ناجیهای پیشبینی نشده
خوب، بد و درجهیک. سال استقلال را میتوان به ترتیب با این 3کلمه روایت کرد. آنها در شروع سال اوج گرفته بودند و با علیمنصور نتایج خوبی بهدست میآوردند اما شکست تحقیرآمیز در آسیا نگرانیهای زیادی را در اطراف این تیم بهوجود آورد. آبیها لیگ هفدهم را ناامیدکننده آغاز کردند اما با تغییراتی که روی نیمکت باشگاه اتفاق افتاد، اوضاع دوباره کاملا ایدهآل شد. در مسیر بازگشت استقلال از بحران به آرامش، نقش خارجیها کاملا پررنگ بهنظر میرسید.
برندهها
وینفرد شفر:با لقب کنایهآمیز «پیرمرد» وارد فوتبال ایران شد اما انرژیاش در حد و اندازه مربیان سی و چند ساله بود. شرایط استقلال در زمان ورود وینفرد شفر بغرنج بهنظر میرسید اما این مربی امضا خودش را پای همه تحولات باشگاه گذاشت. استقلال میتواند در شروع سال97 هم قهرمانی جامحذفی و هم صعود به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا را جشن بگیرد. هر دو اتفاق با وینفرد شفر ممکن شده است.
سیدحسین حسینی:از نیمکت به ترکیب استقلال و از ترکیب استقلال به ترکیب تیمملی. سیدحسین یکسال خیرهکننده را پشتسر گذاشت. او در شروع سال برای مدتی فیکس شد اما دوباره جایگاهاش را به رحمتی تحویل داد. از آخرین روزهای حضور منصوریان اما حسینی دوباره به درون دروازه برگشت و اینبار توانست رکورد دقایق متوالی گل نخوردن در تاریخ لیگ فوتبال ایران را به نام خودش ثبت کند. از دست دادن داربی برگشت، تنها نقطه تاریک کارنامه درخشان حسینی در سال96 است. او سال را با اولین کلینشیت در اولین بازی ملی بهپایان رساند.
سرور جپاروف:«در آغاز سال بازیکن سپاهان بود و بهصورت قرضی برای این باشگاه توپ میزد. اصفهانیها خواهان حفظ سرور بودند اما استقلال توانست این بازیکن را پس بگیرد. او آرام آرام جایگاه خاص خودش را در تیم پیدا کرد و تبدیل به یکی از تغییرناپذیرترین مهرههای تیم وینفرد شفر شد. حالا همه چیز در استقلال به آماده بودن یا نبودن جپاروف بستگی دارد. مردی که هم خوب پاس میدهد و هم خوب شوت میزند.
مامه بابا تیام :مامه با سابقه عضویت در اینتر و یووه به استقلال ملحق شد و به زمان بسیار کوتاهی برای محبوب شدن روی سکوهای آبی نیاز داشت. هر چقدر خریدهای داخلی استقلال برای خط حمله ضعیف و ناامیدکننده بودند، تیام گلزن، فرصتطلب و درخشان بود. او هم در لیگ و هم در آسیا شرایط خط حمله باشگاه را متحول کرد.
وریا غفوری: در اولین ماههای سال تصور میشد وریا در مسیر تنزل قرار گرفته و پیراهن تیمملی را از دست میدهد. حالا اما بهنظر میرسد این مدافع راست بهعنوان مهره فیکس به جامجهانی خواهد رفت. او از زمان ورود شفر، احیا شده و فراتر از یک مدافع راست نشان داده است. ستاره خستگیناپذیر استقلال در همه حملههای این تیم حاضر است و ردپایاش در بازی هجومی این تیم دیده میشود. بهثمر رساندن تنها گل داربی، نقطه عطف 96 برای وریا غفوری بهشمار میرود.
بازندهها
علیرضا منصوریان:سالی که با شکست 6گله در مقابل العین آغاز شود، طبیعتا نباید پایان خوشی نیز داشته باشد. منصوریان در تابستان فرصت داشت تا استقلال رویاییاش را بسازد اما بعد از7هفته شکست و ناکامی در لیگبرتر، شغلاش را از دست داد و نیمکت را به وینفرد شفر سپرد تا به رستورانهای زنجیرهایاش برگردد.
مهدی قائدی:پیوستن به استقلال قبل از 19سالگی، تجربه فوقالعادهای برای قائدی بود. او بهعنوان گرانقیمتترین مهره جوان فوتبال ایران، از ایرانجوان به استقلال ملحق شد و شروع نسبتا خوبی نیز داشت. قائدی تنها در دقایق پایانی به بازی گرفته میشد اما رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک مهره فیکس بود که ماجرای تصادف او را تا پایان فصل خانهنشین کرد. مهدی در استقلال هنوز نه پیشرفت کرده و نه شکوفا شده است. ناماش اما بیشتر از هر بازیکن دیگری در تیم به جنجال و حاشیه گره میخورد.
پژمان منتظری:پاس رو به عقب ناامیدکننده در بازی رفت با سایپا، شمایلی از سال پژمان بود. او در طول فصل هرگز نتوانست همان پژمان بینقص و مطمئن قبلی باشد. لغزش او در حالی اتفاق افتاد که زوج چشمی و حسینی مشغول درخشیدن در ترکیب تیم شفر بودند. منتظری با وجود نمایشهای نه چندان خوب در استقلال، هنوز در عضویت تیمملی است اما احتمالا از ترکیب اصلی تیم کیروش دور خواهد شد. استقلالیها در سال97 منتظر همان منتظری قدیمی خواهند بود.
سجاد شهباززاده:هیچکس نفهمید چرا ناگهان از استقلال جدا شد و به آلانیااسپور رفت و چرا ناگهان از فوتبال ترکیه به ایران برگشت. زدن تنها گل فینال جامحذفی برای نفت تهران، طبیعتا سجاد را باید در فهرست برندههای سال قرار بدهد اما ادامه سال بعد از جامحذفی برای او یک فاجعه تمامعیار بود. مرد شماره10 استقلال در نیمفصل این تیم را بدون حتی یک گل و یا پاس گل ترک کرد و به لیگ قطر ملحق شد اما قطریها قراردادش را تنها چند هفته بعد فسخ کردند تا او در همه ماههای باقیمانده تا پایان این فصل فوتبال بدون تیم بماند.
حسن بیتسعید: یک خرید افتضاح دیگر برای استقلال. بیتسعید در استقلال خوزستان یک ستاره بود اما لباس فرهاد مجیدی برای این بازیکن شانس چندانی به همراه نیاورد. او هم درست مثل شهباززاده در شرایطی از باشگاه جدا شد که عدد صفر در مقابل تعداد گلها و پاس گلهایش دیده میشد. حسن البته در ماههای پایانی سال در فولاد خوش درخشید اما زخم شکست بزرگ در استقلال هنوز روی صورت این بازیکن دیده میشود.