ترانه ما همیشه از موسیقیمان جلوتر بوده است
گفتوگو با روزبه بمانی، دبیر نخستین جایزه ترانه افشین یداللهی
مسعود میر|خبرنگار:
25 اسفند سال گذشته بود که افشین یداللهی برای همیشه کنار ترانههایش آرام گرفت و نامش با یک پیشوند ساده اما غمانگیز شد؛ مرحوم افشین یداللهی. هنوز تا نخستین سالمرگ این ترانهسرا چند روزی باقی است اما امروز در پایتخت قرار است نخستین جشن مستقل ترانه افشین یداللهی برگزار شود. جوایز این جشن در 3بخش یک خاطره از دیروز (بزرگداشت ترانه سرایان قدیمی)، یک خاطره از امروز(ترانههای اجراشده) و یک خاطره از فردا (ویژه ترانههای ارسالی) اهدا میشود. دبیر نخستین جایزه ترانه که به همت خانه ترانه و همکاری نشرنگاه امروز بسامان میرسد روزبه بمانی است. بمانی در گفتوگو با همشهری از افشین یداللهی، ترانه امروز ایران و البته نخستین دوره جایزه ترانه افشین یداللهی گفت.
جایزه ترانه افشین یداللهی چقدر روی کشف استعداد یا غربالگری فعالان حوزه ترانه متمرکز است؟
بیتردید یکی از دغدغههای اعضای خانه ترانه و همه فعالان ترانهسرایی کشور به جز برگزاری یک مراسم نمادین برای افشین یداللهی، بنیانگذاری یک جایزه با هدف کشف استعدادهای جوان و فراهم کردن بستر مناسب برای رسیدن این استعدادها به چرخه بازار موسیقی کشور بوده است. البته ما نمیخواهیم برای بازار تعیینتکلیف کنیم اما درصدی از افقی که پیش روی خود متصور هستیم بر این متمرکز است که ترانهسراها از فضای کارگاهی به تولید وصل شوند. اینگونه است که معرفی کردن برگزیدهها در قالب یک جشن و چاپ آثار برگزیده توسط انتشارات نگاه معنای بهتری مییابد.
اهالی خانه ترانه برای این جشن که به نوعی بزرگداشت پایهگذار خانه ترانه هم محسوب میشود خیلی زحمت کشیدهاند اما معمولا وقتی اسم خانه ترانه یا چنین پاتوقهایی به میان میآید گروه فعالان ساکن تهرانی به ذهن متبادر میشود. با این موضوع موافقید؟
بهطور کلی فضای حاکم بر موسیقی ما فضای تهران است و این متأسفانه یک نقص بزرگ بهشمار میآید. البته گمان میکنم تمام فضاهای هنری ما تهرانی است و دلیلش هم این است که همهچیز در تهران متمرکز شده است. ما سالهاست که از پاتوقهای فرهنگی و هنری که ماشین تولید و پرورش استعداد هستند در شهرستانها غافل ماندهایم. این را هم بگویم که بهنظر من مهمترین اتفاق این جشن این بوده که برای بچههای شهرستان امکان رقابت در کنار تهرانیها را ایجاد کردیم.
ضعف ترانههای ما و خلاق نبودن بعضی ترانهسراها از آن بحثهای کلیشهای و البته بینتیجه در حوزه موسیقی و ادبیات ماست. نظر شما درباره ترانه امروز ایران و جایگاهش چیست؟
با قاطعیت میگویم که ترانه ایران در تمام این سالهای بعد از دهه70 که موسیقی دوباره در کشور زنده شد از موسیقی ما جلوتر بوده است. پتانسیل موسیقی ما و پتانسیل آهنگسازی ما تکراری و اندک است، عموما خوانندهها دوست دارند چارپاره و محاوره بخوانند و از این قالب تکراری خارج نشوند. ما در ترانه قدرت بالقوه زیادی داریم، میتوانیم در قالبهای نو و ساختارهای شعری متفاوت کار بنویسیم، اما متأسفانه در کشور حتی 5 خواننده هم نداریم که توانایی اجرا و اداکردن درست کلمات را داشته باشند و طوری ترانه را اجرا نکنند که شبیه کار طنز شود. القصه اینکه آنچه شما در بازار موسیقی میشنوید انتخاب خواننده و آهنگساز است نه ترانهسرا. شاید اگر این چرخه معکوس میشد فضای موسیقی ما خیلی تغییر میکرد.
