• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 30 مهر 1399
کد مطلب : 113726
+
-

سال پربار آفرینش

با نوشتن رمان شراب خام، جلال آریان به خوانندگان ایرانی معرفی می‌شود

داستان
سال پربار آفرینش

محمد مقدسی    

در این سال شکل سانسور و نظارت حکومت بر ادبیات داستانی تغییر و شدت اعمال ممیزی افزایش پیدا کرد. از این سال بود که ممیزان ساواک در وزارت فرهنگ و هنر حضور داشتند و هیچ کتاب و نشریه‌ای بی‌نظارت آنها چاپ نمی‌شد. همین بود که برای کاهش فشار به نویسندگان و کم‌کردن سانسور به ابتکار و پیشنهاد «جلال آل‌احمد» و « غلامحسین ساعدی» جمعی گرد آمدند و به دیدار نخست‌وزیر رفتند، اما نتیجه‌ای نگرفتند. این جمع در سال‌های بعد شالوده تشکیل کانون نویسندگان ایران شد. «صادق چوبک» نویسنده کهنه‌کار و به میانسالی رسیده، در این سال آخرین رمان خود « سنگ صبور» را منتشر کرد. او که در رمان «تنگسیر» قهرمانی مقاوم را ساخته و پرداخته بود، در سنگ صبور به داستان‌های ابتدایی خود بازگشت و دوباره از مردمان سرخورده و مطرود نوشت. اما این کتاب توفیق ادبی کارهای قبلی او را نداشت.
«شراب خام» نخستین رمان «اسماعیل فصیح» در این سال منتشر شد. فصیح که در آمریکا تحصیل کرده بود، شیفته «ارنست همینگوی» و ادبیات پیرنگ‌محور آمریکا بود. داستان‌هایش را هم بر همین مبنای فکری می‌نوشت؛ داستان‌هایی خطی و شخصیت‌محور که با پیرنگ جذاب معمایی و جست‌وجو در‌هم‌می‌آمیختند. این رمان نخستین حضور شخصیت «جلال آریان» قهرمان محوری جهان داستانی فصیح هم بود. شراب خام، خامی بسیاری در پیرنگ معمایی و زبان داستانی داشت و گاهی حتی ملال‌آور می‌شد، اما آغاز کار نویسنده‌ای بود که به قصه و حادثه‌پردازی و معما در داستانش اهمیت می‌داد و سعی داشت که ژانر جنایی معمایی ایرانی را ارتقا ببخشد. «نادر ابراهیمی» در این سال یکی از شاخص‌ترین آثار داستانی‌اش را نوشت؛ «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» رمان کوتاهی بود که همه شاخصه‌های زبانی ابراهیمی را داشت. کتاب نثری سنگین، سخت و آهنگین داشت، اما جذابیت غم‌آلود و رمانتیکی که نویسنده به واسطه توصیفاتش به این داستان عاشقانه داده، اثر را بسیار خواندنی کرده بود. تصویر جذابی که ابراهیمی از سیر عشق، از وصال و گریز تا بازگشت و افسوس، ساخت، سرنوشت داستان را از دیگر آثار پیشین این نویسنده جدا کرد. این کتاب پس از نیم‌قرن همچنان محبوب است. پس از موفقیت «شوهر آهو خانم»، «محمدعلی افغانی» با رمان هزارصفحه‌ای «شادکامان دره قره‌سو» بازگشت. این رمان در بستر روستایی در دهه 1320 می‌گذشت و افغانی تلاش کرده‌ بود، گزارشی از احوالات روستاییان در آن دوره تاریخی را ارائه دهد. برای جذابیت داستان روایت عاشقانه پسر فقیر و دختر ثروتمند را هم محور اصلی داستانش قرار‌داده‌ بود. اما در فضاسازی  و تصویرسازی به سبب نثر کهنه و سنگین خود در هیچ کدام توفیقی کسب نکرد و نتوانست تجربه رمان قبلی خود، شوهر آهو خانم را تکرار کند و رمان در حد یک پاورقی سطحی و کلیشه‌ای باقی‌‌ماند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید