آموزش و پرورش دنبال هوشمندسازی یا امانی کردن کتابها نیست
چاپ 140میلیون نسخه کتاب درسی و گرانی کاغذ
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
بحران کمبود کاغذ به کتابهای درسی دانشآموزان هم رسید و باعث شد مسئولان آموزش و پرورش بالاخره موضعگیری مشخص و شفافی در اینباره داشته باشند. ماجرایی که از آغاز تحریمها مسئولان آموزش و پرورش نسبت به آن سکوت کرده بودند، در نهایت سر باز کرد و ماجرا را به ستاد هماهنگی اقتصادی دولت کشاند. آنطور که در خبرها آمده، سیدجواد حسینی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در این جلسه به نیاز 45هزار تنی کاغذ برای چاپ 142میلیون کتاب درسی برای مهرماه اشاره کرده و گفته ۴٧میلیون دلار اعتبار در این بخش نیاز دارند. ظاهرا همانجا مقرر شده که در جلسهای با حضور بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه تامین اعتبار کاغذ مورد نیاز بررسی شود. کمبود کاغذ و هدر رفت آن در بخش کتابهای درسی مدارس حالا سالهاست که معضل بزرگ آموزش و پرورش است و حتی این وزارتخانه را در معرض نقد فعالان محیطزیست قرار داده؛ کتابهایی که هر سال به تعداد آنها افزوده هم شده است؛ مانند کتاب بنویسیم، کتاب کار و کتب متعدد رشتههای کارو دانش و فنی حرفه ای. حیدر تورانی، سرپرست پیشین سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ایران، سال گذشته در اینباره به همشهری گفت: «واقعیت این است که ما سالانه 140میلیون کتاب برای 13میلیون دانشآموز چاپ میکنیم که برای سال بعد به چرخه آموزش برنمیگردد و دانشآموزان آن را دور میریزند و نابود میشوند؛ درحالیکه هندوستان و چین با بیش از یک میلیارد جمعیت و با 260میلیون دانشآموز همین اندازه کتاب چاپ کرده و دانشآموزانشان از تبلت آموزشی استفاده میکنند.»
مسئولان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بیش از 15سال است که وعده میدهند معضل چاپ کتابهای درسی را حل میکنند؛ وعدههایی که 2 دستهاند ولی هیچ کدام از آنها حتی بهصورت آزمایشی عملی نشده و در حد حرف باقی مانده است. نخستین ایده مدیران این سازمان -که مسئولیت تولید محتوا، چاپ و توزیع کتابهای درسی را دارند- این بود که فروش کتاب به دانشآموزان را متوقف کنند و به جای آن کل بسته آموزشی را به آنها امانت دهند و در پایان سال تحویل بگیرند. قرار بود کتابها با کیفیت بهتری چاپ و صحافی شوند و امکان استفاده دانشآموزان در چند سال تحصیلی پیاپی وجود داشته باشد. این اتفاق تاکنون رخ نداده و هر سال 140میلیون کتاب چاپ میشود. عدهای از کارشناسان میگویند علت تغییر مداوم مواد درسی و چاپ کتابهای جدید در هر سال تحصیلی بهخاطر این است که مافیای بزرگی از این فرایند تغذیه میکنند و نمیخواهند سود کلان آن را از دست بدهند.
دومین ایده آن بود که محتوای آموزشی الکترونیکی شود و معلمان از طریق تختههای هوشمند و دانشآموزان با تبلت آن را دریافت کنند. حتی در زمان وزارت حمیدرضا حاجی بابایی تختههای هوشمندی برای مدارس خریداری شد اما چون معلمان حاضر نبودند در تولید محتوا مشارکت کنند، عملا کار ابتر ماند و میلیاردها تومانی که صرف وارد شدن این تختهها شد هم به هدر رفت. ایده تبلت دانشآموزی به جای کتاب هم هیچگاه عملیاتی نشد. جایگزین شدن لپتاپ و استفاده از شبکه داخلی آموزش و پرورش هم در همین ایده میگنجید.
نه مسئولان پیشین آموزش و پرورش و نه مسئولان فعلی آن به دنبال حل معضل جدی محتوای آموزشی نیستند. آنها حتی حالا که کاغذ گران شده و در بازار نیست هم به این فکر نیستند که یکی از این 2 ایده را اجرا کنند و فقط میخواهند با صرف هزینه گزاف، چاپ کتابهای درسی را ادامه دهند؛ کتابهایی که تاریخ مصرفشان فقط 9ماه است و بعد از آن توسط دانشآموزان نیست و نابود میشوند.