ولی ترانههای ضعیف هم کم نداریم.
دقت داشته باشید که ایران بهعنوان یکی از 5کشور دارای جمعیت جوان انبوه هیچگونه تولید فرهنگی سیستماتیکی ندارد. هر آنچه وجود دارد خودروست و استعداد ذاتی. ضمن اینکه از این موضوع هم غافل نشوید که این جوانها موسیقی شاد و انرژی میخواهند و صد البته موسیقی شاد ادعای کلامی ندارد که ما بهدنبال قضاوت آن هستیم. موسیقی مصرفی شادیآور خاستگاه کلامی ندارد. نکته دیگر اینکه در کیفیت تولید همواره نوسان وجود داشته و همیشه کار قوی و ضعیف داشتهایم.
در حوزه ترانه چهرههای ممتاز بسیاری رخ در نقاب خاک کشیدند اما مرحوم یداللهی لااقل این شانس را داشت که به نسبت دیگر همکارانش قدر بیشتری دید. شما با این تعبیر موافقید؟
نه من اعتقاد ندارم که افشین به اندازه لیاقتش قدر دیده است. این درست که ما چهرههای مختلفی را در حوزه ترانه ازدست دادیم اما افشین یداللهی در دورهای آغاز بهکار کرد که بعد از سالها رکود فعالیتهای فرهنگی گام نهادن در این حوزهها بسیار دشوار بود. این سطح احترام صنفی و مردمی به افشین یداللهی را هم کمتر کسی داشته است و بهنظر من دلیلش این بود که او به کسی وابسته نبود و قلب تپندهای مثل خانه ترانه را بدون هیچ چشمداشتی راه انداخت و از خود باقی گذاشت. او حدود 2دهه در خانه ترانه فعالیت کرد و اگر در ایران 20ترانهسرای درجه یک داشته باشیم حتما هر 20تای آنها بهگونهای با خانه ترانه مرتبط بوده و هستند.
ترانه افشین یداللهی چه جایگاهی در مختصات ترانه ایران داشت؟
او جنسی از ترانه را مینوشت که بین محاوره و زبان معیار تعریف میشد. در کارهای او ترانگی بهمعنای واقعی آن وجود داشت.
بهعنوان دبیر نخستین جایزه ترانه افشین یداللهی چه توقعی از کاری که آغاز کردهاید، دارید و چه افقی را پیش رویتان متصور هستید؟
به گمانم این جایزه یک جشن همدلی اهالی موسیقی و ترانه است و امیدوارم این جشن بستری باشد برای دیدهشدن استعدادها. من ترانههای حیرتآوری در این ایام خواندم و غافلگیر شدم. از سوی دیگر و منهای کیفیت آثار ارسالی من این سطح از انرژی گذاشتن بدون چشمداشت را برای یک رویداد اینچنینی ندیده بودم. امسال خانه ترانه و انتشارات نگاه و البته بنیاد آفرینشهای فرهنگی هنری نیاوران برای برگزاری نخستین جایزه ترانه زحمت کشیدند و امیدوارم این راه پرنورتر و هموارتر ادامه یابد. هرچند رفتن افشین اتفاقی شبیه فاجعه بود اما انرژی سرشاری که او از خود بهجا گذاشته، سبب شده تا عصر امروز یک اتفاق خوب در حوزه ترانه در حافظه هنری کشور ثبت شود.