کرونا، رومینا و فاصلهگذاری اجتماعی
عمادالدین قاسمیپناه ـ روزنامهنگار
از زمانی که ویروس جدید کرونا بهعنوان یک تهدید، کل جامعه بشری را تحتتأثیر قرار داد، اصطلاح «فاصلهگذاری اجتماعی» وارد ادبیات مردم، رسانهها و مسئولان سراسر دنیا شد. این اصطلاح به این مفهوم بود که مردم برای محافظت از خود و دیگران در برابر بیماری کووید-19، از تماس نزدیک با یکدیگر پرهیز کنند. معادل انگلیسی این عبارت هم که social distancing است، دقیقاً بر مفهوم دوری کردن از معاشرتهای انسانی تأکید میکند.
مردم برای نجات جانشان، دوری از بستگان، دوستان و همکاران را آغاز کردند، اما نتیجه آن شد که باوجود در امان ماندن از هیولای کرونا، دیو تنهایی آنها را اسیر کرد و عدهای ناگهان متوجه شدند که مشکلات روحی و روانی به شکلی خزنده، آنها را تحتتأثیر قرار داده است. انسان که به «موجود اجتماعی» معروف است، خود را در چنان انزوایی فروبرد که شاید در طول تاریخ حیات خود، شبیه آن را ندیده باشد.
با این حال، تکنولوژیهای ارتباطی، مانند تلفن، گروههای مجازی و تماسهای تصویری اپلیکیشینهای پیامرسان توانستند تا حدودی از غم هجران مردم بکاهند. درواقع، استفاده گستردهتر از تکنولوژیهای ارتباطی در این روزها بر این موضوع تأکید کرد که روابط اجتماعی، بخش جداییناپذیر زندگی انسان بوده و بهتر است به جای عبارت «فاصلهگذاری اجتماعی» از اصطلاح «فاصلهگذاری فیزیکی» استفاده شود تا هم مفهوم مجازی بودن ارتباطهای مبتنی بر این نوع تکنولوژی منتقل شود و هم ویژگی اجتماعی بودن انسان نادیده گرفته نشود.
فاصله گرفتن نزدیکان از یکدیگر، البته بسیار دردناکتر و روحخراشتر هم میتواند نمایان شود. بسیاری از مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی میتواند گاهی اعضای یک خانواده را که ظاهراً فاصلهای فیزیکی هم میان آنها نیست، ناگزیر به فاصلهگذاری کند.
رومینا، دختر معصومی که این روزها صحبت از او بسیار است، شاید نمونهای از این فاصلهگذاری باشد. رومینا وقتی 10ساله بود، کشته شد؛ یعنی همان زمانی که خلأ روابط عاطفی، او را از خانواده و بهخصوص از پدر، دور کرده بود. رومینا در گوری مدفون شد که پدر آرام آرام و بیآنکه خود متوجه باشد، در خانهای خالی از روابط عاطفی، حفر کرده بود. فاصله سنی رومینا و مردی که با او در ارتباط بود، شاید گواهی بر این ادعا باشد که رومینا در جستوجوی جایگزین پدر و عواطف پدرانه بوده است.
رومینا نیاز به روابط انسانی داشت و زمانی که در کنار اعضای خانواده، به این نیاز پاسخ داده نشد، بهعنوان یک ضرورت انسانی، آن را بهگونهای دیگر جستوجو کرد. به همین دلیل معتقدم که در گفتهها و نوشتههایمان از اصطلاح مناسبتری به جای «فاصلهگذاری اجتماعی» استفاده کنیم.