حلقه مفقوده در دولت
حسن رسولی/ عضو شورای شهر تهران
آغاز هفته دولت فرصت مناسبی برای ارزیابی عملکرد دولت تدبیر و امید در میانه راه آن است. برای بررسی عملکرد دولت شاید لازم است کمی به گذشته برگردیم و عملکرد 2 سال ابتدایی دولت دوم روحانی را با دولت اول ایشان مقایسه کنیم. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، 4 سال اول دولت آقای روحانی، هم در حوزه داخلی و هم در حوزه خارجی به استناد شاخصهای رسمی موجود عملکرد قابل دفاعی است.
متأسفانه با توجه به تغییر و تحولاتی که در ساخت سیاسی آمریکا صورت گرفت و برخی از تندرویهایی که رقبای دولت آقای روحانی در داخل داشتند و بهانه برای مثلث آمریکا، اسرائیل و بخشی از کشورهای عربی دست و پا کردند، با خروج ترامپ از برجام شرایطی فراهم شد که دولت و ملت ایران نتوانستند از دستاوردهای اقتصادی و سرمایهگذاری برجام بهرهای ببرند.
با خروج آمریکا از برجام در دولت دوم آقای روحانی، اگرچه ایران همچنان سایر شرکا را در کنار خود داشت و سند برجام بهعنوان یک سند رسمی ثبتشده در شورای امنیت سازمان ملل متحد، برایش به لحاظ امنیت ملی و سیاسی یک دستاورد ارزشمند محسوب میشد، ولی بهدلیل عدمدسترسی به نتایج اقتصادی برجام، هم نرخ سرمایهگذاری کاهش یافت و هم تلاطم در بازار سکه، ارز، طلا و بازارهای پولی اتفاق افتاد.
با تمام این احوال بروز و ظهور مفاسد اقتصادی، باعث شد آقای روحانی ضعیفتر از دولت اول در عرصه داخلی دیده شود. او نسبت به رقبا مرعوب شد و در بعضی موارد بهطور مشخص منفعلانه تصمیماتی گرفت که به ضرر اقتصاد ملی کشور بود، ایشان رسما اعلام کردند که دولت مجبور شد تحت فشار مراکز قدرت بیش از 30 هزار میلیارد تومان از منابع عمومی کشور از ذخایر بانک مرکزی را بابت مطالبات برخی شاکیان مؤسسات مالی و اعتباری پرداخت کند.
در یک سال اول، دولت برخلاف انتظار در عرصه سیاست داخلی، بهدلیل منفعل شدن پس از عدمتحقق اهداف اقتصادی برجام، ابتکار عمل خودش را از دست داد. البته عوامل دیگری هم مؤثر بود و بیانصافی است که حال و روز نامناسب امروز کشور را فقط محصول عملکرد قوه مجریه و دولت آقای روحانی بدانیم.
در 2 سال اخیر ما شاهد حداکثر انسجام در ارکان حاکمیت نبودیم. این ماهها این گسستگی بین ارکان نظام بهعنوان یک تهدید و آسیب بیشتری خودنمایی میکند. کافی است به جدال غیرضروری اخیر بین 2 رئیس اسبق و سابق عدلیه کشور توجه داشته باشیم. در مجموع در 2 سال گذشته همراهی خوبی با دولت آقای روحانی صورت نگرفت، اما با همین حد از اختیاراتی هم که دولت داشت و دارد، بهتر میتوانست عمل کند.
یکی از ایراداتی که میتوان به دولت گرفت این است که دولت در 4 ساله اول کمتر و در 4 ساله دوم با شیب بسیار تند از هسته اصلی سازمان رأی خودش که اصلاحطلبان بودند فاصله گرفت. بعضا گزارشهایی دریافت میشود مبنی بر اینکه حتی در خود قوه مجریه بهصورت آشکار نسبت به جذب نیروهای توانمند فقط به استناد اینکه اصلاحطلب هستند پاسخ منفی داده میشود.
اختیارات دولت در قانون اساسی اختیارات کافی و واقعی نیست ولی درصورتی که از جرأت و جسارت بیشتری در تصمیمگیری، ابتکار عمل و انسجام مدیریتی بهتر در ستاد دولت در استانها برخوردار باشد، عملکرد بهمراتب بهتری خواهد داشت. آرامشی که ظرف 3 تا 4ماه اخیر در حوزه قیمتها، ارز و مقابله هوشمندانه با تهدیدهای اخیر مثلث آمریکا، اسرائیل و اعراب در مقایسه با ماههای قبل حاصل شده است را میتوان جزو نقاط قوت عملکرد حاکمیت و دولت بهحساب آورد. این آرامش میتواند به شرط مدیریت، تداوم پیدا کند و دولت آقای روحانی 2 سال باقیمانده کشورداری خودش را با یک قضاوت بهتری دنبال کند.
بیم آن میرود که اگر شخص آقای دکترروحانی و حلقه اول نزدیکان او با برداشت صحیح از اوضاع و احوال کشور با افکار عمومی برخورد هوشمندانهای نداشته باشند، چهبسا اینکه پایان کار دولت آقای دکتر روحانی ناخوشایندتر از دولت آقای دکتر احمدینژاد باشد. ما اصلاحطلبان براساس یک راهبرد واقعبینانه در هر دو دوره انتخابات ریاستجمهوری از ایشان حمایت کردیم و دلسوز این دولت هستیم و در پیشگاه ملت و تاریخ اخلاقاً و منطقا باید پاسخگوی این حمایت همهجانبه سیاسی خودمان باشیم. امید میرود ستاد سیاسی دولت و هسته خطمشیگذاری و سیاستگذاری دولت با بازبینی و نقد واقعبینانه چارهجویی و فرصتهای ازدسترفته را جبران کند.