از تجارت برنج تا سینماداری
گفتوگو با تاجر برنج اهل رشت که به دلیل علاقه به هنر هفتم وارد حرفه سینماداری شد
«صفرعلی بافکر» تاجر برنج بود، اما به دلیل عشق به سینما از حرفهاش دست کشید و به سینماداری روی آورد. این عشق و علاقه آنقدر زیاد بود که حتی سالهای رکود سینماداری و تعطیلی زنجیرهای سینماهای کشور نتوانست مانع از فعالیت این تاجر گیلانی سینمادوست شود و سینمای او را تعطیل کند. وی این روزها نیز با وجود کهولت سن، چراغ سینمای خود را روشن نگه داشته است.به گزارش ایرنا، 21 شهریور در گاهشمار ملی ما روز سینما نامگذاری شده است.
به همین دلیل سراغ بافکر، مالک سینما ۲۲بهمن رشت که در گذشته سینما شهر طلایی نام داشت رفتیم. وی که ۹۳ سال دارد، پشت باجه سینما ۲۲بهمن در سبزهمیدانِ صدها ساله رشت نشسته است و میگوید: سال ۱۳۴۵ تاجر برنج بودم و برنج ایران زیر دستهای من میچرخید. مرا عبدالناصر گیلان میخواندند. بچههایم کوچک بودند که یک روز جمعه همراه با ۱۱ نفر از برادرزادههایم که امروز از پزشکان و استادان دانشگاه هستند آنها را برای دیدن فیلم به سینما فرستادم.
وی میافزاید: من سینما را موجب ارتقای اندیشه میدانستم. آن روز جمعه آمدم و دیدم بچهها صف ایستادند، اما موفق به دریافت بلیت نشدند. ناراحتیشان را تاب نیاوردم و عهد بستم خودم سینما احداث کنم. در همان سال با هزار مکافات و بدون هیچ کمکی سینما شهر طلایی را در رشت ساختم. تجارت برنج را کنار گذاشتم و پا به عرصه فرهنگ، هنر و اندیشهای گذاشتم که الان اقتصاد در آن کمرنگ است. حالا امروز خودم باید برنج بخرم.وی با بیان اینکه سینما مرا خسته و پیر کرد، اظهار میکند: سینما در آن زمان حرمت داشت و همه مسئولان و مدیران از جمله استاندار، شهردار، قضات دادگستری و سایر مسئولان پای ثابت سینما بودند. به طوری که از همه اقشار جامعه اگر گرهی در کار داشتند به من رجوع میکردند تا زمانی که مدیر مربوطه را در سینما میبینم برایشان گرهگشایی کنم، اما الان هیچکس بافکر را نمیشناسد.
مردم به سینما نمیآیند
بافکر میگوید: این روزها مردم به سینما نمیآیند. همین امروز که روز ملی سینماست تا ساعت 5 بعدازظهر یک مشتری هم نداشتم. اما آن موقع 2 تا 3 هزار نفر تا این ساعت از روز به سینما میآمدند؛ درآمد نداشتیم ولی بلندآوازه بودیم. جمعیت مشتاق به سینما در سالهای دور به حدی زیاد بود که بلیت کم میآمد. حتی روزی پیش آمد برای رئیس شهربانی وقت که مدعی بود بلیت رزرو کرده، بلیت نداشتیم. به همین دلیل از ما شکایت کرد.وی میافزاید: 1200 صندلی داشتیم، اما هیچگاه دعوا نمیشد و هر کس در جای خود مینشست. اخلاق حکمفرما بود؛ همه متشخص بودند، اما امروز افرادی هستند که هنوز صندلی سینما را میخراشند. تمام تاسیسات سینما دست من است.
سینما را با چنگ و دندان حفظ کردم. با همه مشقتهایی که تحمل کردم، اگر زمان به عقب بازگردد به خاطر اشتیاقی که در مردم میدیدم، باز همین کار را میکردم.این سینمادار قدیمی میگوید: از همه شهرها و استانهای اطراف برای دیدن فیلم به رشت میآمدند و انتظار داشتند فیلم خوب ببینند. فیلمهایی پخش میشد که مردم پس از دیدن آنها، متاثر یا شاداب از سینما بیرون میرفتند. اما امروز فیلم خوب کم شده و بیشتر فیلمها معمولی هستند و شور ایجاد نمیکنند.
تابع فیلمهای سالم با نوشته سالم بودم
بافکر با بیان اینکه آن زمان با تمام کمپانیهای خارجی قرارداد داشتم، اظهار میکند: من تابع فیلمهای سالم با نوشته سالم بودم. حتی یک بار فیلم مریض و کج و کوله یا فیلمی که از غیظ و نفرت سرچشمه بگیرد، نیاوردم. امروز اغلب فیلمنامهها پشتوانه ادبی ضعیفی دارند و به همین علت تبدیل به آثار ناقص میشوند. مردم هم اشتیاقی به دیدن ندارند و اینطور است که سینما هم دیگر استفاده ندارد و باید با زحمت خرج سینما را در بیاوریم. وی میافزاید: فقط به خاطر سینما شاید ۱۵ سال وقت ناهار خوردن نداشتم، اما الان به هیچ رسیدم. تنها دارایی من همین سینماست که اجازه تغییر کاربری آن را ندارم، پس مال من نیست. قانونی وجود دارد که بر اساس آن پایین سینما را میتوانم تجاری کنم، اما حیفم میآید که این سینمای باعظمت را تجاری کنم.
مدیریت جدید
«جمشید بافکر» فرزند ۶۵ساله مالک سینماست که ۲۶ سال از عمر خود را در آلمان سپری کرده است. وی دانشآموخته رشته برق و الکترونیک است، اما به سبب اشتیاق به خانواده و حرفه سینما، به کشور بازگشت و مدیریت سینما را به عهده گرفت. وی میگوید: در همین چند سال اخیر که بلیت سینماها گرانتر شد، تا حدی کاهش مخاطبان را جبران کرد. بافکر میافزاید: قدیمترها سینما شلوغ بود، ولی درآمدی به دست نمیآمد. اصلاح بهای بلیتها باعث شده که شرایط امروز اندکی بهتر از گذشته باشد. یکی، 2 سال پیش کیفیت فیلمها بهتر شده بود و سینماها بار دیگر جان گرفته بودند، اما دوباره کیفیت فیلمها به شدت افت کرد و بلیت هم گران شد. طبیعی است که فیلم خوب نباشد، مخاطب هم نمیآید.
مدیر سینما 22 بهمن رشت اظهار میکند: پدر من تاجر برنج بود، اما با جرقهای در ذهن از کار برای پول و شکم، به کار برای اندیشه پناه آورد. او با این کار میخواست به ارتقای فکری جامعه کمک کند. با عشق این کار را پی میگرفت و معتقد است اگر به لحاظ اقتصادی زیان دید، اما به خواسته قلبیاش دست یافت و هنوز این سینما یکی از بزرگترین و بهترین سینماهای رشت است.وی میافزاید: این سینما 1200 صندلی داشت، اما بعد از آتشسوزی سینما رکس آبادان، ۳۰۰ صندلی برای افزایش ایمنی کم شد. سینما ۲۲ بهمن از سینماهای مطرح استان است. اخیرا سینما را با هزینه ۱۶۰ میلیون تومانی به پروژکتور لیزری مجهز کردیم که کیفیت اکران برای مردم بهتر شود، اما هیچکس به این اقدامات و هزینهها توجهی نمیکند.