گفتوگو با کمیل قاسمی که بعد از خداحافظی ناگهانی با کشتی قهرمان المپیک شد
پاداشم 200 سکه طلاست
مهرداد رسولی
در بحبوحه اتفاقات نگرانکننده ورزش و در اوج کشوقوسهای اهالی فوتبال بر سر لوگوی 2باشگاه بزرگ پایتخت که به سرعت فضای مجازی را پر کرد، خبر دوپینگ آرتور تایمازوف، کشتیگیر نامدار ازبکستانی و رسیدن مدال طلای المپیک 2012 به کمیل قاسمی یک غنیمت بزرگ است. او حالا با این مدال که بعد از 7سال برگردانده شده و با احتساب مدال نقره المپیک 2016، عنوان پرافتخارترین سنگینوزن تاریخ کشتی ایران و موفقترین کشتیگیر بعد از انقلاب را یدک میکشد و حس غریبی را تجربه میکند؛ حس موفقیت توأم با حسرت از دسترفتن ایستادن روی سکوی قهرمانی المپیک اما کمیل در هر صورت برای ما ایرانیها قهرمان المپیک است و خبر چنگزدنش به مدال طلای بزرگترین آوردگاه ورزشی جهان آنقدر شیرین است که تلخی کریخوانی بچگانه و نامتعارف فلان مجری تلویزیون و معلقماندن لیگ فوتبال ایران بهدلیل بلاتکلیفی قانون منع ورود زنان به ورزشگاهها را کمتر میکند. با کمیل قاسمی درباره ماجرای خداحافظیاش با دنیای کشتی، زندگی آراماش در جویبار و قهرمانی المپیک با 7سال تأخیر گفتوگو کردهایم. پرافتخارترین سنگینوزن تاریخ کشتی ایران میگوید که حسرت ازدسترفتن ایستادن روی سکوی قهرمانی المپیک را فراموش نمیکند اما برای مردم که چشمشان دنبال نابترین مدال کشتی در المپیک بود خوشحال است.
آخرین تصویری که از حضور شما روی تشک کشتی در ذهن اهالی ورزش مانده، غافلگیرکننده است. چه شد که تصمیم به خداحافظی با دنیای قهرمانی گرفتید؟
این رسم و سنت ورزش حرفهای است که ورزشکار یک روز میآید و یک روز هم باید با دنیای قهرمانی خداحافظی کند. فضای کشتی هم در مقایسه با ورزشهای دیگر سنگینتر است و گاهی اوقات ادامهکار برای ورزشکار دشوار میشود. شرایط من هم بهگونهای بود که برای تمرین و مسابقه تمرکز لازم را نداشتم و ترجیح دادم در 31سالگی تشک کشتی را ببوسم و برای همیشه با دنیای قهرمانی وداع کنم.
مثل خیلی از قهرمانان دیگر درگیر امرارمعاش بودی یا برای ادامه کشتی وضعیت جسمانی مطلوبی نداشتی؟
مشکلاتم به بیرون از تشک کشتی مربوط میشد و خیلی اوقات درگیر کسب و کاری بودم که هیچ وقت فرصت راهانداختنش را نداشتم.
از قبل به این نتیجه رسیده بودی که با کشتی خداحافظی کنی یا روی تشک کشتی و بعد از باخت به حریفانت به این نتیجه رسیدی که در 31سالگی باید میدان را به جوانها واگذار کنی؟
چنین تصمیمی به نتیجه کشتیهایم در انتخابی تیم ملی هم بستگی داشت. از قبل تصمیم گرفته بودم که اگر در این مسابقات به نتیجه نرسیدم میدان را برای کشتیگیران جوان باز کنم و بروم دنبال کار و زندگیام. به هر حال کشتیگیر حرفهای باید حرفهای فکر و حرفهای زندگی کند اما این شرایط در کشور ما مهیا نیست. در بیشتر موارد ورزشکاران ما به واسطه استعداد ذاتیای که دارند و تمرینات سخت و فشرده و مشقتباری که تحمل میکنند به جایی میرسند و سیستمی وجود ندارد که براساس آن، استعدادهای کشتی را کشف کنند و به مدارس کشتی ببرند و آنها را با زندگی حرفهای و اهمیت تغذیه و از همه مهمتر تفکر حرفهای آشنا کنند.
