• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
پنج شنبه 13 آذر 1399
کد مطلب : 117645
+
-

پای صحبت‌های مهدی سلطانی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون به بهانه هنرنمایی‌اش در سریال آقازاده

بازیگر نابلد می‌تواند خطرناک باشد

بازیگر نابلد می‌تواند خطرناک باشد

الناز عباسیان

سال‌ها خاک صحنه تئاتر را خورد و تحصیلات آکادمیک خود را در رشته بازیگری در خارج از کشور ادامه داد. بعد از اخذ مدرک دکتری بازیگری از دانشکده اوینیون فرانسه برای حضور در هنرهای تصویری رغبت نشان داد و در نخستین کار جدی تصویری‌اش با نقش پهلوان بهزاد مصیب در سریال «در مسیر زاینده‌رود» توانمندی‌هایش را به دنیای تصویر و سینما معرفی کرد. بعد هم در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی نقش‌آفرینی کرد. حالا با نقش دکتر بحری سریال «آقازاده» نقش مسئولی را بازی می‌کند که روزگاری جانش را برای ناموس، وطن و اعتقاداتش به کف دست گرفته بود اما امروز مسیر مخالفی پیش گرفته‌است. مهدی سلطانی‌سروستانی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و کارگردان نمایش 49سال دارد و خودش درباره نقش‌هایی که بازی کرده می‌گوید: «همه این نقش‌ها برای من عزیزند زیرا هم برایشان زحمت‌کشیده‌ام و به قول معروف موی سفید کرده‌ام و هم احساس می‌کنم برای عموم هم قابل‌پذیرش و مفید بوده‌اند». با ما همراه باشید تا بخش‌هایی از گفت‌وگوی او را بخوانیم.

    بگذارید با سریال «آقازاده» شروع کنیم. دکتر بحری یک نقش غیرکلیشه و پر از چالش و حساسیت است. چطور شد این نقش حساس را پذیرفتید؟
به همان دلیل که شما در سؤال‌تان مطرح کردید؛ برای خیلی از بازیگران پذیرش یک نقش به پارامترهای متعددی بستگی پیدا می‌کند که شرط اول آن دوست‌داشتن نقش است. نقش‌های دوست‌داشتنی برای من نقش‌های چندبعدی و پرچالش هستند که به لحاظ روانشناسی پیچیدگی‌هایی هم داشته باشند. دکتر بحری توانست قانعم کند که این ویژگی‌ها را دارد.

    این سریال نخستین مجموعه‌ای است که صراحتا بخشی از واقعیت‌ها و روابط پشت پرده سیاسی، هنری و اقتصادی یک دهه اخیر را به نمایش گذاشته است. بازخوردهای مردم و مسئولان چه بوده است؟
به‌نظر می‌رسد که آقازاده بیننده‌های زیاد و متنوعی دارد؛ از شهروندان و مردم عادی گرفته تا حکمرانان و سیاستمدارها. هر کدام از زاویه خود مخاطب این سریال شده‌اند و از دیدگاه خود تحلیل می‌کنند. این بدان معناست که آقازاده توانسته با بینندگانش ارتباط برقرار کند. اصولا نشان‌دادن پشت پرده‌ها و آنچه از دید پنهان‌مانده، همیشه کنجکاوی ایجاد‌کرده و جذابیت‌های خودش را داشته مخصوصا برای مردم. اما ممکن است برای برخی مسئولان خوشایند نباشد چون از پشت پرده موجهی برخوردار نیستند.

