
معماری وسیله شناسایی هویت ماست
سید علیرضا قهاری، بانی نامگذاری روز معماری در تقویم ملی در گفتوگو با همشهری از اهمیت معماری و روز آن میگوید

محمد جباری _خبرنگار
سوم اردیبهشت روز بزرگداشت معمار و معماری است؛ بهانهای برای به تصویر کشیدن آثاری که هر کدامشان شکوه و عظمت تاریخ و هویت کهن ایران را یادآوری میکنند؛ از تخت جمشید و نقش رستم و چغازنبیل باستانی گرفته تا عالی قاپو و مسجد نصیرالملک و کاخ گلستان، جهان را مات و مبهوت هنر معماران این سرزمین کرده است؛ معمارانی که حالا پس از 2دهه پیگیری، نامشان در تقویم ملی ایران ثبت شده تا بهانهای باشد برای بزرگداشتشان و فرصتی برای مرور شاهکارهای ساخته دستشان. حدود 20سال پیش بود که سیدعلیرضا قهاری از مفاخر معماری ایران جای خالی نام معماری را در تقویم برنتابید و نامهای را برای شورایعالی انقلاب فرهنگی نوشت تا این جای خالی را پر کند.اما مسائل و موضوعات مختلف دست بهدست هم داد تا این درخواست اجرایی نشود تا اینکه این مناسبت که از سال 1396مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی را هم داشت، سرانجام از امسال، لابهلای صفحات تقویم حک شود.با این حساب، از امسال سوم اردیبهشتماه به بهانه بزرگداشت شیخبهایی روز معماری نام گرفته است و این مناسبت هر سال تکرار میشود. سیدعلیرضا قهاری بانی این کار ارزشمند، معمار صاحبنام متولد شیراز است و 70سال دارد. او دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، مدرک کارشناسی ارشد شهرسازی (طراحی شهری) از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مدرک دوره مدیریت اجرایی از سازمان مدیریت صنعتی، تهران است. عضویت در سازمان نظام مهندسی ساختمان ایران، کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران، جامعه مهندسان معمار ایران و عضو مؤسس و هیأت امنای انجمن مفاخر معماری ایران و... ازجمله سوابق کاری این معمار بهشمار میروند. علیرضا قهاری، همچنین طراحی و سرپرستی طرحهای جامع و تفصیلی اردبیل، آستارا، ارومیه، خوی، مهاباد، کرج، سبزوار، نیشابور، تربتحیدریه، بجنورد و قم را هم در رزومه کاری خود دارد. کتاب «نگاهی به مفاخر جهانی معماری ایران» و بیش از 40مقاله در زمینه ایرانشناسی، معماری، شهرسازی و مدیریت ازجمله تالیفات این هنرمند معمار به شمار میآیند. آنچه در زیر میخوانید گفتوگوی مشروح همشهری با علیرضا قهاری است:
اهمیت نامگذاری روزی بهعنوان معماری در تقویم ملی چیست؟
تعیین روزی بهعنوان بزرگداشت معمار و معماری در تقویم از آن جهت اهمیت دارد که توجه آحاد یک جامعه به یک موضوعی جلب شود. در ایران روزهایی از سال بهنام روز پزشک، کارگر، خبرنگار، پرستار و... وجود دارد. دلیل آن هم ضرورت توجه جامعه به این اقشار و بهخاطر اهمیتشان در جامعه است. در جهان هم همینطور است و روزهای مختلفی بهنام اقشار متعددی نامگذاری و از آنان تجلیل میشود.
