55سال حیات پرافتخار کتابفروشی طهوری در راسته خیابان انقلاب
طهوری به بهار نمیرسد
احمدرضا طهوری: کتابفروشی طهوری تا پایان بهمنماه دایر خواهد بود
مرتضی کاردر- روزنامهنگار
خبر تعطیلی کتابفروشی طهوری این روزها به یکی از اصلیترین خبرهای حوزه کتاب تبدیل شده است. طهوری یکی از نخستین کتابفروشیهای خیابان انقلاب است. از زمانی که روبهروی دانشگاه 3،2کتابفروشی بیشتر نبوده تا امروز که خیابان انقلاب اصلیترین راسته کتابفروشان ایران است، همواره چراغ کتابفروشی طهوری روشن بوده است. 55سال از حیات کتابفروشی طهوری در خیابان انقلاب میگذرد اما انگار سرنوشت، تقدیر تلخی را برای این کتابفروشی قدیمی رقم زده است. در روزهای پایانی حیات کتابفروشی طهوری سراغ احمدرضا طهوری رفتیم تا درباره سالها حیات پرافتخار این کتابفروشی و انتشارات در فرهنگ ایران برای خوانندگان همشهری بگوید.
«دانشجوی جوان به همراه استاد بزرگ به کتابفروشی آمده بود. استاد بزرگ، دانشجوی جوان را به آقای کتابفروش معرفی میکند و به شوخی میگوید: او از شاگردهای تنبل من است. شاگرد تنبل حالا استاد بزرگ ادبیات دانشگاه تهران است.»
احمدرضا طهوری حرفهای خود را با این خاطره آغاز میکند و میگوید: «من بچه بودم اما این تصویر را کامل در خاطر دارم.» استاد بزرگ بدیعالزمان فروزانفر بود و دانشجوی جوان محمدرضا شفیعیکدکنی. بیشتر از50 سال از آن روزها گذشته. احمدرضا طهوری که آن روزها کودکی خردسال بود، حالا میانسالی را پشت سرگذاشته و جانشین پدر شده و چراغ کتابخانه طهوری را تا امروز روشن نگه داشته است. اما حالا تصمیم دیگری گرفته است و میخواهد چراغ را برای همیشه خاموش کند.
روبهروی دانشگاه؛ راسته تازه کتابفروشان
آن سالها طهوری یکی از معدود کتابفروشیهای جلوی دانشگاه بود. هنوز مانده بود تا بیشتر کتابفروشیها به جلوی دانشگاه بیایند و مهمترین راسته کتاب ایران مقابل دانشگاه تهران شکل بگیرد.
نخستین ناشران ایرانی در بازار بزرگ تهران شکل گرفتند. بعدها ناشران به خیابان ناصرخسرو آمدند تا نخستین راسته کتابفروشان ایران در حوالی شمسالعماره تشکیل شود. بعدها شماری از ناشران به خیابان جمهوری و صفیعلیشاه نقلمکان کردند. اما گرانیگاهی به نام دانشگاه تهران، کمکم کتابفروشیها را به روبهروی دانشگاه کشاند تا خیابان انقلاب قطب کتابفروشیهای ایران شود. بعدها شماری از کتابفروشان به خیابان کریمخان رفتند اما هنوز خیابان انقلاب مرکز ثقل کتابفروشی و نشر در ایران است.
اما راسته کتابفروشیهای جلوی دانشگاه چه زمانی شکل گرفت و نخستین ناشران و کتابفروشان خیابان انقلاب چه کسانی بودند؟
احمدرضا طهوری میگوید: «کتابفروشی طهوری از 1343به خیابان انقلاب آمد. پدر تعریف میکرد که آن زمان فقط کتابفروشی دانشجو و کتابفروشی دهخدا در این راسته بودند. کتابفروشی چهر که کتابهای پزشکی عرضه میکند نیز در خیابان فخر رازی بود که بعد به راسته انقلاب آمد. کتابفروشی ما از سال 1332شکل گرفت. نخستین کتاب کتابخانه ما که در انبار موجود است «تذکرةالملوک» است که در سال 1332منتشر شده است. آن زمان طهوری در خیابان جمهوری فعلی بود. بعدها 2کتاب داریم در سال 1343که روی هر دو نشانی خیابان جمهوری و انقلاب نوشته شده. در این سالها مشغول نقل مکان بودهایم و کتابفروشی در سال 1343به جلوی دانشگاه آمد. از آن زمان تا امروز اینجاییم.»
