• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
سه شنبه 10 بهمن 1396
کد مطلب : 5743
+
-

مهاجرت معکوس از آمریکا به آفریقا

چرا بعضی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار این روزها به کشورهای آفریقایی مهاجرت می‌کنند؟

مهاجرت معکوس
مهاجرت معکوس از آمریکا به آفریقا

 

مترجم | حمیدرضا خطیبی:

آنان از شهرهای بزرگی مانند سن‌فرانسیسکو، شیکاگو و نیویورک می‌آیند؛ هزاران نفر. و بسیاری از آنها دیگر بر نمی‌گردند.

موج جدیدی از آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار اینک از نژادگرایی و تعصبات بی‌پایان ایالات‌متحده می‌گریزند. از سنگال و غنا گرفته تا گامبیا، جوامعی از این مهاجران در گوشه و کنار آفریقا شکل می‌گیرند؛ این در حالی است که عمدتا تصور می‌شود آفریقا جایی است که باید از آن خارج شد.

برآورد می‌شود بین 3 تا 5 هزار آمریکایی آفریقایی‌تبار اینک در آکرا -پایتخت غنا- زندگی می‌کنند. آنان به‌صورت معلم در شهرهای کوچک غرب این کشور یا کارآفرین در پایتخت به‌سرمی‌برند و بر این باورند با آنکه زندگی در غنا همیشه راحت نیست، آنان احساس آزادی و امنیت دارند.

در این‌باره با محمده المهاجر، یک بازاریاب دیجیتال از نیویورک به صحبت نشستیم؛ کسی که از شغلش در نیویورک گذشت تا به آکرا بیاید.

او می‌گوید به آفریقا آمده است چون با وجود تحصیلات و تجاربش، همیشه احساس می‌کرد در آمریکا یک شهروند درجه2 است. آمدن به آفریقا فرصتی برای او بود تا به توانایی‌هایش جامه عمل بپوشاند و در عین حال، از قرار گرفتن درمعرض خشونت‌‌های نژادی دور بماند. در ادامه، اظهارات او را درباره موضوعات مختلف می‌خوانیم.

زندگی در ایالات متحده به‌عنوان شهروند درجه 2

من در فیلادلفیا بزرگ شدم و بعد به نیویورک رفتم. من به دانشگاه هووارد رفتم که به لحاظ تاریخی دانشگاهی برای سیاهپوستان تلقی می‌شود. من به بقیه می‌گویم غنا در جهان واقعی مانند دانشگاه هووارد در میان سایر محیط‌های دانشگاهی است. در دانشگاه، آنان به ما می‌گویند دنیا سیاهپوست نیست اما مکان‌هایی هستند که سیاهپوست بودن در آنها، واقعیت دارد. هووارد ما را مهیای جهانی می‌کند که در آن، سیاهان مصدر امورند؛ تجربه‌ای کاملا متفاوت با سایر دانشگاه‌‌ها که در آنها سفیدها دست بالا را در اختیار دارند.

سفر به آفریقا

نخستین کشوری که به آن رفتم کنیا بود. من 15سال داشتم و با گروهی از بچه‌‌های همسن خودم سفر می‌کردیم. من یکی از 2 سیاهپوست گروه بودم. از همان ابتدا متوجه شدم که به‌راحتی با محیط سازگار می‌شوم و یک بیگانه به‌حساب نمی‌آیم. ناگهان همه‌‌چیز تغییر کرده بود. من از ایالات‌متحده می‌آمدم؛ جایی که یک بیگانه بودم، اما در آفریقا چنین احساسی نداشتم. من در سال2003 از دبیرستانی در غنا فارغ‌التحصیل شدم، به نیویورک برگشتم و در سال2014 دوباره به غنا آمدم.

من هیچ ارتباطی با غنا نداشتم. بعضی از اعضای خانواده تست‌‌هایی داده بودند که نشان از ارتباطات ما با سنگال و گامبیا داشت اما فکر نمی‌کنم هیچ‌گاه بتوانیم ریشه دقیق‌مان را پیدا کنیم. مهم نیست شما را کجا خریده‌اند و از کدام بندر راهی [ایالات متحده] شده‌اید؛ سنگال یا غنا. هیچ‌کسی مطمئن نیست ما از کجا آمده‌ایم.

