روزهای نارنجی
از بیم و امید این روزهای سینمای خزان زده چه میدانید؟
مسعود میر _روزنامه نگار
از نیمه دوم سال یک پیمانه کم شد، از تلخکامی ایام اما قطرهای کاسته نشد. انگار ادامه دارد روزگار ماسکزدن و نقاب در خاک کشیدن و هراس در دل داشتن. فیلم سینمایی زندگی همه ما در لحظات پرآب چشم قرار دارد و البته سینماها هم با سرنوشتی شبیه فیلمهای تلخ و با پایانباز، فعلا چراغ کمنور زندگیشان را به زحمت روشن نگه داشتهاند. همین حالا که چشمان شما پای این متن است هنوز برای نخستین سئانس نمایش فیلم بعد از دوهفته تعطیلی سالنها، بلیتی فروخته نشده و اصلا معلوم نیست که چطور فیلم و هنر هفتم به جگرکی و کبابی باخت و جماعت به ظاهر در قرنطینه و در حال رعایت سفت و سخت پروتکلها، تصمیم گرفت که نان زیرکباب را کنار خیابان لقمه کند اما برای رفتن به سالنهایی که صندلیهایش هر سئانس ضدعفونی میشود، دست و دلش بلرزد. با اینهمه ما هم چونان بسیاری دیگر از اهالی سینما و فرهنگ نمیخواهیم بپذیریم که سینما یکی از هزاران متوفی این ایام است. امیدواریم سینما هرچند به سختی اما با سختجانی به راه زندگی و زندهماندن ادامهدهد. اینگونه است که هنوز بررسی وضعیت فروش فیلمها، یافتن نماینده برای اسکار نودوسوم و البته خبرهای حوزه تولید برایمان مهم است. درست مانند گزارش روزانه وضعیت سلامت بیماری که بستری است اما برای رهایی از بیماری جان میکند.
دلخوشی به مجسمه
اسکار هم در مقابل کرونا عقبنشینی کردهاست. هر سال این موقع تکلیف فیلمهایی که قرار بود نماینده کشورشان در آکادمی اسکار باشند مشخص شدهبود و آمریکاییها کار نظم بخشیدن به فیلمها را آغاز کردهبودند. اما حالا زمانبندیهای اسکار هم دستخوش تغییر شده تا در تاریخچه این آیین نودوسه ساله نام فراگیری ویروس کووید-19 هم ثبت شود؛ ویروسی که سبب شد برنامه اسکار2021 تغییر کند. اول قوانین تغییرکردند تا جایی که نمایش فیلم در سینماماشینها هم در زمره فیلمهای اکرانشده قرار گرفت. بعد هم نوبت این شد که جشن اسفندماه هرساله اسکار حدود یک فصل با تأخیر برگزارشود بلکه میزان دردسرهای کرونا برای اسکار هم کاهش یابد. حالا قرار است روز 13بهمن رایگیری اولیه برای انتخاب بهترینها آغاز و 5اردیبهشت سال آینده هم مجسمهها بین برگزیدگان تقسیم شود.
خورشید و گردو از ایران
در این روزها ایرانیها برای یافتن نمایندهای که بتواند در رقابت با دیگر فیلمهای بخش بینالمللی اسکار آبروداری کند مدتی است دست بهکار شدهاند. اول خبر نمایندگی بیچون و چرای «خورشید» در آسمان اسکار منتشر شد ولی کمی بعد «درختگردو» هم به گردونه رقابت اضافه شد. سازندگان درخت گردو میخواهند از هشتم آبانماه فیلمشان را در کردستان یک هفته به نمایش بگذارند و خورشید هم احتمالا باید یک هفته بر سردر سینماها بتابد تا گام اول برای مسافر آمریکا شدن این فیلم برداشته شود. بهجز این دو فیلم، سازندگان «جنایت بیدقت» هم با توجه به موفقیت فیلم در بخش افقهای جشنواره ونیز، برای عهدهدار شدن نمایندگی ایران در اسکار پیشرو اعلام آمادگی کردهاند. مالکان فیلم درخواست پروانه نمایش برای فیلم را به سازمان سینمایی تسلیم کردهاند و بنا دارند اگر وضعیت سینماها بهتر شود و بازگشاییها جدی باشد فیلم را بهطور گسترده اکران کنند. در غیراین صورت آنها هم با یک هفته نمایش در شهرستان بهطور موقت موضوع رعایت قوانین برای معرفی به آکادمی را به سامان برسانند.
فارغ از اینکه چه فیلمی بالاخره نماینده ایران در اسکار نودوسوم باشد، باید این مهم را بهخاطر داشت که فیلم انتخابی میتواند یکی از گزینههای احیای گیشهها در روزهای سرد سینماها باشد. این یکی از امیدهای سینمای ایران برای بهبود اوضاع است.
شمایل یک متضرر چند صد میلیاردی
«سینمای ایران در 6ماه نخست سال99 که بهدلیل کرونا در حالت تعطیلی کامل بود یا فیلمها را در سالنهای خلوت نمایش میداد، با ضرری حدود 300میلیارد تومان مواجه شده است. ضرری که اگر فکر و برنامهریزی دقیقی برای آینده سینما نشود به این سادگیها قابل جبران نخواهد بود.» این خبر را بگذارید کنار این مقایسه ساده که سینمای ایران در 6ماه نخست سال98 حدود 16.6میلیون نفر مخاطب و فروشی حدود 199میلیارد تومان داشتهاست. فیلمهای نه چندان موفق سال گذشته در چرخه اکران کمتر از 10میلیارد تومان میفروختند و صدای گلایهها را بلند میکردند. آنهایی هم که فروش بالای 10میلیارد را به نام خود ثبت میکردند تعدادشان کم نبود. امسال اما سینما در 6ماه نخست سال با 337هزار مخاطب به فروش حدود 5.2میلیارد تومانی دست یافته که ناگفته پیداست چه شکستی خوردهاست. این آسیب چند صدمیلیاردی به سینما را نباید فراموش کرد و البته در خاطر داشت که کرونا بسیاری از پروژههای سینمایی را که در مرحله پیشتولید یا فیلمبرداری بودند هم متوقف کرده و موجب وارد آمدن خسارت زیادی به تهیهکنندگان و بیکاری عوامل سینما شدهاست. هماکنون 32صنف، اعضای صنوف خانه سینما را تشکیل میدهند که 5600نفر در این صنوف بهعنوان نیروی کار تعریف میشوند. از این میان طبق آمار تنها 20درصد از امکانات مالی مناسبی برخوردارند و بقیه 4500 نفر، همان حقوق اندک 3میلیونی خود را از دست دادهاند و بیش از ۱۳۰۰نفر از اعضای صنوف مختلف زیرمجموعه خانه سینما خواستار دریافت بیمه بیکاری هستند. این بیمناکی از اوضاع و احوال سینما را نمیتوان بیخیال شد و برای عبور از این وضعیت باید چارهای جدی اندیشید.