سهمند آدمعارف _ نشر نیماژ
از اوایل اسفندماه با شیوع ویروس کرونا، رسانهای شدن آن و ایجاد ترس عمومی، انتشارات نیماژ هم به واسطه خلوت شدن خیابانها و فاصلهگذاری اجتماعی، برای اوقات فراغت مردم که طولانی هم شده بود، شرایط فروش را تسهیل کرد تا برای خرید کتاب، دیگر نیاز به مراجعه نباشد.
اگر مراجعات کم شده بود، امید بود تا با فروش آنلاین این شرایط دشوار تسهیل شود. اما با توجه به اینکه امید میرفت با شیوع کرونا و طرح فاصلهگذاری اجتماعی سرانه مطالعه افزایش پیدا کند، جایگزینی آنلاین به جای فروش مستقیم، رقم ناچیزی را سهم کتابفروشان و ناشران کرد. هرچند این فروش نسبت به گذشته خود صد درصد افزایش پیدا کرده بود، اما به گرد فروش مستقیم هم نمیرسید. خصوصا اینکه برای ناشر، این موضوع بسیار مهم است که به واسطه پخش در سراسر کشور، این کتابها بتواند به همه ایران برسد. البته این اتفاق بهعلت تعطیلی مراکز پخش ممکن نبود و فروش مستقیم به شکل آنلاین شده و مخاطبان صفحه انتشارات در اینستاگرام و... درخواست کتاب میکردند و ما کتاب را برایشان ارسال میکردیم. اگر قرار باشد روزهای عادی را درنظر بگیریم، فروش آنلاین میتوانست جایگزین فروش کتاب در کتابفروشیهای نشر باشد.
اما مهمترین ضربهای که به بدنه نشر ایران وارد شد، برگزار نشدن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود زیرا هر ساله گردش مالی زیادی در نمایشگاه کتاب اتفاق میافتد و 95درصد ناشران برنامهریزی تولید سالانه را روی آن تنظیم میکنند؛ فروشگاه بزرگی که بودجه سالانه نشر را رقم میزند. بهعبارتی بیشتر مناسبات سالانه نشر به واسطه نمایشگاه کتاب تعیین میشود. از اینرو با همه بیم و امیدها درباره تعویق یا برگزار نشدن آن تا ماه گذشته که به روال سابق برگشتیم زمزمههای برگزاری در مردادماه به گوش میرسید که با شیوع موج دوم ویروس کرونا، این برنامه نیز لغو شد.
این موضوع هم ناشران کوچک، هم متوسط و بزرگ را تحتتأثیر قرار داد؛ هر که بامش بیش برفش بیشتر. آمار سفارش و فروش کتاب پایینتر آمده، اما برای جلوگیری از تعطیلی کتابفروشیها شاید بتوان کاری کرد. هرچند نتیجه آن هم مشخص نیست. در این دو موج شیوع کرونا، اتمسفری حاکم شد که این باور را تقویت میکرد که مردم بیشتر کتاب بخوانند، چون بیشتر در خانه هستند. کتابفروشیها با فعالیت بیشتر در فضای مجازی و با تخفیف و شرایط ویژه برای ارسال کتاب، تا حدودی توانستند کاهش فروش را جبران کنند، هرچند جایگزین فروش مستقیم نشد اما مرهمی روی جراحت اصلی و فقدان فروش حضوری بود. به هر حال خیلی نمیتوانیم حساب ویژهای باز کنیم.
در این میان فقط کتابفروشان موقعیت بهتری نصیبشان شد. دیگر ناشران با وضعیت موجود سبد خرید سالانه مردم را در نمایشگاه پر نمیکردند. به همینخاطر سهم آنها از کیک کتاب بیشتر میشد. کتابفروشیهایی که تبلیغ بیشتر و شرایط ویژهتری برای مخاطب درنظر گرفته بودند، در این چندماه توانستند بخشی از نیاز و خرید نمایشگاهی مردم را تامین کنند. هرچند مهمترین دلیل افت فروش کتاب وضعیت اقتصادی کشور است. تورم بالا، کم ارزش شدن پول و بالا رفتن قیمت کتابها و رشد دوبرابری چاپهای تازه، مردم را در خرید کتاب دست به عصاتر کرده است. این باعث شده کالاهای اساسی در اولویت باشد و تازمانی امنیت اقتصادی ایجاد نشده باشد، باعث خواهد شد خیلی برای کتاب هزینه نشود؛کتابی که چندان کالای سرمایهای بهحساب نمیآید. اگر کرونا باعث شده باشد سرانه مطالعه افزایش پیدا کند، اما از طرف دیگر لطمه شدیدی هم به کتابفروشیها و ناشران زده که چندان جبرانپذیر نیست.
سهم ما از کیک بزرگ کتاب
برگزار نشدن نمایشگاه ضربه نهایی را به نشر زد
در همینه زمینه :