سمیرا رحیمی_روزنامه نگار
اکتشافات و اختراعات مهم جهان، لزوما همگی هدفمند نبودهاند. مخترعان و کاشفان نیز لزوما افراد نامآور و مشهوری نبودهاند که با برنامهریزی دقیق، بهدنبال آنی بگردند که بعدها در تاریخ به نامشان ثبت شد. شاید به همین دلیل است که یوهان ولفگان فون گوته که خود یک محقق بزرگ بود، نوشتهاست: «اکتشاف نیازمند شانس، نبوغ و ابداع است، هیچیک بدون دیگری اثرگذار نیست».
تعدادی از ابداعات در اصل با هدفی دیگر محقق شدهاند، اما کارایی حیاتی دیگری نیز برای آنها کشف شده است. برای مثال سیستم تصویربرداری نمونهبردار سرطان پستان از فناوریهای ساختهشده برای تلسکوپ فضایی هابل ابداع شدهاست یا ابزارهای مورد نیاز برای جراحی آبمروارید چشم را محققان از دل تجهیزات ساختهشده در ناسا ابداع کردهاند. داروها ازجمله دیگر ابداعات یا اکتشافاتی هستند که ذات نجاتبخش آنها باعث میشود داستان ساختهشدنشان همواره جذابیت داشته باشد؛ بهویژه اگر بهصورت اتفاقی کشف یا ساخته شده باشند.
داستان کشف پنیسیلین همواره یکی از شناختهشدهترین و محبوبترین داستانهای تاریخ داروسازی در جهان بوده است، شاید به این دلیل که الکساندر فلمینگ با این کشف اتفاقیاش توانست جان بیش از 200میلیون انسان را از مرگ نجات دهد. فلمینگ در سال 1928پس از یکماه تعطیلات در اسکاتلند به آزمایشگاه خود بازگشت و مشاهده کرد که یکی از ظروف آزمایشگاهی کشت باکتریاش بدون آنکه درش بسته شود روی میز بهجا مانده است. در این ظرف باکتری خطرناک استافیلوکوک کشت شده بود. این باکتری در اثر بازماندن درِ ظرف، به نوعی قارچ هوازی آلوده شده بود. فلمینگ متوجه شد که در نزدیکی رشتههای سبزآبی قارچ، رشد باکتری متوقف شده است. این لحظه، زمانی بود که فلمینگ، سهواً نخستین آنتیبیوتیک جهان را کشف کرد و آن را پنیسیلین نامید. این کشف اتفاقی، جایزه نوبل پزشکی 1945را برای او و 2محقق دیگر که به تولید انبوه این دارو برای درمان جراحتهای مجروحان جنگجهانی دوم کمک کرده بودند، به ارمغان آورد.
والیوم، داروی پرمصرف دیگری است که در دهه 50میلادی توسط لئو استرنباخ، شیمیدان مهاجر لهستانی در آمریکا کشف شد. این شیمیدان دارو را به صورت اتفاقی زمانی کشف کرد که در تلاش برای ساخت رنگدانههایی جدید بود. والیوم از ترکیبات شیمیایی دور ریختهشده تحقیقات رنگدانهای او بهدست آمده است. استرنباخ متوجه شد این ترکیبات شیمیایی تأثیری مثبت بر سیستم عصبی بدن انسان دارد و درنهایت پس از 2سال پژوهش به کمک همکارانش توانست نخستین ترکیب ضداضطراب و آرامبخش به نام بنزودیازپین را بسازد. این ترکیب دارویی بهسرعت به پرفروشترین داروی آرامبخش در ایالات متحده تبدیل شد.
کشفی دیگر که بعدها به محققان اجازه داد به ترکیبات حیاتی انسولین دست پیدا کنند نیز کاملا اتفاقی بود. در سال 1889، 2پزشک به نامهای اسکار مینکوسکی و جوزف ون مرینگ در دانشگاه استارسبورگ در تلاش بودند چگونگی تأثیر لوزالمعده را بر هاضمه تشخیص دهند. از اینرو این اندام را از بدن سگی سالم خارج کردند. چند روز بعد متوجه شدند مگسها در اطراف ادرار سگ جمع میشوند؛ پدیدهای که کاملا غیرمنتظره و غیرعادی بود. آزمایشها حجم زیادی قند را در ادرار سگ نشان داد و دو محقق متوجه شدند با برداشته شدن لوزالمعده، سگ به دیابت مبتلا شدهاست. این دو هرگز متوجه نشدند لوزالمعده چه مادهای تولید میکند که قند خون را تنظیم میکند. اما در مجموعه آزمایشهایی که بین سالهای 1920تا 1922انجام شد، محققان دانشگاه تورنتو در ادامه پژوهشهای پیشین، توانستند ترشحاتی را از لوزالمعده استخراج کنند که آن را انسولین نامیدند. این گروه از محققان با کشف انسولین موفق به دریافت جایزه نوبل شدند و در کمتر از یک سال این دارو را تولید و وارد بازار کردند.
ایپرونیازید، داروی ضدافسردگی است که در نتیجه تحقیقات برای درمان بیماری سل کشف شدهاست. تأثیرات ضدافسردگی این دارو که با هدف بررسی تأثیرات درمانی روی سل مورد آزمایش قرار داشت، در سال 1952کشف شد، زمانی که محققان متوجه شدند بیماران مبتلا به سلی که ایسونیازید، آنالوگ ساختاری ایپرونیازید را دریافت میکنند به شکلی غیرعادی شاد هستند. به این شکل این ترکیب دارویی به ساخت نخستین داروی ضدافسردگی جهان کمک کرد و استفاده از آن، با وجود ممنوعیتهایی که در دهههای بعد با آن مواجه شد، در سال 1958 به تأیید رسید.
شنبه 23 آذر 1398
کد مطلب :
90241
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/82qym
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved