ارزش تجاری شایعه
وارونه جلوهدادن واقعیت؛ حربهای روایی در فیلمهای جاهلی
ایوب ربیعی
در جهان روایی فیلمهای مردمپسند ایرانی، خوشنامی و بدنامی، تضادهای ساختارساز را بنا میکند. اینکه سرشت و سرنوشت آدمهای داستان از کدام چشمهها آبمیخورد، در قبال سیلاب حرف و برچسب و لقب مردم اهمیتی ندارد. «آبرو» بهعنوان بزرگترین دستاورد زندگی جوان اول، همیشه زیر محک بزرگ « حرف مردم» قرار دارد. حرف مردم واقعیت نیست، حقیقت شایعه است. شایعه در جهانروایی فیلمهای مردم پسند ایرانی حربهای است برای عمیقترکردن بحران اخلاقی فیلم که جوان اول با آن روبهروست؛خرده روایتهایی ناسازگار با منش و روش قهرمان که دو ریشه بیشتر ندارند؛ بدخواهی بدخواهان یا جهل دوستان. شایعه برای به چالش کشیدن اعتبار قهرمان نزد افکار عمومی ساخته میشود تا نبرد اخلاقی قهرمان با ضدقهرمان در کنار ابعاد روانی و درونی و ذاتی و ازلی و ابدی به زمینههای اجتماعی نیز مزین شود.
در جستوجو برای پیدا کردن رد شایعه و راه شایعهپردازی در فیلمهای فراگیر ایرانی، افزایش استفاده از این ترفند در فیلمهای چرخه جاهلی بهعنوان یکی از زیرژانرهای مهم ملودرامهای فارسی قابلتوجه است. در نیمه دوم دهه 40 که فیلمهای چرخه گنج قارونی به اوج میرسند، چرخه فیلمهای جاهلی نیز احیا میشود. تولید فیلمهای این چرخه که با موفقیت تجاری قیصر(مسعود کیمیایی- 1348) رشد دوچندانی پیدا میکند، آبرو و حیثیت اجتماعی قهرمان فیلم بهعنوان مهمترین دستاورد او مورد حسد و کینه دشمنان قرار میگیرد. جوانهای اول فیلمهای چرخه جاهلی در فیلمهای ایرانی (برخلاف اشتباه رایج درباره اینگونه فیلمها) لمپن(فاقد طبقه اجتماعی و شغل) نبودند، اغلب آنها صاحب شغل و جایگاه اجتماعی بودند. آنها از لحاظ منش ترکیبی از شخصیت داشیها و شبگردان و لوطیها در شهرهای ایرانی دوران قاجار بودند که مهمترین اعتبار آنها آبرو و خوشنامی بود. این خوشنامی حاصل شخصیت پهلوان- درویش آنها بود که در نظام شخصیتی ایرانی، بهعنوان برترین صفات شناخته میشوند. در فیلمهای جاهلی، این اعتبار اخلاقی توسط ضدقهرمانان با انواع سلاح به چالش کشیده میشد که شایعه یکی از مهمترین آنها بود.
قلندر(علی حاتمی- 1351)
داستان قلندر براساس یک شایعه شکل میگیرد؛شایعهای سهمگین که مرزهای اخلاقی قهرمان را مخدوش میکند. اعتباراجتماعی قهرمان با شایعهای که دهان به دهان میچرخد، در مرز خطر قرار میگیرد و او در نهایت برای جلوگیری از بیآبرویی به ازدواج صوری معشوق با دیگری رضایت میدهد.
کاکو (شاپور قریب- 1350)
مردم شهر کاری جز دامنزدن به شایعات درباره قهرمان فیلم ندارند. آنها از رامشدن او راضی نیستند و برای بازگرداندن او به نقش یک جاهل متعارف از حربه شایعهسازی استفاده میکنند.
صلات ظهر(سعید مطلبی- 1350)
حیثیت کاکا مصطفی، علمکش و معتمد محل برای حفظ مصلحت مخدوش میشود. بدخواهان در افکار عمومی با وارونه جلوه دادن حقایق قصد دارند که برای همیشه این قهرمان محلی را از ذهن مردم پاک کنند.
ولی نعمت(عزیزالله رفیعی- 1355)
بدخواهان برای قهرمان علمدار و مردمداری که در زندان است، شایعاتی مبنی بر کارهای غیراخلاقی او میسازند و سعی میکنند وجهه اجتماعی او را تخریب کنند. شایعات در فیلمهای جاهلی یکی از انواع نامردی ضدقهرمان و جلوهای از نامرادی روزگار است. حرف مردم پشت مرد را خم میکند و اعتبار او را به باد فنا میبرد. سازندگان فیلمهای چرخه جاهلی بر این اساس که محتوای آنها شمایلی شفاف از مرزبندیهای اخلاقی خیر- شر بوده، شایعه را بهعنوان سلاحی مخرب برای نابودکردن اعتبار مردان معتبر بسیار بهکار بردهاند.