    نقش‌هایتان را بسیار گزیده انتخاب می‌کنید و تلاش دارید تا از کلیشه‌ای بازی‌کردن فرار‌کنید و هر بار تکنیک و هنرنمایی جدیدی را به مخاطب نشان‌دهید. چه معیارهایی در انتخاب نقش‌ها دارید؟
البته قصد من هیچ‌گاه نمایش تکنیک‌های بازیگری نبوده و نیست. بیننده‌ها و تماشاگران هم عموماً برای دیدن تکنیک  یا ویژگی‌های علمی سبک بازیگری به سینما و تئاتر نمی‌روند و یا پای تلویزیون نمی‌نشینند. آنها می‌خواهند قبل از هر چیز سرگرم شوند و لذت ببرند و وقتی لذت‌می‌برند که ما قابل‌باور و یا متقاعد‌کننده باشیم. شاید اگر بحث آموزش بود و مخاطبان من صرفا دانشجویان  یا هنرجویان بازیگری بودند آن‌وقت در راستای تعلیم و تعلم و برای شناسایی سبک‌ها و یا فنون بازیگری به‌گونه دیگری عمل‌می‌کردم. اصل و اساس من برای پذیرش و ایفای نقش این است که بتوانم از پس‌اش بربیاییم و چنان متقاعدکننده باشم که به شعور مخاطب فرهیخته‌ام توهین نشود. تمام تلاشم در همین راستاست.

    دوست‌داشتنی‌ترین نقشی که بازی‌کرده‌اید کدام است؟ خودتان بیشتر کدام تیپ نقش‌ها را می‌پسندید؟
همه نقش‌ها برایم عزیزند چون انتخاب خودم بوده‌اند و برایشان زحمت کشیده‌ام. هر کدام برای من از زاویه‌ای دیگر هم قابل‌ارزشند. برای من نقش‌ها به 2دسته منفی یا مثبت تقسیم نمی‌شوند. همانگونه که در واقعیت هم آدم‌ها خوب  یا بد مطلق نیستند. همانگونه که حق نداریم آدم‌ها را قضاوت کنیم مجاز به قضاوت نقش‌ها هم نیستیم. فارغ از اینکه نقش اصطلاحاً قهرمان باشد و یا ضدقهرمان، راغب به نقش‌هایی هستم که با پذیرش اساسنامه واقع‌گرایی، از فیلتر واقعیت گذشته است، حتی اگر قصدمان الگوسازی آرمان‌گرایانه باشد. پذیرش چنین نقشی مرا وادار می‌کند که به روحش رخنه کنم و بی‌هیچ قضاوتی از پنجره چشم‌هایش دنیا را ببینم و حقیقتش را نمایان کنم و نه واقعیتش را.

    با توجه به اینکه این روزها ورود بازیگران به دنیای هنر، دریچه‌های دیگری به نام پول و شناخته‌شدن در فضای مجازی پیدا کرده‌است، به‌نظر شما این موضوع تا چه حد می‌تواند هنرهای نمایشی ما را تهدید‌کند؟ 
در بازیگری هم مثل خیلی از رشته‌های دیگر هر چه دانش و تجربه بیشتری داشته باشید کیفیت کار و شانش موفقیت‌تان بیشتر می‌شود؛ مثلا اگر یک نجار، مکانیک، معلم، پزشک، آشپز، مدیر و... بدون دانش و تجربه کافی و صرفا با رابطه به این کار گمارده شده‌باشند، شانسی برای موفقیت ندارند و بعد از مدتی اگر خودشان کنار نکشند کنارشان می‌گذارند. چون نه‌تنها سودمند نیستند که حتی در مواقعی می‌توانند خطرناک هم باشند. به همان اندازه که میز و صندلی‌هایی که یک نجار کارنابلد ساخته باشد بی‌مصرف و ناکارآمد است، بازیگر کارنابلد هم به کیفیت تولید صدمه وارد می‌کند. البته تولیدکننده‌ها  یا کارگردانانی که کیفیت برایشان مهم است و برای کار خود و مخاطبشان ارزش قائل‌هستند به سراغ ناواردان نمی‌روند. استفاده از ناشایسته‌ها مختص کسانی ‌است که صرفا به بیزینس  یا مناسبات دیگر می‌اندیشند و کیفیت برایشان اهمیتی ندارند. طبعا وجود این آدم‌ها در هر قلمرویی به‌ویژه فرهنگ و هنر ایجاد اختلال می‌کند و به مرور باعث ابتذال و تنزل در این عرصه می‌شوند.