معماری ایران به سبب اینکه جزو معدود تمدنها و تاریخهای فرهنگی جهان بهحساب میآید باید مورد توجه قرار میگرفت. وقتی به گذشته چند هزار ساله جهان مراجعه میکنیم، ردپای بخش عمدهای از آثار مهم معماری بشر در سرزمین ما وجود دارد و بسیاری ایران را با این اثرها میشناسند. اما متأسفانه ما با یک حرفه و پدیدهای روبهرو هستیم که نسبت به آن بیمهریهای زیادی صورت گرفته است و این مختص دهههای اخیر هم نیست. درحالیکه این آثار برجسته که در فهرست میراث فرهنگی جهان هم ثبت شدهاند، بخشی از هویت ما بهحساب میآیند. در واقع، عظمت وشکوه تاریخ ما در این اثرها نهفته است، آثاری که از ایرانیان در طول تاریخ برجا مانده، مربوط به معماری این سرزمین است. بنابراین بهنظر میرسید بهخصوص در سالهای اخیر که در واقع صحبت هویت در همه جوامع جهانی مطرح است، ایران بتواند با بهترین وسیلهای که در اختیار دارد، تمدن خود را به جهان معرفی کند.از سوی دیگر، صورت خوشی نداشت در کشوری که معماریاش به تمدن جهانی پهلو میزند، وسیله شناسایی هویت و تمدنش جایی در تقویم ملی خود نداشته باشد.در واقع ارزش معماری بهگونهای است که هم در ایران و هم در جهان بسیاری شهرها و حتی کشورها را به آثار تاریخی و معماریشان میشناسند. با این اوصاف متأسفانه شاهد در حاشیه قرار گرفتن معماری و معماران در ایران بودهایم. به همینخاطر، بهترین کار ثبت کردن نام معماری در تقویم ملی بود. ضمن اینکه چنین اقدامی میتواند به نامگذاری روز جهانی معماری بر مبنای همین روز منجر شود.
چرا سوم اردیبهشت؟
وقتی که قرار شد برای ثبت روزی بهنام معمار در تقویم ملی وارد عمل شویم، چند روز مختلف بهعنوان دامنهای از انتخابها پیشنهاد شد تا از میان آنها یک روز برگزیده شود. در خود انجمن هم مثل همه انجمنها بر سر انتخاب یک روز واحد اختلاف نظرهایی بود که کاملا طبیعی بهنظر میرسید؛بعضی معتقد بودند که روز ساخته شدن تختجمشید باشد، یکی دیگر از پیشنهادات مربوط به روز تولد قوام الدین شیرازی، معمار صاحبنام و سرشناس بود اما بهدلیل اینکه زادروز این معمار برجسته مشخص نبود و فقط از تاریخ سالمرگ این استاد مطلع بودیم و از طرفی هم سالمرگها معمولا برای بزرگداشت مناسب نیستند، پس از 7، 8گزینه سرانجام به سوم اردیبهشت رسیدیم. این روز به این دلیل مناسب بود که از قبل به نام بزرگداشت شیخبهایی در تقویم ثبت شده بود و همین مسئله، طی مراحل قانونی را آسانتر میکرد؛ از اینرو ما این تقارن را به فال نیک گرفتیم و سوم اردیبهشت را بهعنوان روز معماری پیشنهاد کردیم. اگر چه خیلیها میگویند که شیخبهایی کارهای بزرگ معماری نکرده اما نفس کار، بیشتر برای ما اهمیت داشت. ضمن اینکه وجود روزی بهعنوان بزرگداشت شیخ بهایی در تقویم کار ثبت کردن نام معماری را در تقویم تسهیل کرد.به عقیده من چنین اقدامی نشان داد که ایران به داشتهها و هویت اهمیت میدهد.
حدود 20سال طول کشید تا شورایعالی انقلاب فرهنگی روزی را با عنوان معماری در تقویم ملی ثبت کند.چه عواملی سبب شد تا این پروسه طولانی شود؟
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ما بهجای سازمان نظام مهندسی، سازمان نظام معماری داشتیم. انتخابات این سازمان هم در سال 1356برگزار شد و یک سال هم فعالیت داشت اما با سال 1357و پیروزی انقلاب اسلامی مصادف شد. بنابراین معماری که خود در برگیرنده شاخههای مهندسی است به محاق رفت و دیگر نه نامی از معمار بود و نه از معماری. آن زمان اینطور تصور میشد که معماران صرفا در خدمت سرمایهداری و سوداگری هستند. درصورتیکه در آثار معماری برجا مانده جهان نیز، هم کاخ است و هم کوخ و این ربطی به معماری ندارد.به هر حال، در سال 1373نظام مهندسی تشکیل و معماری به یکی از شاخههای مهندسی تبدیل شد.یعنی رشتهای که هر 7شاخه مهندسی را در برمیگرفت، خود زیر شاخه یکی از رشتههایش رفت.اما سال 1382موضوع نامگذاری را در نامهای برای رئیسجمهوری وقت، آقای خاتمی نوشتیم و نامگذاری این روز را پیشنهاد کردیم. آن زمان با دستور آقای خاتمی این پیشنهاد به شورایعالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن را هم رئیسجمهور برعهده داشت، ارجاع شد. اما از آنجا که سالها بود معماری جزو یکی از زیر شاخههای ساختمان محسوب میشد و بهخاطر وجود روزی به نام روز مهندس در تقویم، ابتدا با این مسئله مخالفت شد.اما با تداوم پیگیریها سرانجام با تغییراتی این پیشنهاد تصویب و قرار شد که روز معمار وارد تقویم ملی شود. با این حال و با وجود تصویب، تا سال گذشته این مناسبت وارد تقویم نشد تا اینکه امسال خوشبختانه روز بزرگداشت شیخ بهایی بهعنوان روز معماری سرانجام بعد از 20سال در صفحات تقویم سومین روز از دومینماه سال ثبت شد. البته این را هم بگویم که این مسئله صرفا به معماران مربوط نمیشود و یکی از اهداف اصلی آن احترام به مفاخر فرهنگی ایران در جامعه جهانی است.
