نظرسنجی؛ بازتاب جامعه یا تبلیغات انتخاباتی
آرش نصراصفهانی _ مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
معمولاً با نزدیکشدن به فضای انتخابات، بازار نظرسنجیها هم داغ میشود. در این چند روز هم در رسانهها نظرسنجیهای مختلفی در مورد تمایل مردم به مشارکت و یا اقبال آنها به گروهها و شخصیتهای سیاسی دیده میشود.
نظرسنجیها به ما میگویند مردم از چه چیزهایی ناراضیاند و راهحل را چه میدانند. البته نظرسنجیها فقط بازتابدهنده افکار عمومی و نگرش مردم نیستند، یک نظرسنجی میتواند ابزاری برای تبلیغات و اثرگذاری بر آرای مردم به نفع یک گروه سیاسی هم باشد. هدف از انتشار یک نظرسنجی ممکن است ایجاد فضای روانی علیه رقیب سیاسی و جریانسازی به نفع نیروهای خودی باشد. مقصود از این سوءاستفاده لزوماً دستکاری دادهها یا ارائه اطلاعات غلط نیست بلکه شیوه طراحی و نحوه انتشار یک نظرسنجی میتواند از معیارهای علمی فاصله گیرد و در جهت اهداف حزبی یا جناحی به کار رود. پرسش این است چگونه میتوان نظرسنجی معتبر علمی را از یک نظرسنجی تبلیغاتی تشخیص داد؟
تشخیص اینکه نتایج یک نظرسنجی تا چه اندازه صرفاً به قصد آگاهی از نگرش مردم منتشر شده یا بخشی از یک جنگ روانی است قاعدتاً امری تخصصی است و به دانش نیاز دارد. موضوعات طرحشده درنظرسنجی، نحوه طراحی سؤال و شیوه نمونهگیری و نحوه ارائه یافتهها، تنظیم گزارش و نهاد مجری میتواند سرنخهایی برای تشخیص نظرسنجی تبلیغی به ما بدهد. یک مخاطب عمومی طبعاً چنین امکانی برای ارزیابی یک نظرسنجی در اختیار ندارد. اما برخی معیارهای سادهتر نیز برای تمییز این 2 نوع از نظرسنجیها وجود دارد که غیرمتخصصان نیز میتوانند از آن بهره گیرند.
بهعنوان نمونه اگر مجری یک نظرسنجی درباره انتخابات از کاندیداهای همان دوره باشد و گزارش نظرسنجی از سوی رسانههای طرفدار آن نامزد و جریان متبوع وی بهطور گسترده بازتاب یابد و نتایج آن به نفع یک رویکرد سیاسی خاص تفسیر شود، نشانه روشنی است از اینکه این نظرسنجی بیشتر کارکردی تبلیغاتی دارد. باید دید از نتایج یک نظرسنجی کدام گروه و به چه نحوی استفاده میکند. با همین معیار ساده میتوان عیار نظرسنجیهای منتشرشده را در این روزها سنجید.
اثر نظرسنجیهای تبلیغاتی یا به عبارت دقیقتر سوءاستفاده از نظرسنجی را نباید منحصر به انتخابات و نتایج آن دانست. پیامدهای ناخوشایند استفاده تبلیغاتی از نظرسنجی بیش از هر چیز متوجه اعتبار علمی نظرسنجی بهمعنای عام و مؤسسههای پژوهشی است. اینکه احزاب سیاسی و سیاستمداران از ابزارهای مختلف برای پیروزی در نبرد قدرت بهره گیرند طبیعی است اما شخصیتها و مؤسسات علمی و پژوهشی معمولاً درخصوص سوءاستفاده از اعتبار علمی خود در جهت منافع حزبی و جناحی حساس هستند.استفاده از ابزار نظرسنجی برای رسیدن به یک هدف سیاسی اگرچه ممکن است منافع کوتاهمدت فردی در رقابت انتخاباتی را تأمین کند اما درنهایت بزرگترین ضربه را متوجه علوم اجتماعی خواهدساخت. خارج شدن از قواعد اخلاق علمی در طراحی و انتشار نظرسنجیها بهخصوص اگر از جانب اصحاب علوم اجتماعی باشد مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن است.
قربانی کردن پژوهش اجتماعی و آبروی مؤسسات علمی بهپای منافع فردی و حزبی درنهایت تنها به تضعیف علوم اجتماعی و نهادهای آن تمام خواهد شد که بهسختی در این سالها پا گرفتهاند.