    حال تئاتر در این روزهای کرونایی تعریف چندانی ندارد. به‌نظرتان راه برون‌رفت هنر نمایش از این وضعیت چه می‌تواند باشد؟
راه برون‌رفت این است که هم از جانب حکمرانان و هم مردم، تئاتر به‌عنوان یک پدیده ارزشمند درنظر گرفته و درک شود که وجودش نه فقط برای تئاتری‌ها که برای همه سودمند است. صرف‌نظر از اینکه چند نفر از این راه ارتزاق می‌کنند، تئاتر صرفا اجرای سرگرم‌کننده از یک نمایشنامه توسط چند نفر در مقابل چند نفر تماشاگر نیست که اگر تعطیل شود چند نفری از نان‌خوردن باز می‌مانند و چند نفری هم فرصت سرگرم‌شدن را از دست می‌دهند. سوای اینکه تئاتر یک هنر درمانی‌است و قادر هستیم توسط آن از درمان فردی به درمان اجتماعی نایل شویم، ضعف و قدرت تئاتر می‌تواند به ضعف و قدرت هنرهای دیگر مثل سینما، موسیقی، تلویزیون، رادیو، گویندگی، مجری‌گری، خوانندگی و... منجر شود. در مناسبات جهانی، توسعه‌یافتگی یک کشور را از توسعه‌یافتگی تئاترش ارزیابی می‌کنند. تئاتر یک متر فرهنگی است که اگر نادیده گرفته‌شود ویرانی‌‌اش به حوزه خودش محدود نمی‌شود و اگر اهمیتش درک شود فراتر از قلمرو‌‌ خود را آباد می‌کند. به همین دلیل است که در کشورهای متمدن یارانه هنگفتی را به این هنر اختصاص می‌دهند. تله‌تئاتر  یا تئاتر آنلاین، هر چند مدیوم و ماهیتش با تئاتر متفاوت است، می‌تواند در این شرایط بحرانی کرونازده یک راه‌حل موقت باشد مخصوصا اگر هموطنان خارج‌نشین هم بتوانند بلیت تهیه کرده و به‌صورت آنلاین بهره‌مند‌شوند.

    پیش‌تر گفته بودید که اهل سفرید و اگر فرصتی فراهم شود ترجیح می‌دهید سفر بروید. از تجربه سفرهای پیش از کرونا بگویید.
کرونا همه‌‌چیز را تحت‌تأثیر خودش قرار‌داده و سفر هم بی‌نصیب نبوده‌است. قبلا اگر فرصتی پیش‌می‌آمد در فصول سرد شهر‌های گرم‌تر و در فصول گرم شهرهای خنک‌تر برای سفر انتخاب می‌شد. البته شیراز و سروستان به‌دلیل زادگاه بودن همیشه یک پای سفرها بود. گاهی هم به بهانه دیدن دوستان و اقوام  یا مناسبات کاری، سفر خارج از کشور هم صورت می‌گرفت اما کرونا خیلی از فرصت‌ها را از بین برد و البته به ما آموخت که قدر خیلی چیزها را خیلی بیشتر بدانیم.

    خیلی‌ها دوست دارند از زندگی شخصی و فعالیت‌های غیرهنری شما بدانند. اوقات فراغت‌تان را چگونه سپری می‌کنید؟
مطالعه، دیدن فیلم، تئاتر، مسافرت، وقت گذراندن با خانواده و رفقایی که هم‌دلند و... .

    بزرگ‌ترین سرمایه زندگی‌تان بعد از چند‌دهه فعالیت هنری چیست؟
آموخته‌‌ام که انسان به‌سختی تغییر می‌کند اما به این معنا نیست که نباید تغییر کند. انسان‌هایی که تن به تغییر نمی‌دهند انسان‌های پویا و خوشبختی نیستند؛ و البته تغییری که با استدلال حاصل شود خشک و بی‌روح و غیرقابل‌انعطاف است و ممکن است به دگماتیسم ختم شود که خود مانعی بزرگ برای تغییری دیگر است و همچنین آموخته‌‌ام که تغییر در دایره تقدیر صورت‌می‌پذیرد و تنها با برداشتن موانع از سر راه جهان‌بینی‌مان شکل می‌گیرد. به قول مولانا:
هر لحظه که تسلیم‌ام در کارگه تقدیر/ آرام‌تر از آهو بی‌باک‌تر از شیرم
هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر / رنج از پی رنج‌ آید زنجیر پی زنجیر

این خبر را به اشتراک بگذارید