علاوه بر مواردی که به آنها اشاره کردید، این پیشنهاد خاستگاه دیگری هم داشت؟
بله. زمانی که ما این پیشنهاد را مطرح کردیم، صحبت از هویت بخشی به شهرها و بناها بود.شاید انجمن مفاخر معماری ایران تنها نهادی بود که این حساسیت و این مسئله را به این ترتیب دید که اگر به معماری که سالها مغفول مانده بود، توجه نشود، هویت بخشی به شهرها هم میسر نخواهد شد؛ چون دیگر این کار متولی نخواهد داشت.درست مثل اینکه بیمارستانی را به انواع تجهیزات مدرن تجهیز کرده و توقع درمان بیماران را داشته باشیم، اما پزشک متخصص در این بیمارستان نباشد. متأسفانه مسکن و ساختمان بهعنوان یک کالای سرمایهای برای خیلیها جذاب است و بسیاری افراد بدون آنکه دانش لازم و کافی را درباره آن داشته باشند، وارد این عرصه میشوند.هر حرفهای نیازمند تخصص است و کسی که وارد حرفه ساختوساز میشود باید تخصص آن را داشته باشد. در واقع همین دیدگاه هم یکی از دلایل مطرح کردن این پیشنهاد بود. ضمن اینکه میخواستیم علاوه بر حفظ معماری چندین هزار ساله ایران، از طریق ثبتنام معماری در تقویم توجهها را به این هنر و حرفه معطوف کنیم.
در بین صحبتهایتان گفتید که روز ملی معماری میتواند مبنایی برای جهانی شدن این مناسبت باشد. چقدر به این موضوع باور دارید؟
معماری ما هنری ارزشمند با پیشینهای چند هزار ساله است که در هیچ کجای دنیا مانندی نمیتوان برایش پیدا کرد. نمودهای عینی این تاریخ ارزشمند هنوز هم وجود دارند. چغازنبیل را داریم که بعد از هزاران سال با عظمت و شکوه همچنان پابرجاست و تنها یک بنای صرف نیست. جالب است بدانید که قانون ظروف مرتبطه که حدود قرن شانزدهم در اروپا کشف و استفاده شده بود، 3هزار سال پیش در این بنا استفاده شده است. آبرسانی به شهر دوراونتش از رودخانه دز از 60متر پایینتر، به کمک این قانون انجام شده است که شاهکار تکنولوژی عصر و زمان خودش بهحساب میآید.در این بنا نمونههایی از چاپ و کلیشه را هم میبینید که بعدها در قرن چهاردهم یا پانزدهم در اروپا اختراع شد. در بدنه چغازنبیل خشتهایی وجود دارد که کلیشه هستند.این مربوط به زمانی است که نیمی از جهان در بربریت بود. میراث معماری ما نشان میدهد که کشور ما مرکز تمدن جهان بوده است. تا دلتان بخواهد برای داشتن روز جهانی معماری بر مبنای معماری ایران دلیل وجود دارد. البته همه این دلایل نشان میدهد که در اینباره کوتاهی کردهایم. نهتنها ما بلکه دنیا بهعنوان میراث بشریت به این تمدن افتخار میکند. به هر حال، ما روز جهانی معماری را پیشنهاد و پیگیری میکنیم.امسال نخستین سالی است که روز ملی معماری وارد تقویم ما شده است. انجمن به استناد تمدن و معماری باشکوه ایران، برای ثبت جهانی آن اقدام خواهد کرد. اگر برای تخصصهای خودمان ارزش قائل باشیم، حتما دیگران هم با ما همراه خواهند شد.