نیاموختن آداب حرفهای، برخی کشتیگیران ایرانی را در اوج جوانی به بنبست میرساند یا دغدغههای معیشتی؟
کشتیگیری که در این چرخه معیوب تربیت میشود زودتر از موعد مقرر فرسوده خواهد شد. همه میدانند که کشتی ورزش پولسازی نیست و به همین دلیل کشتیگیر جماعت مدام دغدغه مالی دارد و نمیتواند با تمرکز کامل روی تشک کشتی برود. من اگر زندگی حرفهای داشتم و دغدغههای مالی و معیشتی در کار نبود 5سال دیگر هم کشتی میگرفتم؛ مثل بوکسورهای آمریکایی که بعضا تا 50سالگی روی رینگ میروند و با جوانها مبارزه میکنند. حتی بسیاری از کشتیگیران کشورهای استقلالیافته شوروی سابق مثل کورتانیدزه و تایمازوف هم تا 35سالگی کشتی گرفتند و این نشان میدهد که زندگی حرفهای داشتهاند و در کشور خودشان تأمین شدهاند. میخواهم بگویم ورزش حرفهای سن مشخصی ندارد و به شرایط ذهنی و جسمی ورزشکار ربط دارد.
در شرایطی از کشتی خداحافظی کردی که رقیبان اصلی مثل یدالله محبی و پرویز هادی را قبلا برده بردی و مشکلی بابت ادامه کشتی نداشتی. فکر نمیکنی زودتر از حد تصور میدان را خالی کردی؟
اگر شرایط مهیا بود در المپیک 2020کشتی میگرفتم. همانطور که گفتم مسائل مالی در زندگی حرفهای یک ورزشکار نقش مهمی ایفا میکند. من کشتی را از 10سالگی شروع کردم و 21سال در بطن کشتی بودم. در این بازه زمانی طولانی کشتی تماموقتم را گرفت و جوانی و نوجوانیام در محیط ورزش گذشت. گاهی اوقات فرصت حضور در خیلی از جشنها و مهمانیهای اقوام و دوستانم را هم نداشتم و مدام سرگرم تمرین و مسابقه بودم. هیچ وقت مجال فکرکردن به کسب و کار و تجارت را هم نداشتم و وضع بازار کسب و کار هم بهگونهای است که تجربه میخواهد و کاری ندارند که کمیل قاسمی قهرمان یا نایبقهرمان المپیک است.
بعد از خداحافظی با دنیای قهرمانی دنبال کسب و کار جدیدی هستی یا ادامه زندگیات در محیط ورزش خواهد بود؟
فعلا بیزینس خاصی ندارم و بیشتر دنبال وصول پاداشها و قولهایی هستم که در دوران قهرمانی وعدهاش را داده بودند. در این سالها به حدی درگیر تمرین و مسابقه بودم که فرصتی برای پیگیری این وعدهها نداشتم و در کنار این کار، همچنان درگیر درس و دانشگاه خواهم بود.
در چه رشتهای تحصیل میکنی؟
هماکنون در دوره کارشناسیارشد رشته تربیت بدنی تحصیل میکنم.
احتمال دارد که در آینده وارد سیستم مدیریتی کشتی شوی؟
من 21سال از عمرم را در کشتی گذراندم و هر چه دارم از کشتی است. خوشحال میشوم اگر تجربیات بهترین سالهای عمرم را به جوانترها انتقال بدهم. شاید در بخش مدیریت کشتی و شاید هم بهعنوان مربی. هدف اصلی من خدمت به جوانهایی است که در ابتدای راه قرار دارند.
فکر میکنی با وجود مدیرانی مثل علیرضا دبیر که با مقامات بالادستی حشر و نشر دارند و با تیم مدیریتی خودشان کار میکنند به امثال کمیل قاسمی پست مدیریتی داده میشود؟
اینکه مدیران جوان میآیند و سکان هدایت کشتی را در دست میگیرند نشان میدهد که کشتی از وجود مدیران جوان و لایق بیبهره نیست. قبل از علیرضا دبیر هم رسول خادم بهعنوان سرمربی و رئیس فدراسیون کشتی کارنامه خوبی از خودش به جا گذاشت و حالا این فرصت به یک قهرمان المپیک دیگر داده شده است. اضافه شدن حمید سوریان به کادر مدیریتی فدراسیون کشتی هم مایه مباهات اهالی کشتی است و باز اینکه 2 قهرمان المپیک سکان هدایت کشتی را در دست گرفتهاند باید خوشحال باشیم.
فکر میکنی اگر این روند ادامه پیدا کند، در بخش مدیریتی ورزش هم به شما میدان داده شود؟
وقتی امثال من که عمرشان را در کشتی سپری کردهاند برای اداره این رشته پیشقدم میشوند خوشحال کنندهتر است تا اینکه مدیری از بیرون محیط کشتی بیاید و سکان هدایت فدراسیون را در دست بگیرد. امثال من میدانند جوانی که بعد از تمرین تیم ملی به خوابگاه میرود به چه چیزی فکر میکند و چه دغدغهای دارد. من این شرایط را بهتر درک میکنم و راهحل بهتری ارائه میدهم تا مدیرانی که با فضای کشتی بیگانهاند.
خداحافظی از کشتی قطعی است یا احتمال بازگشت وجود دارد؟
تا الان که با شما صحبت میکنم هیچ تصمیمی مبنی بر بازگشت به دنیای قهرمانی ندارم و دوران استراحت و بودن کنار خانوادهام را سپری میکنم.
برسیم به خبر دوپینگ حریف ازبکستانی و مدال طلایی که با 7سال تأخیر به شما رسید. چگونه از خبر دوپینگ تایمازوف مطلع شدی؟
خبر دوپینگ این کشتیگیر را در خبرگزاریها خواندم. وقتی با دوستان خبرنگار تماس گرفتم متوجه شدم قضیه جدی است و چند دقیقه بعد که خبرش در فضای مجازی منتشر شد به یقین رسیدم؛ در واقع در فضای مجازی قهرمان المپیک شدم و این هم یک تجربه عجیب است. روز اول در شوک بودم و باور نمیکردم که مدال طلای المپیک به من رسیده اما چند روز بعد اتحادیه جهانی کشتی رسما خبر دوپینگ تایمازوف را اعلام کرد و در صفحه رسمی فیلا هم منعکس شد.
در طول مسابقات به قدرت و زوربازوی نامتعارف تایمازوف که برای بیننده تلویزیون هم ملموس بود مشکوک نشدی؟
در آن مقطع اصلا بحث دوپینگ مطرح نبود اما سال قبل که خبر دوپینگ تایمازوف در المپیک 2008 را شنیدم حسابی مشکوک شدم و میدانستم ماجرا به المپیک 2008 ختم نمیشود.
فکر میکنی اگر شرایط برابر بود تایمازوف را میبردی و قهرمان المپیک میشدی؟
اگر یادتان باشد در المپیک 2012 مسابقات کشتی، در 3 وقت 2دقیقهای برگزار میشد و اگر در هر وقت، امتیازی رد و بدل نمیشد کار به گوی میکشید که صددرصد شانس و اقبال باید به کمک کشتیگیر میآمد نه هوش و تکنیک و آمادگی جسمانی. من 2تایم را با گوی شانس باختم و بهنظرم اگر برخی اتفاقات رخ نمیداد میتوانستم برنده مسابقه ماقبل فینال باشم.
اگر قبل از خداحافظی خبر قهرمانی ات در المپیک را میشنیدی روی تصمیمت تأثیر میگذاشت؟
اگر همان موقع طلای المپیک را میگرفتم قطعا زندگی ورزشیام دگرگون میشد و از هر نظر شرایط دیگری داشتم.
پاداش قهرمانی در المپیک2012 چند سکه طلا بود؟
قهرمان المپیک 200سکه طلا پاداش میگرفت و با احتساب جوایز شرکتهای خصوصی و پاداش کمیته ملی المپیک، زندگی یک ورزشکار را متحول میکرد. جنبه معنوی قضیه را هم نمیتوان فراموش کرد. اگر همان موقع قهرمان المپیک میشدم در 23سالگی به نخستین سنگینوزن تاریخ کشتی ایران تبدیل میشدم که روی سکوی قهرمانی المپیک ایستاده و این مدال مسیر زندگی ورزشیام را تغییر میداد.
