تماشاگر باید خودش را در آینه نمایش ببیند
روایتی از اجرای نمایش «پدران» در تئاتر شهر مشهد
عوامل نمایش «پدران» از نویسنده و کارگردان تا طراح صحنه، لباس، نور و موسیقی، یک هدف را دنبال میکنند؛ به اشتراک گذاشتن حس و حال جاری روی صحنه و تلنگری به مخاطب برای بازبینی و بازنگری در خودش. کارگردان و بازیگران «پدران» دست به دست هم دادهاند و آینهای را مقابل تماشاگران قرار دادهاند تا خود و خانوادهشان را در آن ببینند. به گزارش خبرگزاری رضوی، کارگردان، بازیگران و بقیه عوامل، روی صحنه مثل بازیهای کودکی دایرهای بزرگ تشکیل دادهاند؛ یک قل دو قل، اتل متل، عمو زنجیرباف و آسیاب بچرخ. جمع، خودمانی و صمیمی مثل یک جمع خانوادگی است. کارگردان جملات و آواهایی را با صدای بلند میگوید و بقیه تکرار میکنند.
از حروف الفبا تا حرفهای کاملا معمولی و شعر و ترانه. «سلام... خوش آمدید... بشنو از نی چون حکایت میکند... میتونستید توی خونه تلویزیون تماشا کنید، اما اومدین تئاتر ببینید...» یک تیر و 2 نشان؛ هم سلام و خوشامدگویی به تماشاگرانی که وارد سالن میشوند و ایجاد آمادگی ذهنی برای ارتباط بهتر و عمیقتر آنها با اثر و هم آخرین مرور و تمرین پیش از آغاز نمایش. آنچه معمولا پشت پرده اتفاق میافتد، حالا به صحنه منتقل شده، در واقع نمایش آغاز شده است؛ پیش از ورود تماشاگران، پیش از آنکه ایده اولیه «پدران» در ذهن کارگردانش، «مهدی فرشیدی سپهر» جرقه بزند و حتی شاید پیشتر از آن. درست مثل خود زندگی که خیلی پیش از آنکه ما به آن قدم بگذاریم، آغاز شده است.
قصه دختران نوجوان
«پدران» قصه 8 دختر نوجوان را روایت میکند که روزی در کتابخانه مدرسه سرمهای جادویی پیدا میکنند و وقتی سرمه را به چشمهایشان میزنند نگاهشان به زندگی و آدمهای اطرافشان تغییر میکند؛ تغییر نگاه با تمرکز بر رابطه پدران و دختران. در واقع نویسنده و کارگردان نمایش با این شگرد خلاقانه تلاش کرده از کلیشه قدیمی و معروف «دخترِ بابایی» آشنازدایی کرده و جور دیگری به رابطه پدران و دختران نگاه کند. یکی از دلایل تاثیرگذاری «پدران» همین نگاه نو و آشنازدایی برای مخاطب است.
«پدران»؛ قصه انسانهای درونگرا
فرشیدیسپهر کارگردان نمایش، متولد ۱۳۶۰ است و از ۱۶ سالگی با حضور در گروههای آماتور وارد تئاتر شده است. آنطور که میگوید حاصل 5 سال کار با گروههای آماتور و 5 سال با حرفهایهای تئاتر با وجود تجربه و اندوخته قابل توجهی که به لحاظ هنری برایش داشته، اما قصههای شبیه به هم و تکراری او را راضی نکرده و در 5 سال سوم حضورش در تئاتر تصمیم گرفته سراغ قصههایی به دور از کلیشههای رایج برود که حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشند. به این ترتیب در سال ۸۵ قدم به جادهای گذاشته که ابتدای آن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نمایشهای «گاو» و «میلیونها لبخند» است و پس از سفر و کسب تجربههایی در کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، تونس، ارمنستان، ترکیه و... به ایران و اجرای نمایش «پدران» رسیده است.
وی در پاسخ به این سوال که ایده «پدران» چطور و از کجا در ذهنش شکل گرفته، میگوید: سال ۹۶ نمایشی با نام «عقل صورتی» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران تولید و اجرا کردم که به کودکان درونگرا و به طور کلی ارزش خردورزی در میان انسانها میپرداخت. نمایش «پدران» خواهر بزرگ «عقل صورتی» است و خواهر سوم این 2 نمایش سال آینده تولید میشود. درونمایه هر 3 اثر، دنیای خاص آدمهای درونگرا و ارزش تفکر در انسان است.
کمپینی برای حمایت از انسانهای درونگرا
این کارگردان در پاسخ به اینکه چرا درونگراها را انتخاب کرده است، بیان میکند: به نظرم به این گروه کمتر پرداخته شده است. اگر دقت کرده باشید، اغلب قهرمانهای داستان در سینما و تلویزیون انسانهای قوی، پولدار، پر سروصدا، گردنکلفت یا مشهور هستند و درباره درونگراها داستانهای کمتری داریم. وی ادامه میدهد: سالها پیش «کیومرث پوراحمد» در تلویزیون قصههای مجید را ساخت که شخصیت اصلیاش یک نوجوان درونگرا بود و تماشاگر را دعوت کرده بود با چشم و دل روشنتری به زندگی نگاه کند و موفق هم از آب درآمد.