مجموعه مدیریت شهری بهویژه در دوره جدید، عملکرد قابلقبولی در حوزه معماری داشته است؟
معماری، نماد فرهنگ است.یعنی اگر بخواهیم فرهنگ جامعه را در دوکفه ترازو قرار دهیم باید به آثارمان نگاه بکنیم. بهرغم اینکه جوانان و فارغالتحصیلان معماری ما در چند سال اخیر بهدنبال افزایش فارغالتحصیلان دانشگاهی بیشتر شدهاند اما بهنظر میرسد آثار معماری ما قابل دفاع نبوده است و این موضوع هم اساسا مختص مدیریت فعلی شهر نیست و ریشه در گذشتههای دورتر دارد. معماران جوان ما باید میدان عمل داشته باشند. مدیران باید اجازه دهند معمارها صاحب امضا و تعرفه باشند و به آنها اهمیت بدهند. البته کار راحتی هم نیست.چرا که چندین دهه است که معماران در صف عقب بودهاند و کسی نقشی برای آنها قائل نبوده است. اگر قرار است در این حوزه به نتایج خوبی برسیم، باید در معماری مسابقاتی برگزار شود که اندیشهها، پتانسیلها و تفکر معماران جوان وارد عرصه اجرا شود. اما چند مشکل ریشهای و قدیمی در این بین وجود دارد و به چند دلیل از معماری عقب هستیم و این موضوع هم ربطی هم به مدیریت جدید ندارد. اتفاقا شهردار ما جزو شهرداران فارغالتحصیل در رشته معماری و شهرسازی است و درک لازم را از مسائل شهری دارد و این موضوع یکی از نیازهای شهر است. یکی از مشکلات این است که اساسا به معماری توجه نمیشود و معماران برای ارائه کارهای کیفی تشویق نمیشوند. معماری خوب در جامعه قطعا به ارتقای فرهنگ کمک میکند. موضوع دیگر، ساختوساز از بُعد سوداگری است نه کیفیسازی معماری.
بنابراین هرقدر هم که معماران از سوی مدیریت شهری تشویق شوند اما سرمایهگذار صرفا به فکر سوداگری در ساختوساز باشد نتیجهای ندارد. البته در این سالها یکی از اقدامات مهمی که در این دوره انجام شده جلوگیری از اجرای نماهای غیرایرانی است. ممانعت از این کار یکی از اقدامات خوب شهرداری بوده که از طریق کمیتههای نما دنبال میشود.از سوی دیگر، جریان سوداگری اگر فرصت پیدا کند وارد بخش ساختوساز میشود و از فرهنگ سبقت میگیرد. بنابراین شهرداری در حد توانش باید مشوقهایی را برای معمارانی که طرحهای خوب را اجرا میکنند، پیشبینی کند. مثلا درصدی تخفیف در عوارض ساختمانی که معماری خوبی دارد میتواند موجب رواج اجرای معماریهای باکیفیت شود. یکی دیگر از کارهای خوبی که شورای شهر تهران در ابتدای شروع به کارش انجام داد حفظ باغهای تهران بود. اما باید این کار تداوم داشته باشد و جلوی سوداگری باید گرفته شود. در این بین عملکرد مسئولان و سرمایهگذاران دخیل است و کارکرد هر دوی آنها بر حکمرانی خوب تأثیر دارد. در غیراین صورت هرقدر هم که مسئولان در مقابل تخریب مقاومت کنند اما متأسفانه موج لجامگسیخته سرمایهگذاران میتواند مسئولان را درمقابل این هجوم سرمایه و فشار سوداگری منفعل کند.
طرب سرای محبت کنون معمور شود
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
«حافظ»
روز معماری در ایران ۳ اردیبهشت (۲۳ آوریل) هر سال، مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی است. این روز را نباید با روز جهانی معماری (نخستین دوشنبه ماه اکتبر در هر سال) اشتباه گرفت.
