هشدار به کل ایران
مسعود مردانی _ متخصص بیماریهای عفونی
از همان ابتدا که طرح تقسیمبندی شهرها بر مبنای رنگ قرمز، زرد و سفید مطرح شد، بهنظر میرسید این طرح نمیتواند نتیجهبخش باشد و حالا با گذشت مدتی از اجرای این طرح، دیدیم که خیلی هم کارساز نبود. اگر قرار بود این استراتژی جواب دهد، امروز نباید با طغیان کرونا در همه مناطق ازجمله قرمز، زرد و سفید روبهرو میشدیم.
سازمان جهانی بهداشت یکماه و نیم پیش اعلام خطر کرده و گفته بود: کشورهایی که در بازگشایی ادارهها، کارخانهها و باز کردن مراکز زیارتی و سیاحتی تعجیل کردند، ممکن است با فاجعه روبهرو شوند و اتفاقی که این روزها در کشور شاهدش هستیم، همین وضعیتی است که پیشبینی میشد. با وجود اینکه در یکی، دو ماهه اول اقدامات خوبی برای کنترل بیماری داشتیم، اما حالا با برداشتن قرنطینه و بازگشایی مراکز مختلف، شاهد هستیم حداقل هر 10دقیقه یک ایرانی به علت ابتلا به کرونا فوت میکند. این برای مملکت، مسئولان و برای ما که داعیهدار سلامت هستیم، فاجعه است. فکر کنید یک نفر از درگذشتگان، از افراد خانواده شما باشد. آیا ناراحت نمیشوید؟
حالا که به این شرایط رسیدیم باید همه ازجمله مردم و مسئولان همکاری کنند؛ وگرنه نمیتوانیم این ویروس را کنترل کنیم. به همین دلیل به جای اعلام فهرست روزانه شهرها و استانهای قرمز و در معرض هشدار باید بگوییم کل ممکلت در وضع هشدار است و بعد از اعلام این هشدار، ببینیم چه راهکاری میتواند ما را از مخمصه نجات دهد.
البته سازمان بهداشت جهانی برای همین زمان و شرایط فعلی ما هم استراتژی دارد و میگوید اگر فاصلهگذاری اجتماعی آنطور که باید و شاید در جامعه اجرا نمیشود و شهروندان اعتقادی به در خانه ماندن مثل روزهای اول ندارند، یک کار میتواند شما را نجات دهد و آن هم، استفاده از ماسک در همه اجتماعات است.
در شرایط فعلی بهتر است دولت روی همین مسئله کار کند و به همه افرادی که وارد اماکن عمومی مثل مترو، اتوبوس، مراکز زیارتی، سیاحتی، کارخانهها و مراکز بهداشتی میشوند، یک ماسک رایگان بدهد.
درنظر داشته باشید که عدهای از مردم توان خرید ماسک را ندارند و دولت میتواند همانطور که برای قند و شکر یا بنزین که جز ضرر چیزی برای مردم ندارد، یارانه درنظر میگیرد برای ماسک هم یارانه درنظر بگیرد.
استفاده از ماسک و اجباری شدن آن باید مهمترین استراتژی دولت در شرایط حال حاضر باشد، اما به دو نکته دیگر هم باید توجه داشت. اول اینکه، در بازگشایی مراکز مختلف تجدیدنظر کنیم. این تجدیدنظر از آن جهت لازم است که مثلا آمار نشان میدهد در یک جمع 140نفره در یک عروسی، 40نفر آلوده هستند که این 40نفر هر کدام چند نفر از اعضای خانواده را مبتلا میکنند. یک روستا با یک عروسی آلوده میشود و همین افراد آلوده به روستای همسایه میروند و بعد بیماری به شهر سرایت میکند و در نهایت شهرستان و استان در شرایط هشدار قرار میگیرد یا در نمونه دیگر، شرکتهای هواپیمایی 24ساعته کار میکنند و هیچکدام پروتکلها را رعایت نمیکنند و افراد آلوده به راحتی بین شهرها تردد میکنند.
نکته دوم که باید به آن توجه کرد، آموزش شهروندان است. مردم باید بدانند بیماری تمام نشده است و حتی این روزها، کرونا از اسفند و فروردین حادتر است که موارد جدید ابتلا و مرگومیر این موضوع را نشان میدهد. روز چهارشنبه گذشته من به تنهایی 68مریض را معاینه کردم که 62نفر از آنها مبتلا به کرونا بودند و همه هم مبتلایان جدید بودند و حدود 60درصد آنها متأسفانه در ماه اخیر به سابقه مسافرتهای غیرضروری خود اشاره میکردند.