• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
سه شنبه 4 آذر 1399
کد مطلب : 116689
+
-

... اینک اندازه ما می‎‌‎خوانیم

برچیده شدن نظام ممیزی و سانسور ترانه

موسیقی
... اینک اندازه ما می‎‌‎خوانیم


  حسین عصاران   

سال 57 سال فروپاشی همه سامانه‎‌‎ها و نظام‎‌‎های اداری بود. تا پیش از شهریور 57نظام تولید و انتشار ترانه همچنان بر مبنای چرخه‎‌‎ «تأیید شعر- مجوز استودیو - بازشنوایی پس از ضبط» برقرار بود. تا اینکه 17شهریور 57 پایه‎‌‎های این نظام‌مندی هم فروریخت؛ نخستین نشانه، کناره‎‌‎گیری دسته‎‌‎جمعی گروه عارف و شیدا از کارورزی در رادیو و از آن مهم‎‌‎تر استعفای هوشنگ ابتهاج (به‎‌‎عنوان یکی از مظاهر سانسور دولتی) از سرپرستی موسیقی رادیو بود؛ اما این واکنش اداری، چه تاکتیکی و چه عقیدتی، نمود بیرونی و اجرایی نداشت. جلوه اصلی این دگرگونی با عزم اسفندیار منفردزاده در ضبط بی‎‌‎مجوز و فوری ترانه «شبانه 2» - که از سال53 امکان ضبط و انتشار آن فراهم نشده بود – رخ‌نمون شد.
با انتشار بلافاصله این ترانه -همراه با روایت تازه ترانه «جمعه» با نام «جمعه برای جمعه»- کمپانی‎‌‎ها و استودیوها کار را از کار گذشته دیدند، هرچند که روند سریع حوادث در پاییز 57، باعث شد بهره زیادی از این فرصت پیشِ رو نبرده باشند.
 از روایت‎‌‎های مختلف چنین برمی‎‌‎آید که در آن روزها فاصله میان شکل‎‌‎گیری ایده ساخت یک سرود یا ترانه تا تکثیر و انتشار آن، به 2 یا 3 روز هم نمی‌رسید. استودیوها جای خود را به ضبط‌های خانگی و کمپانی‎‌‎ها هم جایگاهشان را به خیابان‎‌‎فروش‎‌‎ها و بساطی‎‌‎ها واگذار کرده بودند و بلندگوهای دستی هم از هر رسانه‎‌‎ای پرصداتر می‎‌‎نمود. آن چند ترانه‎‌‎ معترض و سرکوب‎‌‎شده اوایل دهه50، حالا دستشان به صدای بلند سرودهای انقلابی رسیده بود. صداها و نام‎‌‎های تازه به خیابان آمده بودند و در مقابل، ستاره‎‌‎های پیشین هم آخرین کارهای خود را ضبط می‎‌‎کردند و از استودیو به فرودگاه می‎‌‎رفتند. در آن شلوغی کسی چشم‎‌‎انداز موسیقی را نمی‎‌‎دید.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید