بندهخدا جواد زرینچه هر کاری میکند یک حرفی درمیآید. الان داستان این است که او چرا در بازی با پیکان لب خط نرفته، توصیهای به بازیکنان نداشته و عملا هدایت تیم را بهدست نگرفته است. حتی ستار همدانی که دیگر پیشکسوت استقلال است به جواد خرده گرفته که: «کار زرینچه در رهاکردن تیم شایسته نبود.» خب این بنده خدا چه کار میکرد؟ در روزی که مردم با شعار دادن از بازیکنان میخواستند اصلا وارد زمین نشوند، همین مانده بود که زرینچه هم کنار خط جولان بدهد؛ آن هم با آن همه فشاری که روی این بینوا وجود دارد. جواد هیچکاری نکرده بود، شعار حیاکن، رهاکن شنید. لابد اگر میرفت لبخط 2 تا داد میزد یا تعویضی چیزی انجام میداد که خونش حلال میشد. کمی انصاف داشته باشیم. شاید یک روز خودمان جای او باشیم.
اگر لب خط میرفت چی...
در همینه زمینه :