الان از مسئولان چه درخواستی داری؟
حقی که ضایع شده بود بعد از 7سال به حقدار رسیده و انتظارم این است که همان پاداش قهرمانی المپیک 2012 را به من بدهند. اگر قیمت سکه را بر مبنای سال 2012محاسبه کنند و پولش را بدهند باز هم یک حق دیگر از من تضییع میشود اما مسئله مهم این است که من برای مردم و خانوادهام خوشحالم که با این مدال خوشحال شدند. من در دوران قهرمانی به عشق مردم و به اهتزاز درآمدن پرچم کشورم وارد تشک کشتی میشدم اما قهرمانان ورزشی هم مثل عموم مردم با این شرایط سخت اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و به حمایت مسئولان نیاز دارند.
به مربیگری در کشتی هم فکر میکنی؟
صحبتهای مقدماتی برای حضورم در کلاسهای پیشرفته مربیگری و اخذ مدارک معتبر انجام شده اما زمانش مشخص نیست. هدفم این است که در هر پست و مقام و منصبی به کشتی کمک کنم و تجربیاتم را در اختیار جوانترها قرار بدهم.
بحث حضورت در کادر فنی تیم ملی جدی است؟
فکر میکنم برای صحبتکردن در مورد این مسائل زود است. مربیگری مسئولیت سنگینی است و نمیتوان به هر پیشنهادی پاسخ مثبت داد. اگر بخواهم مربیگری کنم باز هم باید مثل دوران قهرمانی مدام درگیر تمرین و مسابقه شوم اما چنین فرصتی را ندارم و فعلا درگیر انجام امور شخصی هستم.
فکر نمیکنی کشتی یک قهرمانی جهان به کمیل قاسمی بدهکار است؟
خیلی دوست داشتم این اتفاق بیفتد و یکی از هدفهای بزرگ زندگی ورزشیام قهرمانی در مسابقات جهانی و المپیک بود. طلای المپیک بعد از 7سال به من رسید اما دستم از مدال طلای قهرمانی جهان کوتاه ماند. امیدوارم کشتیگیران جوان بتوانند بعد از سالها مدال طلای مرحوم علیرضا سلیمانی را برای مردم تکرار کنند.
پرچم کشتی ایران در دست حسن یزدانی است
شهرستان جویبار از سالهای دور مهد کشتی ایران بوده و قهرمانان بزرگی را به دنیای کشتی معرفی کرده است. کمیل قاسمی که خودش یکی از محصولات ناب کارخانه کشتیگیرسازی جویبار است میگوید بعد از خداحافظیاش با دنیای قهرمانی، کشتیگیران جویبار باز هم پرچمدار کشتی ایران در میادین بینالمللی خواهند بود.
جویبار با امکانات محدودی که دارد هنوز بهعنوان پایتخت کشتی جهان شناخته میشود؟
جویبار قهرمانان زیادی به دنیای کشتی معرفی کرده اما باید امکانات حداقلی را برای کشف استعدادها در این شهر مهیا کنند تا به پایتخت کشتی جهان بدل شود. قرار بود یک سالن کشتی ظرف 2ماه در این شهر ساخته شود اما 2سال از کلنگزنی آن گذشته و هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
به جز سالن چه امکانات دیگری باید مهیا شود تا چند قهرمان در حد حسن یزدانی در این شهر تربیت شوند؟
در داغستان که یکی از مراکز بزرگ پرورش کشتیگیر در جهان است مدارس کشتی دایر کردهاند و کشتیگیرها را از سن نوجوانی در این مدارس آموزش میدهند و تربیت میکنند. اگر امکاناتی از این دست در جویبار مهیا شود استعدادهایی کشف میشوند که هر کدام 10مدال جهانی برای ایران بیاورند. در 2 المپیک اخیر من و حسن یزدانی که هر دو زاده جویبار هستیم 2 مدال طلا و یک نقره برای کشور کسب کردیم و قبل از ما هم جویباریها پرچمدار کشتی ایران بودهاند. این موضوع نشان میدهد جویبار هنوز هم مهد کشتی جهان و مملو از استعداد است.
میتوانیم شاهد کشف یک سنگین وزن دیگر در جویبار باشیم؟
امیدوارم جانشین من در تیم ملی یک کشتی گیر جویباری باشد اما همه جای ایران سرای من است و هر کشتیگیری از هر شهری مدالهای مرا تکرار کند خوشحال میشوم.
کدام کشتیگیر تیم ملی را پرچمدار کشتی ایران میدانی؟
بدون شک حسن یزدانی که یکی از نوابغ کشتی جهان است و با نوع مبارزهاش مردم را به وجد میآورد پرچمدار کشتی ایران در میادین بینالمللی و برای همه جویباریها محترم است.
این مدال را باید روی سکوی قهرمانی میگرفتم
اینکه یک ورزشکار با چه سازوکاری متهم به دوپینگ و استفاده از مواد نیروزا میشود، سؤالی است که احتمالا ذهن خیلیها را درگیر میکند. خبر خوب برای ورزشکاران پاک این است که «وادا» یا همان سازمان جهانی مبارزه با دوپینگ از دستگاههای فوق پیشرفتهای استفاده میکند که حتی نمونه آزمایشهای چند سال قبل را هم با دقت بسیار بالایی تحلیل میکند و به همین دلیل خبر دوپینگ برخی مدالآوران المپیک 2012به تازگی منتشر شده است. کمیل قاسمی هم از پیشرفت تکنولوژی منتفع شده و فدراسیون جهانی کشتی هم «قهرمان المپیک» را به پسوند نام پرافتخارترین سنگین وزن تاریخ کشتی ایران سنجاق کرده است. کمیل قاسمی در مورد ماجرای دوپینگ تایمازوف میگوید:«بهعنوان یک ورزشکار حرفهای میدانم دوپینگ و استفاده از مواد نیروزا چه جاهایی به داد کشتیگیر میرسد. دوپینگ درست در مسابقات سنگین روی عملکرد کشتیگیر تأثیر خودش را میگذارد. البته اینگونه هم نیست که هر ورزشکاری با استفاده از مواد نیروزا بیاید و قهرمان المپیک شود. دوپینگ برای ورزشکار حرفهای به مثابه یک نیروی امدادی عمل میکند و ورزشکار آماتور با دوپینگ هم به جایی نخواهد رسید. قضیه دوپینگ تایمازوف نشان میدهد که کشورهای استقلال یافته شوروی سابق 10سال در این زمینه جلوتر هستند. همین سال گذشته بود که مدال طلای تایمازوف در المپیک 2008را از او پس گرفتند و حالا طلای المپیک 2012او هم بهدلیل دوپینگ اعتباری ندارد. دستگاههای جدید بعد از 10سال نمونه آزمایشها را بررسی میکنند و با دقت بالایی که دارند تشخیص میدهند که کدام ورزشکار در المپیکهای قبلی دوپینگ کرده است.» دوپینگ یک مسابقه سالم و برابر را به رقابتی ناجوانمردانه بدل میکند و در بسیاری از موارد، بازگردان مدالهای جهانی و المپیک به کشتیگیران بازنده آنها را راضی نمیکند. کمیل قاسمی، ارزش حس ایستادن روی سکوی قهرمانی المپیک و اهتزاز پرچم کشورمان که از دست رفت را با مدالی که بعد از 7سال به او رسیده برابر نمیداند؛«من برای قهرمانی در المپیک خیلی زحمت کشیده بودم و دوست داشتم حس ایستادن روی سکوی قهرمانی المپیک را تجربه میکردم. وقتی روی سکوی نایب قهرمانی المپیک ایستادم متوجه شدم اهتزاز پرچم کشورها در بزرگترین میدان ورزشی جهان چه ارزش فراوانی دارد. چنین لذتی را با هیچچیز دیگری عوض نمیکنم اما قسمت این بود که بعد از 7سال مدال طلای المپیک را بگیرم. من در خانوادهای با رگ و ریشههای مذهبی بزرگ شدهام و پدرم و مادرم به من آموختهاند که راضی باشم به رضای خدا. همیشه تلاشم را کردهام و بقیه امور را به خدا واگذار کردهام. حالا هم قسمت این بوده که بعد از 7سال و خداحافظی با کشتی، مدالی که آرزویش را داشتم بهدست بیاورم.»