جشن دوستی
تعدادی از هموطنان مسیحی از جشن روز میلاد حضرت مسیحع و خواستههایشان به همشهری میگویند
محمدصادق خسرویعلیا ـ خبرنگار
صدای زنگوله گوزنهای یالدار بابانوئل به گوش میرسد. امروز کریسمس است؛ میلاد حضرت مسیح(ع). در روز کریسمس سراغ هموطنان مسیحی را باید در خیابان میرزایشیرازی و تعداد دیگری از خیابانها و محلههای پایتخت همچون مجیدیه، بهار، سنایی و... بگیری. میرزایشیرازی خیابانی آرام و مهربان در قلب پایتخت است. از هفتهها قبل بابانوئلها، کاجها و گویهای رنگارنگ در ویترین مغازههای این خیابان میدرخشند. چراغ کافهها و رستورانها روشن است و مسیحیان این جشن را با نیکی و نشاط بر پا میکنند. یکی از مغازهداران درخت کریسمس را با گویهای رنگی، ستارهها و یک فرشته که بر بالاترین شاخه نشسته تزئین میکند. او میگوید: «این فرشته میزبان فرشتگان است و ما آن را به فرشته بیت لحم تعبیر میکنیم. فرشتهای که در بیت لحم (محل تولد حضرت عیسی(ع)) نازل شد و این پیامبر آسمانی چشم به جهان گشود.» هموطنان مسیحی مشغول دید و بازدید در رستورانها و خرید هستند و با نشاط در کنار هم خود را برای سال نوی میلادی آماده میکنند. به بهانه میلاد پیامبر صلح و دوستی با تعدادی از هموطنان و همشهریان مسیحی درباره مراسمهای جشن کریسمس و شروع سال نوی میلادی و همچنین دغدغهها، مطالبات و مشکلاتشان گفتوگو کردهایم.
شاخههای سبز کریسمس
زوج جوانی روبهروی یکی از ویترینهای چشمنواز و نورانی ایستادهاند. آنها زندگی مشترکشان را به تازگی آغاز کردهاند و از میان درختهای سبز و برفی چراغانی شده، مشغول انتخاب هستند: «درخت کریسمس نماد سر سبزی و طراوت و سر زندگی است. البته از قدیمالایام برای مسیحیان گیاهان و درختان سرسبز در فصل زمستان نماد و معنای خاصی داشته. آنها در گذشته در فصل سرما شاخههای سبز را از در خانههای خود آویزان میکردند و معتقد بودند که این سرسبزی جادو و جنبل و سیاهی را از آنها دور میکند. حالا در کریسمس در همه خانههای مسیحیان حتما یک کاج تزئین شده وجود دارد. ما هم که تازه زیر یک سقف رفتیم به یک درخت کریسمس نیاز داریم.»
زن میانسالی از رسم و رسومات هموطنان مسیحی در جشن میلاد میگوید و اینکه چقدر این سنتها، ایرانی است: «رسم است در شب جشن سبزی پلو با ماهی طبخ میکنیم؛ درست مانند عید نوروز. برخی خانوادهها هم به بچههای کوچک که به میهمانی آمدهاند چشمروشنی یا همان عیدی و هدیه میدهند. دید و بازدیدها بیشتر دستهجمعی است. ما در تهران بهعلت اینکه در آپارتمانهای کوچک زندگی میکنیم نمیتوانیم دورهمیها را در خانه برگزار کنیم. به همینخاطر شب کریسمس در رستورانها و کافهها دور هم جمع میشویم.»
مرد جوانی که از قیمتهای گران عروسکها، درختها، گویها و لوازم جشن کریسمس امسال از تعجب دهانش باز مانده، میگوید: «هرچند جشن گرفتن در این اوضاع و احوال بسیار سخت شده اما در فامیل ما رسم است که همه شب کریسمس به خانه پدربزرگ و مادربزرگمان میرویم. خدا طول عمر به آنها بدهد و گرنه با این وضعیت برگزاری یک جشن ساده هم میلیون تومانی شده است.»
هموطن مهربان
برخی از مسیحیان که در رستورانهای خیابان میرزای شیرازی جشن گرفتهاند از مهر و محبت همسایگان غیرمسیحی خود میگویند. خانم سالخوردهای در اینباره میگوید: «50سالی میشود که چند همسایه مهربان دارم و در کنار هم سالهای بسیار خوبی را داشته و همیشه کمک حال هم بودهایم. آنها مسیحی نیستند اما به من اظهار لطف میکنند. کریسمس را هر سال تبریک میگویند و گاهی برایم هدیه هم میخرند. بههرحال همه ما ایرانی هستیم و عرق ملی داریم.»
مرد جوانی هم از برخورد مناسب همکارانش در محل کار میگوید:«مردم واقعا لطف دارند. آنها با خوشحالی ما خوشحال میشوند. تجربهای که خودم در محل کار دارم سرشار از انرژی مثبت است. کریسمس تعطیل رسمی نیست اما همکارانم در این روزها به جای من کار میکنند تا من در کنار خانواده و فامیل باشم. سال گذشته روی میزم یک درخت کریسمس کوچک گذاشته بودند و هر کدامشان برایم هدیه خریده بودند. واقعا با این حرکتشان غافلگیر شدم. همکاران و دوستانم لطف دارند و از همین الان به من پیامک دادهاند که منتظر سورپرایز امسال باشم.»
رستوران رفته رفته شلوغتر میشود و مشتریان آن به زبان آرامی با یکدیگر معاشرت میکنند. چند دختر جوان سر یک میز نشستهاند. آنها دوستانی هستند که دوست مسیحیشان را در شب کریسمس دعوت کردهاند. یکی از دخترها میگوید: «امشب همه ما ژنیک را میهمان کردهایم. او دوست صمیمی ماست و از هموطنان مسیحی است. خانوادهاش سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند و ژنیک امسال تنهاست. به همینخاطر تصمیم گرفتیم او را در شب کریسمس تنها نگذاریم. با او به این رستوران آمدهایم تا تنهاییاش را پر کنیم.»
دغدغهها
دغدغه اصلی هموطنان مسیحی مشارکت بیشتر جوانان و زنان در عرصههای اقتصادی است. آنها طبق اصل شایستهسالاری خواستار آن هستند که در مشاغل تأثیرگذار دولتی بهکار گرفته شوند. دست آنها از خیلی حرف و مشاغل کوتاه است و برخی از آنها میگویند مشکلات معیشتی، تبعیضها و فرصتهای تحصیلی و مهاجرتی دیگر کشورها به مسیحیان ایران باعث شده که بخشی از آنها برای زندگی به کشورهای دیگر بروند. آدیس یکی از جوانان مسیحی در اینباره میگوید: «از نظر دینی مشکلی نداریم. مناسک مذهبیمان را میتوانیم بدون هیچ مانعی انجام دهیم. حتی برای مناسک دینی ما تسهیلاتی ایجاد شده مثل زیارت سالانه در منطقه ماکو که در روزهای خاص فقط مختص مسیحیان است. ما از نظر شغلی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنیم. اغلب مسیحیان ایران در بخش صنعت مشغول بهکار هستند اما در چند سال اخیر با واردات کالاهای چینی پیشههای صنعتی بهشدت دچار بحران شده است. درپی این اتفاق خیلی از صنعتگران مسیحی ورشکست شدند و عده زیادی به اجبار مهاجرت کردند. در میان صنعتگران مسیحی مورد داشتیم که مجبور شده 850کارگر را اخراج کند و 6کارخانه او تعطیل شده است.»