از آن زمان تا امروز طهوری یکی از نمادهای خیابان انقلاب بوده است؛ یکی از قدیمیترین کتابفروشیهایی که سالهاست روبهروی دانشگاه به حیات خود ادامه میدهد.
یکی از وجوه تمایز انتشارات طهوری این است که به جای عنوان انتشارات یا کتابفروشی از عنوان «کتابخانه طهوری» استفاده میکند. نام طهوری زینتبخش کتابهای بسیاری در نیمقرن گذشته بوده است. سیدعبدالغفار طهوری، بنیانگذار «کتابخانه طهوری» بوده؛ مردی که در طول سالها کتابهای بسیاری از میراث گذشته فرهنگ و ادبیات ایران منتشر کرده است.
از شرح شطحیات تا هشت کتاب، از هانری کوربن تا مجتبی مینوی
نامهای بزرگی تصحیحها، ترجمهها و پژوهشهای خود را برای انتشار به طهوری دادهاند. «شرح شطحیات» شیخ روزبهان بقلی به تصحیح هانری کوربن، «اندیشههای اهل مدینه فاضله» اثر ابونصر فارابی به ترجمه و تصحیح سیدجعفر سجادی، «احوال و اقوال شیخ ابوالحسن خرقانی» اثر مجتبی مینوی و «اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید» به تصحیح احمد بهمنیار ازجمله این کتابهاست. طهوری نخستین ناشری است که ترجمه فارسی «اوپانیشادها» را منتشر کرده؛ یکی از مهمترین متنهای آموزههای هندو که داراشکوه فرزند شاه جهان به فارسی برگردانده است.
اما یکی از نامآشناترین و پرفروشترین کتابهای کتابخانه طهوری «هشت کتاب» سهراب سپهری است؛ کتابی که سالها انتشارات طهوری منتشر میکرد و 30 سال پس از درگذشت سهراب سپهری همه ناشران به تجدید چاپ هشت کتاب پرداختند. احمدرضا طهوری میگوید: «اینترنت 3 چیز را در ایران نابود کرد: کتاب، موسیقی و فیلم. وقتی شما همه دیوانهای شعر قدیم و جدید را بهراحتی میتوانید از اینترنت بگیرید یا از دیویدیهای دستفروشها تهیه کنید، دیگر کسی سراغ اصل کتاب نمیآید.»
ویژگیهای مکتب طهوری
احمدرضا طهوری از کودکی به کتابخانه پدر میآمده و پس از درگذشت پدر در سال 1374میراث خانواده طهوری را یک تنه به دوش میکشد؛ «چیزی که از پدرم یاد گرفتهام این است که کتابفروشی با فروشگاههای دیگر فرق میکند. کتابفروشی سوپرمارکت نیست، بیشتر شبیه داروخانه است. اگر کتابی را به اشتباه به خواننده بدهیم روح خواننده را بیمار میکنیم. کتابفروش فروشنده محتوا است. کتابی که میدهیم باید به دردبخور باشد، کتاب مفیدی باشد، خدایی ناکرده کتاب ضاله نباشد که کتابخوان گمراه نشود و آسیب نبیند. من در طول این سالها همه کتابفروشان را ملزم کردهام که دستکم فهرست و مقدمه کتاب را بخوانند تا وقتی خریدار به کتابفروشی میآید و کتابی را طلب میکند کتابفروش از کتاب اطلاع داشته باشد و بتواند توضیح لازم را درباره کتاب بدهد. الان خیلی از کتابفروشان اینطور نیستند. فقط به قفسهها اشاره میکنند و نهایتاً میگویند کتابهای روانشناسی اینجاست یا کتابهای فلسفه در آن قفسه است». اینها ویژگیهای مکتب طهوری است که سبب شده کتابخانه طهوری یکی از نمادهای کتابفروشی در ایران باشد.
احمدرضا طهوری خاطرههای بسیار از سالها زندگی در کتابفروشی دارد. از کتابخوانهای قدیمی که سالها کتابخانه طهوری پاتوقشان بوده و امروز استادان برجسته فرهنگ و ادبیات ایران به شمار میروند. «خانم دکتر (رقیه) بهزادی (استاد بازنشسته فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران) میگوید از زمانی که معلم آموزش و پرورش بودم به کتابخانه طهوری میآمدم. مرحوم طهوری هر قدر کتاب لازم داشتم به من میداد. نه اسمم را یادداشت میکرد و نه شماره تلفن میگرفت. من هم هر وقت حقوق میگرفتم میآمدم و حسابم را خردخرد تسویه میکردم. خاطرم هست وقتی پدر درگذشت دکتر قاسم میرانصاری کتاب تازه خود را برای انتشار به طهوری داد و حقالتألیف نگرفت. میگفت به پاس سالهایی که طهوری در روزگار دانشجویی به ما کمک میکرد، من حقالتألیف نمیگیرم. هنوز هم مشتریان قدیمی کتابفروشی عصرهای پنجشنبه میآیند؛ بیآنکه بهدنبال کتابی باشند. میآیند و فاتحهای برای پدر میخوانند و میروند.»
کتابفروشی به سبک و سیاق سنتی
اما نکتههای دیگری هست که درباره تعطیلی طهوری نباید از نظر دور بماند. انتشارات طهوری همچنان به سبک و سیاق سنتی فعالیت میکند. امکان فروش اینترنتی ندارد. پایگاه مجازی انتشارات در حد وبلاگ است. برای خریدن کتابهای انتشارات طهوری باید بهخود کتابفروشی مراجعه کنید. کتابفروشیهای دیگر معمولاً کمتر کتابهای طهوری را عرضه میکنند. بسیاری از کتابفروشیهای قدیمی به همین مشکل دچارند. آنها در طول این سالها خود را روزآمد نکردهاند. طهوری حتی در طول این سالها چیدمان قفسههای خود را نیز تغییر نداده؛ یعنی همچنان خریداران کتاب باید پشت پیشخوان بایستند و کتابی را که میخواهند، طلب کنند. مجالی برای گشتن میان قفسهها و یافتن کتابها نیست.
انتشار خبر تعطیلی انتشارات طهوری واکنش بسیاری از فرهیختگان، نخبگان و دوستداران کتاب را برانگیخته است.
احمدرضا طهوری به رسانهها گفته: «دیگر جانی برای جنگیدن ندارم. میخواهم انتشارات را حفظ کنم، ولی چرخهای کتابخانه اینگونه نمیگردد». او در پاسخ به پرسش ما درباره کمک وزارت فرهنگ و خانه کتاب، میگوید: «وزارت ارشاد در طول این سالها بارها به ما کمک کرده. نمیدانم در دیگر کشورها نهادهای دولتی چقدر به کمک کتابفروشیها میآیند اما بدون هیچ تعارف و ملاحظهای باید بگویم که از وزارت ارشاد بسیار ممنونم. بیشتر از این، هم لوث میشود ، هم من شرمنده میشوم. همچنین ممنونم از همه دوستانی که در این چند روز سراغ طهوری آمدند و محبت کردند. اما من تصمیم گرفتهام که کتابفروشی را واگذار کنم. خوشبختانه یک کتابفروش قدیمی اینجا را خریده که قطعاً بهتر از من کتابفروشی را اداره میکند.»
ماه بهمن آخرین ماه حیات 55ساله کتابفروشی طهوری در خیابان انقلاب است. مرگ طهوری مرگ یکی از نمادهای کتابفروشیهای جلوی دانشگاه است که باید از وقوع آن پیشگیری کرد؛ اتفاقی که بهزودی برای معدود کتابفروشیهای باقیمانده خیابان ناصرخسرو و بسیاری دیگر از کتابفروشیهای قدیمی نیز پیش میآید. شاید بهتر باشد پیش از وقوع چنین اتفاقهایی به فکر کتابفروشیهای قدیمی باشیم.