم. شرکت ما به نسبت دیگر شرکت‌ها در امور اجتماعی فعال‌تر است و به همین دلیل من با آن‌ها همکاری می‌کنم. بارها پیش آمده که مسافری بضاعت مالی نداشته و وقتی این مسئله را اطلاع دادم بدون هیچ پرسش و پاسخی به راحتی کرایه را به او برگردانده‌ایم.
 تلاش شما برای بازگرداندن کرایه پرستار بخش کرونایی‌های بیمارستان ابوذر، خیلی‌ها را سر ذوق آورد. از این شور و اشتیاق مردم در برابر کار خیرتان باخبرید؟
این اتفاق حدودا دو ماه پیش افتاد و من تازه دیشب فهمیدم که مردم از آن مطلع شده اند. من این کار را از ماه‌های اول شروع کرونا انجام می‌دهم و به نوعی وظیفه خودم می‌دانم.
 چرا پول آن پرستار را برگرداندید؟
از سر و وضع مسافرانی که سوار می‌شوند و مقصد آنها پیداست که مقصدشان کجاست. از شیلد و لباس‌های مسافرم که به نسبت سنش جثه ضعیف‌تری داشت، فهمیدم که پرستار بخش کودکان کرونایی‌ است. من این مواقع با مسافر سر صحبت را باز می‌کنم. به من گفت سه بار کرونا گرفته بود و داستان اولین بار برایم عجیب‌تر بود؛ کودک کرونایی بیمارش بود که می دانست به دلایلی از دیگر پرستاران می‌ترسد و نمی‌گذارد به او نزدیک شوند. از مثبت بودن تست کودک باخبر بود اما درهای اتاق بیماران که باز می‌شود، کودک به سمت آغوش پرستار می‌دود و او را در آغوش گرفته و می‌بوسد. از کودک کرونایی برای نخستین بار کرونا می‌گیرد. من در سال‌های جنگ بچه بودم اما همیشه خط مقدم، به گوشم خورده بود. به نظرم این پرستاران در خط مقدم جنگ با کرونا هستند و باید این را به اطلاع بقیه رساند تا آن ها را به درستی بشناسند.
خیلی‌ها گفته‌اند که از شما تقدیر می‌کنند، خبر دارید؟
من صرفا وظیفه ام را انجام می‌دهم، نه نذری داشتم و نه چیزی فقط وظیفه خودم می‌دانم که این پرستاران را به دیگران معرفی کنم. شرکت ما شماره آن پرستار را هم دارد، باید از او تشکر کرد و نه من، من دوست دارم به عنوان سفیر سلامت اطلاع رسانی کنم تا مردم از بی خبری این بیماری خارج شوند و رعایت کنند.
برخورد رانندگان دیگر با این اتفاقات چگونه است؟
بیمارستان رازی و ابوذر اهواز برای کرونایی‌ها هستند. بیشتر راننده‌ها وقتی مقصد را این بیمارستان‌ها می‌بینند، اغلب مسافر را قبول نمی‌کنند. اما من آن‌قدر این مسیرها را کار کرده‌ام بسیاری از مسافر آنها را می‌شناسم و دوست دارم با آنها ارتباط بگیرم. حتی چندباری سعی کردم از پرستاران عکسی بگیرم تا به بقیه آنها را معرفی کنم و قدردان باشم، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید