گفتوگو با نوید محمودی و جمشید محمودی کارگردان و تهیهکننده «مردن در آب مطهر»
ما در ایران زندگی میکنیم
صبا شادور- روزنامهنگار
با فیلم عاشقانه «چندمترمکعب عشق» پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و در همان نقطه آغازین، با این فیلم به شهرت رسیدند. نام جمشید و نوید محمودی 2برادر کارگردان و تهیهکننده سینما برسرزبانها افتاد و بعدها با نام «برادران محمودی» در سینما شناخته شدند. نوعی همکاری تنگاتنگ را در ایدهپردازی، فیلمنامهنویسی، تدوین، کارگردانی، تهیه و تولید تجربه کردهاند که در نوع خود خاص و منحصر به فرد است. در آثاری همچون فیلم سینمایی چند مترمکعب عشق و «رفتن»، سریال تلویزیونی «سایهبان» و سریال تلویزیونی «دلدار» فعالیت داشتهاند و چند تله فیلم را در کارنامه خود به ثبت رساندهاند. بیشتر مضامین فیلمهای این دو برادر مهاجرت است که بهنظر میرسد با ساخت فیلم «مردن در آب مطهر» به یک تکامل رسیده باشند.اگرچه سیمرغ برای آنها مطرح نیست اما حضور در جشنواره فیلم و دیدهشدن آثارشان از سوی مخاطبان حائز اهمیت است. موضوع فیلم مردن در آب مطهر هم باز به بحث مهاجرت برمیگردد با این حال باید دید، پرداختن به موضوع مهاجرت در فیلمهای آنها بازهم جذاب است یا کم کم به وادی تکرار میافتد. با این دو برادر درباره ساخت فیلم مردن در آب مطهر به صحبت نشستهایم که در زیر میخوانیم.
مدتهاست که موضوع فیلمهای شما به بحث مهاجرت افغانها برمیگردد. آیا این بار هم به سراغ موضوع مهاجرت در فیلم مردن در آب مطهر رفتهاید؟
نوید محمودی: من و برادرم در ایران زندگی میکنیم و تقریبا از نزدیک با مهاجرینی که میخواهند به اروپا سفر کنند و کشور ایران در مسیر آنهاست، ارتباط داریم و با آنها گفتوگو میکنیم. در این مواجهه و گفتوگوها به یک نتیجه رسیدم که امروزه مهاجرت به اروپا، دغدغههای جدیدی دارد و انسانها برای پذیرفتهشدن در کشوری دیگر باید تن به شرایطی بدهند که آن شرایط ناخواسته، دردناک است. بر همین اساس فیلمنامهای را نوشتم که شخصیتهای عاشقانه قصهام را درگیر یک مسئله برای رفتن به اروپا داشته باشم که باعث شد مردن در آب مطهر طراحی و ساخته شود.
اصولا در اثری که میسازید از نابازیگران استفاده میکنید. در این فیلم هم این اتفاق افتاده است؟
نوید محمودی: برای باورپذیری نقش، اصولا سراغ نابازیگر میرویم و در همان مواجهه با شخصیتهای قصه حین نوشتن فیلمنامه، آدمهای واقعی را پیدا میکنم و در ذهنم آنها انتخاب میشوند. اما جایی که احساس کنیم فیلم را نتوانیم با یک نابازیگر بسازیم، به سراغ بازیگرانی میرویم که از پس نقش بربیایند و نزدیکی ویژهای به آن نقش داشته باشند. در این فیلم علی شادمان و ندا جبرائیلی افرادی بودند که فکر کردیم برای این نقشها خوب هستند. البته متین حیدرنیا و صدف عسگری هم 2بازیگر ایرانی بودند که افغانستانی بازی کردند.
تأثیر موسیقی در فیلمهای شما همانند خود فیلم پررنگ بوده است. آیا به دلیل خاصی موسیقی نقش زیادی در آثار شما دارد؟
نوید محمودی: بنا به ضرورت قصه هر کجا که احساس کنیم، موسیقی میتواند به آن صحنه کمک کند، از آن کمک میگیریم. موسیقی اکثر فیلمهای ما توسط سهند مهدیزاده ساخته شده است؛ چراکه با فضای فیلمهای ما آشنا شده و با هم به یک زبان مشترک در انتخاب سازها و ملودی رسیدهایم. موسیقی خیلی به دنیای فیلم نزدیک است و فکر میکنم در این فیلم هم تأثیر خود را به خوبی گذاشته است.
علاوه بر موسیقی، فیلمبرداری و قاببندی مرتضی غفوری که تمام انرژی خود را برای نتیجه بهتر کار انجام داده، قابل تحسین است. امیدوارم تلاش این دوستانم در جشنواره دیده شود.
سعی کردید در فیلمهایتان زن هم نقش مهم و تاتیرگذاری داشته باشد. این نگاه از کجا میآید؟
نوید محمودی: این نگاه از زندگی خانوادگی ما میآید؛ همانطور که نقش مادرمان در زندگی پررنگ است. اینکه زنان بتوانند تصمیم بگیرند و به باورهای درستی از تلاش و انگیزههایشان برسند، واقعا مهم است. زنان هم میتوانند کاری کنند که از مردان کم نیاورند. گاهی زنان مجبور به جنگیدن و ایستادگی میشوند. اینها باید دیده شود. اصولا در تمام شخصیت زن فیلمهای ما این ویژگی وجود دارد؛ زنان توانا که میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.
همچنان بحث اکران یکی از مهمترین دغدغههای کارگردان و تهیهکننده به شمار میرود. فکر میکنید فیلمهای شما در اکران عمومی موفق بودهاند یا خیر؟
جمشید محمودی: مهمترین چیز برای یک فیلم بحث عرضه و نمایش و اکران آن است. در واقع فیلم ساخته میشود تا بهدست مخاطب سینما برسد. اگر فیلمی داشته باشید و مخاطب نداشته باشد در واقع کار بیهودهای انجام دادهاید. چرا که مخاطب باید فیلم را ببیند و بعد از اکران آن اثر صاحب ارزش و اعتبار میشود. متأسفانه اکران فیلمهای اجتماعی با دردسرهایی هم مواجه است که گاهی چارهای جز تحمل نیست چرا که میخواهیم فقط فیلم اکران عمومی شود و مردم آن را ببینند. پس در بحث اکران همیشه ما کوتاه میآییم و دستمان بسته است.
اکثر فیلمهای شما نمایش ابتدایی آن در جشنواره است. فکر میکنید جشنوارهها میتوانند تکلیف فیلمها را چه در اکران و چه از نگاه مخاطبان و اهالی رسانه روشن کنند؟
جشنواره فیلم فجر ملی بهنظرم خیلی مهم است؛ چرا که شما در سبد رسمی سینما وارد میشوید. اصلا حضور در جشنواره یعنی کسب پروانه نمایش، زمان اکران و گروه بندیهای دیگر. واقعا تکلیف یکسری از فیلمها در جشنواره مشخص خواهد شد. اگر در جشنواره جایزهای هم تعلق بگیرد به نوعی یک تشویق است؛ اما اینکه عدهای از فیلمسازان برای دریافت سیمرغ به جشنواره میآیند، مطمئن باشید که نهتنها فیلم جذابی ندارند بلکه فقط به فکر منفعتطلبی هستند. تقدیر و تشویق برای هر انسانی جذاب و دوست داشتنی است اما نه به هرقیمتی که گاهی در جشنواره شاهد آن هستیم.
بهنظرم حضور فیلم در فجر و دیدهشدن آن توسط اهالی سینما و رسانه و مخاطبان مهمترین ثمره جشنواره برای یک اثر سینمایی خواهد بود.
در پایان صحبتی درباره تازهترین اثر خود دارید؟
نوید محمودی: در ادامه قصهها و فیلمسازی ما دو برادر، مردن در آب مطهر جزو انسانیترین فیلمهایی است که در آن حرف از نوع دوستی و انسانیت زدهایم. امیدوارم مخاطب هم این پیام از فیلم را دریافت کند و به زندگی انسانها در کنار یکدیگر با احترام و محبت بپردازند. در نهایت احساس میکنم این دنیا چیزی غیر از دوستی و احترام نیست. بهدلیل اینکه هر کدام از ما قرار است چقدر زنده بمانیم. ما دوست داشتیم در فیلمهایمان در اینباره حرف بزنیم و مخاطبان را با این درد مهاجرت آشنا کنیم. امیدوارم که ما به این هدف رسیده باشیم.