سال ١٣٨٣ انجمن مفاخر معماری ایران مراسمی را در روز ۳ اردیبهشت مصادف با سالروز تولد شیخ بهایی برپا کرد و پیشنهاد کرد تا این روز به نام روز معماری شناخته شود. این مراسم در سال ۱۳۸۴ تکرار شد. سال ۱۳۸۵ همزمان با درگذشت سید هادی میرمیران در روز ۲۹ فروردین -که خود از پیشنهاددهندگان تعیین روزی به نام روز معمار بود- بنا شد تا در روز ۳ اردیبهشت مراسمی برای اعطای جایزه میرمیران برگزار شود. نخستین دوره اعطای این جایزه از سال ۱۳۸۶ برگزار شد. سال ۲۰۰۹ از سوی یونسکو به نام سال بزرگداشت شیخ بهایی نامگذاری شد و از این سال (۱۳۸۸) روز ۳اردیبهشت به طور رسمی به عنوان روز معماری در ایران پذیرفته شده و در تقویم رسمی ایران نیز از سوی دولت ثبت شد. هر ساله در این روز مراسم و همایش هایی در رابطه با معماری یا بزرگداشت معماران در مجامع فرهنگی و هنری و علمی ایران برگزار می شود. شیخ بهایی مرجع تقلید و دانشمند نامدار عصر صفوی است که در دانش های فلسفه، منطق، هیئت و نجوم ، ریاضیات و معماری تبحر داشت.
در عصر طلایی هنر اسلامی یعنی دوران صفویه، تعداد زیادی از بناها را با تکنولوژی فراتر از عصر خود طراحی کرده و به اجرا درآورد. آثاری همچون مسجد امام اصفهان، نقشه شهر نجف آباد، مهندسی تقسیم آب زاینده رود، طرح ریزی کاریز نجف آباد، حمام شیخ بهایی، معماری حرم امام رضا (ع)، مجموعه کاخ های دولتی اصفهان(دولت خانه)، چینی خانه بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و... که امروزه از او به یادگار مانده است.
شیخ بهایی درمیان دیگر هنرهایش معماری را برگزید، چراکه معماری هنر ساختن یک تمدن است؛ تمدن اسلامی، و اگر نبود معادلات استکباری حاکم بر محافل بین المللی، به طور حتم دستاوردهای این بزرگوار صرفا در زمینه های مهندسی و هنر معماری جزو عجایب جهان محسوب می شد. این همان چیزی است که مهندسان ایتالیایی و آمریکایی را مسحور خود کرده بود و به تماشای شمعی نشانده بود که از دانش جاودانه شیخ ، افروخته می ماند. گرمابه شیخ بهایی همان بنایی است که مهندسان غربی شمع افروخته اش را چند دهه پیش خاموش کردند و اگر همین روند غفلت از داشته های فرهنگی مان ادامه یابد، چیزی از بقایای بنای آن باقی نمی ماند. شاید گفتن از محاسبات دقیق شیخ بهایی در احداث حمامی که تنها با یک شمع گرم می شود و یا سنگ های قبله نما در مساجد و یا داستان طلسم سازی او برای ایوان ورودی حرم امام رضا(ع) بیشتر ما را با شق علمی وی آشنا کند؛ اما مهمتر از آن حکمت این دانشمند است که به مدد معماری می آید و معماری ایرانی اسلامی را واجد اصولی می کند که ریشه در حکمت الهی شیخ دارد. حکمتی که چون بر ما پوشیده است، ناگزیریم که از آثار مهندسی او در معماری دم بزنیم:
حمام شیخ بهایی
گلخن گرمابه ای است که هنوز در اصفهان برجای مانده و به حمام شیخ بهایی یا حمام شیخ معروف است. این بنا درمیان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و گلخن گرمابه را چنان ساخته بود که با شمعی گرم می شده و در زیر پاتیل گلخن فضایی تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود که شمع تا مدتهای مدید همچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد. فاضلاب مسجد جامع اصفهان توسط
لوله های جمع آوری فاضلاب وارد خزینه حمام می شده است و طبق محاسبات دقیقی که شیخ بهایی انجام داده بود و با طراحی خاص خزینه، این فاضلاب تبدیل به گاز متان
می شد که قابل سوختن است. شیخ بهایی با محاسباتی که انجام داده بود، حجم لجن را برای تولید بیوگاز مشخص کرده بود. مهندسان غربی آن محوطه را شکافتند، شمع فوراً خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند آن را مجدداً بسازند. معماران امروز کشور به مهارت شیخ در هنر معماری ایمان دارند و برای آنکه بتوانند سمت و سوی هنر معماری امروز را با حکمت شیخ در معماری پیوند دهند، سوم اردیبهشت و روز بزرگداشت شیخ بهایی را روز معمار نامیده اند.
دیگر خدمات علمی و عمرانی شیخ بهایی
مهارت شیخ در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهم ترین خدمات شیخ بهایی در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد شاه (امام) اصفهان است. این قبله یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد. تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهایی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود. همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد- اصفهان به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد شاه (امام) اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد شاه) را به او نسبت می دهند.