این قبیل آثار بسیار کم شده و این خلأ را احساس کردم و سعی کردم در کارهایم تمرکز بیشتری روی انسانهای درونگرا و به طور کلی اندیشهورزی و خردگرایی داشته باشم. فرشیدیسپهر میگوید: این روزها کمپینهایی برای مبارزه با انقراض پلنگها و خشک شدن رودخانهها و حمایت از گیاهخواران داریم، اما کمپینی برای جلوگیری از انقراض کودکان و بزرگسالان درونگرا وجود ندارد. در «پدران» هم در واقع خود پدرها بهانهاند و نمایش درباره سرمهای است که در کتابخانه پیدا میشود و آدمهای قصه را به سمت عمیقتر دیدن و فکر کردن سوق میدهد.
انتخاب بازیگران
کارگردان نمایش «پدران» که پیش از این با حضور بازیگران تهران این نمایش را اجرا کرده، در مشهد با گروهی کاملا متفاوت از بازیگران مشهدی همکاری کرده است. وی درباره نحوه انتخاب بازیگران میگوید: به تست گرفتن اعتقادی ندارم و آن را تا حدی غیر اخلاقی میدانم. هر کسی بتواند تمرینات را دوام بیاورد و محتوای کار بیش از شهرت برایش مهم باشد، میتواند بماند و بازی کند. نمایش «پدران» به لحاظ اجرا تفاوتهایی با دیگر نمایشها دارد.
مهمترین تفاوت آن ایجاد جوی صمیمانه و امکان بده بستان و سوال و جواب در فضایی خودمانی میان عوامل و تماشاگران در لحظات پیش از اجرا و پس از پایان نمایش است. آیا از ابتدا این شیوه اجرا مد نظر بوده است؟ وی میگوید: به همه جزییات فکر کرده بودم. این فضای صمیمی در نمایشهای قبلی من هم وجود داشت و از ابتدا به آن فکر میکنم. یکی از هدفهای من این است که آن چهره قدسی و دستنیافتنی هنر را کنار بزنم و تصویر قابل لمسی از هنر نمایش به مردم ارائه دهم. نمیخواهم مردم فقط ما را تحسین کنند و بروند.
نمایش برگزیده
نمایش «پدران» عنوان بهترین اثر دوازدهمین جشنواره ملی تئاتر کودک و نوجوان و نمایش عروسکی رضوی را کسب کرده است. فرشیدیسپهر درباره تجربهاش از حضور در جشنواره بیان میکند: جشنوارهها را جدی نمیگیرم. جشنوارهها امکانی هستند تا با افراد بیشتری روبهرو شوم. الان حتی یادم نیست چند جایزه گرفتم و در چه رشتههایی، اما یادم هست که مردم از طیفهای مختلف آمدند و در 2 سئانس ظهر، «پدران» را دیدند. از کارکنان و مسئولان آستان قدس تا جوانهای پارک ملت و خانوادههای مذهبی و غیر مذهبی و... همه دیدند و این ضرورت را احساس کردند که چنین آثاری باید باشد و دیده شود.
وی درباره تبلیغات برای تشویق خانوادهها به تماشای نمایش میگوید: خانوادهها با تئاتر قهر نیستند، اما خبررسانی ما فلج است. یک تیزر تلویزیونی در ساعت پر تماشاگر شبکههای مختلف خواسته زیادی نیست. قبل از هر کاری، هنرمندان باید به جای اینکه فقط به فکر بروز استعداد و هنر خودشان باشند، نمایشهایی بسازند که خانوادهها و مردم بتوانند خودشان را روی صحنه تئاتر ببینند. تا وقتی مردم عادی و خانوادهها خودشان را در تئاترهای روز نبینند، برای تماشای نمیروند. از طرفی مدیران هم باید روی فکرهای نو و خلاق سرمایهگذاری کنند، نه روی اسامی مشهور. این کارگردان بیان میکند: تا وقتی هنر حالت کاربردی پیدا نکند خانوادهها با سالنهای تئاتر آشتی نمیکنند. نکته مهم وارد شدن تیزرهای تبلیغاتی برای تئاتر در تلویزیون است. درباره کتاب و نمایش و به طور کلی هنر، تبلیغات و اطلاعرسانی کمی داریم.
وی ادامه میدهد: ممکن است یک مدیر تلویزیونی بگوید در سال 100 دقیقه درباره تئاتر حرف میزنیم، اما گفتوگو درباره تئاتر ساعت یک و 30 دقیقه شب یا 6 و 30 دقیقه صبح بیفایده است. خودمان را نباید گول بزنیم. لازم است در پیک ساعت تماشای تلویزیون تئاتر تبلیغ شود. هر کس مانع میشود حتما نگران است یا میترسد که مانع میشود. اگر همان قدر که به تبلیغ چیپس و پفک نمکی اهمیت میدهیم، به تبلیغ و معرفی تئاتر به خانوادهها اهمیت بدهیم، حتما خانوادهها با سالنهای نمایش آشتی خواهند کرد.