مادری که 2فرزند دانشآموز دارد در مورد مشکلات مدارس آنها و هزینههای سنگین آموزشی میگوید: «آجر به آجر مدارس و انجمنهای آموزشی بهدست خودمان ساخته شده است و کمک هزینه دولتی خیلی کم پرداخت میشود. این نوع مدارس در لیست خیران مدرسهساز وزارت آموزش و پرورش ثبت نمیشود و این وزارتخانه به این مدارس معمولا کمکهای بسیار کمی میکند. از این بابت ما والدین کودکان مسیحی تحت فشار هزینههای تحصیل هستیم و باید بخش مهمی از هزینههای آموزشی فرزندانمان را پرداخت کنیم.»
جوان هنرمندی از هموطنان مسیحی هم در مورد مسائل و خواستههایشان میگوید: «رشد جمعیتی ما کاهش یافته. مشکلات اقتصادی و شغلی بخشی از مسیحیان را مجبور به مهاجرت کرده درحالیکه هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود و خانه ما ایران است. تعدادی از فامیلهایم در 2 سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند ولی مطمئنا اگر شرایط اقتصادی بهتر شود آنها باز خواهند گشت.»
او به مشکلات مسیحیان برای برگزاری مراسمها و برنامههای فرهنگی اشاره میکند و میگوید: «ما تمام برنامههای اجتماعی خود را خودمان برگزار میکنیم و مشتری این برنامه نیز خودمان هستیم اما این برنامهها هزینههای سنگینی دارد و درخواستمان این است که دولت و مسئولان فرهنگی کشور از این برنامهها حمایت کنند. نمیتوان امور فرهنگی را نادیده گرفت در نتیجه باید در این شرایط سخت اقتصادی درحالیکه هیچ ردیف بودجه برای برنامههای اجتماعی - فرهنگی مانند تئاتر، سینما، عکاسی، نقاشی و... درنظر گرفته نشده آنها را با سختی و مشکلات مالی بسیار برگزار کنیم.»
دغدغه عده زیادی از هموطنان مسیحی مربوط به باشگاه آرارات است. آنها در اینباره میگویند: «هرسال در آستانه میلاد مسیح(ع) باشگاه آرارات یک بازار کریسمسی برگزار میکرد برای هموطنانمان. سالی یکبار با این اقدام هم از آرارات بازدید میشد و هم سودی نصیب این باشگاه میشد تا بتواند از طریق آن بخشی از هزینههای خود را تامین کند اما امسال مجوز این بازار لغو شد و عده زیادی از این بابت متضرر شدند و باشگاه آسیب شدیدی دید.»
مکث
میلاد حضرت مسیح(ع) در ایران
میلاد حضرت مسیح(ع)، بزرگترین مراسم مسیحیان جهان است که هرسال از سوی هموطنان مسیحی کشورمان در شهرهای مختلف جشن گرفته میشود. در تهران هم هرساله از نیمههای آبانماه محلههایی که مسیحیان در آن زندگی میکنند ازجمله خیابان مجیدیه، خیابان سنایی، میرزای شیرزای، بهار و... رنگ و بوی جشن و شادی بهخود میگیرد و بسیاری از مغازهها با درختان کاج و تصاویری از بابانوئل آذینبندی میشوند. بیشتر جمعیت مسیحیان ایران شامل ارامنه و آشوری (آسوری) میشوند که البته در برگزاری مراسمهای خود تفاوتهایی دارند. مسیحیان آشوری و کاتولیکهای کشورمان همزمان با اکثریت جمعیت مسیحیان جهان میلاد حضرت مسیح(ع) (کریسمس) را در روز 25دسامبر (4دی ماه) جشن میگیرند ولی ارامنه کشورمان (که جمعیت اصلی مسیحیان کشورمان را تشکیل میدهند) روز 6ژانویه (16دی ماه) را بهعنوان روز میلاد حضرت مسیح(ع) میشناسند و مراسمهای باشکوهی در کلیساهای ارتدکس برگزار میکنند.