
فردای روشن با آگاهی از رخدادهای دیروز

حسن انوشه ـ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و ادبیات
معمولا آدمها به وسیله یا پدیدهای گرایش بیشتری نشان میدهند که به آن نیازمند باشند. این نیاز هم همیشه به شکل حوائج روزانه و احتیاجات اولیه نیست. کافی است در یک مکان کمتر شناختهشده اتفاق عجیبی رخ دهد آن وقت است که همه سراغ کتاب و اینترنت میروند تا درباره آن مکان بیشتر بدانند. در واقع نوعی نیاز برای آشنایی با آن احساس میکنند. این موضوع درباره کتابها و موضوعات مختلفی که درباره آن کتاب تالیف یا ترجمه میشود نیز صدق میکند.
یعنی یکی از دلایل عمده و مهم کتابنخواندن یا کمخواندن این است که از نیاز خود به کتاب یا ارتباط بخشی از نیازهایمان با مطالعه بیخبریم. همواره در این باره دنبال مقصر میگردیم و همه کس را جز خودمان مقصر میدانیم. اما باید توجه داشت اگر نوع پرداختن به موضوعات تاریخی به گونهای باشد که مردم مطالعه و کسب آگاهی در این زمینه را مفید بدانند، قطعا مایل به افزایش معلومات و آگاهیشان در این حوزه خواهند بود. از این رو یکی از راههای ترغیب و تشویق مردم به ویژه جوانان به مطالعه کتابهای تاریخی نشان دادن ارتباط موضوعات تاریخی با زندگی بشر در همه زمانهاست. نوع برخورد بسیاری از ما حتی کسانی که با تاریخ و نوشتههای تاریخی بیگانه نیستند طوری است که گویا هر واقعه تاریخی، رخدادی بیارتباط با رخدادهای دیگر است، حال آنکه هیچ اتفاق بزرگ و مهمی نمیتواند به تنهایی و بدون پیشزمینه رخ دهد و هیچ رویداد عظیمی نمیتواند بر وقایع و روزگار پس از خود بیتاثیر باشد. بنابراین مردمی که از اهمیت تاریخ بر زندگی خودشان بیاطلاعند تلاشی هم برای مطالعه آن نمیکنند اما اگر از ارتباط رویدادها مطلع باشند یا نحوه ارائه مطالب تاریخی چنین ارتباطی را بنمایاند، جذابیت لازم برای مطالعه چنین کتابهایی ایجاد میشود. کافی است به مخاطب بقبولانیم که فراموشی تاریخ از یاد بردن آینده است و کسی که از دیروز بیخبر است، فردای روشنی نخواهد داشت.