آنطور که از شواهد برمیآید، موانع ادامه همکاری با سرمربی استقلال برطرف شده و او دوباره روی نیمکت آبیها خواهد نشست. این قطعا یک خبر خوشحالکننده برای هواداران است، حتی اگر به قیمت کسر مدت قرارداد مربی ایتالیایی تمامشده باشد. این اما همه داستان نیست. مردی که برمیگردد، هرگز شبیه مردی نخواهد بود که شب بازی با پیکان ایران را ترک کرد و رفت. او حالا شاید تنها مربی تاریخ فوتبال جهان باشد که مدیرعامل باشگاهش را عوض کرده، قبل از یک بازی مهم چمدان سفر بسته و رفته و البته از مدت قانونی قراردادش هم کم کرده است. حالا همه میدانند استراماچونی مرد اول باشگاه است و طبعا خودش هم این را میداند؛ آنچه یک فاکتور خطرناک است.
کارلوس کیروش هم از روزی در فوتبال ایران «فیسآف» کرد که از قدرتش آگاه شد. همان زمان که مردم برای نگه داشتن او حتی مقامات دولتی را هم تحت فشار قرار دادند، مرد پرتغالی فهمید بهمعنای واقعی کلمه رئیس شده. این بهخودی خود شاید اشکال چندانی نداشته باشد، اما ایراد از جایی پیدا میشود که فرد مورد نظر بخواهد از قدرتش سوءاستفاده کند؛ آنچه گاهی در مورد کیروش رخ داد و حالا ممکن است برای استراماچونی هم اتفاق بیفتد. امروز دستکم کل استقلال میدانند که حقوق و مزایای او را باید بهموقع بدهند، وگرنه تاوان بدی خواهند داد و استرا هم هیچ خط قرمزی برای نقرهداغ کردن باشگاه ندارد.
البته که این تغییر شکل رابطه در مورد خود ماچونی هم صدق میکند. حقیقت آن است که رفتار او در ترک ایران درست شب قبل از بازی، اقدام عجیبی بود که با فروکش کردن حرارت اولیه، ابعاد نامناسب آن روشنتر هم خواهد شد. الان شاید همهچیز بر سر مدیران استقلال خراب شد، اما این کنش غیرمنتظره مربی ایتالیایی هم در حافظه بازیکنان و هواداران ذخیره خواهد شد و ممکن است در معرکههای بعدی تا این حد جانب او را نگیرند. فراموش نکنیم حتی وریا غفوری و روزبه چشمی هم در گفتوگو با خبرنگاران از این رفتار استراماچونی انتقاد کردند، پس مربی ایتالیایی دیگر مثل قبل قادر نیست به بهانه برف و کفش قهر کند و البته از پشتیبانی قاطع افکارعمومی هم بهره ببرد.
استرای دوم
در همینه زمینه :