ترک نیویورک به مقصد آکرا...

وقتی به‌عنوان سیاهپوست حتی در جایی مثل نیویورک زندگی می‌کنید، همیشه بیگانه محسوب می‌شوید. شما داستان‌هایی درباره ثروتمندترین سیاهپوستان آمریکا شنیده‌‌اید، کسانی مثل اوپرا وینفری که از فروشگاهی بیرون رانده شده‌اند یا شخصی مانند جی‌زی که اجازه خرید آپارتمان در نیویورک را نیافت. چنین اتفاقاتی رخ می‌دهند. مهم نیست شما چهره‌ای مشهور باشید، همیشه شهروندی درجه 2 تلقی می‌شوید. این بزرگ‌ترین مسئله برای من بود.

در آمریکا، شما همیشه باید خودتان را اثبات کنید؛ در اینجا نیازی نمی‌بینم خودم را به کسی ثابت کنم. من یک قهرمانم، من راهی طولانی را طی کردم، به دانشگاه رفتم و می‌خواهم برنده باشم؛ بنابراین نخواستم جایی بمانم که قرار نیست هیچ‌گاه در آن برنده شوم.

آمدن به غنا

من در نیویورک امکاناتی داشتم، مثل مهمانی‌‌ها، رستوران‌های خاص و فشن، وقتی فهمیدم همین چیزها را می‌توانم در آفریقا داشته باشم، قانع شدم که به اینجا بیایم. در اینجا حتی یک جشنواره هنر خیابانی هست و با آنچه زمانی به‌عنوان دانش‌آموز دیده بودم تفاوت کرده است. من آنچه را دوست داشتم در خانه ببینم را در اینجا می‌بینم، به همین‌خاطر به این نتیجه رسیدم که وقت آمدن فرارسیده است.

 درباره واکنش غنایی‌ها

وقتی غنایی‌ها می‌فهمند من اینجا ساکن شده‌ام، تعجب می‌کنند که چطور به‌عنوان یک آمریکایی به کشورشان نقل مکان کرده‌ام. یک آمریکایی به‌طور قطع از دسترسی‌ها و امتیازاتی در اینجا برخوردار است؛ هرچند برخورداری از چنین امتیازاتی خوشایند است، چه در آمریکا از چنین مواهبی بی‌بهره‌اید.

بسیاری از غنایی‌ها در اینجا از ثروت و امتیاز برخوردارند. اگر بحث نژاد را کنار بگذاریم، اینجا یک ساختار طبقاتی دارد.

 فیلم مستندی که ساخته ام

در مستندی که ساخته‌ام، 5 نفر از کسانی را که از زمان آمدنم به اینجا دیده‌ام انتخاب کرده‌ام که همگی‌شان در آمریکا به کالج رفته‌اند. این (رفتن به کالج) چیزی است که شما را به این ذهنیت می‌رساند که شهروند درجه2 نیستید. چنین تحولی شما را به لحاظ ذهنی مهیای زندگی در آفریقا می‌کند.

من این مستند را درباره موج آمریکایی‌های آفریقایی‌تباری که به آفریقا می‌آیند ساختم. این جریان از زمان استقلال ممالک آفریقایی آغاز شد اما موج جدید، متشکل از افرادی است که به چنین کشورهایی می‌آیند. این گروه جدید امکاناتی در آمریکا دارند و به اینجا می‌آیند تا همان سبک زندگی را در اینجا هم داشته باشند.

ما خودمان نمی‌دانستیم کوامه انکرومه -سیاستمدار و انقلابی غنایی- راه را برای ما هموار کرده و اینجا در واقع دروازه ورود مهاجران آمریکایی است. نمی‌خواهم بقیه تصور کنند آفریقا اتوپیایی جادویی است که در آن، تمام مسائل شما حل می‌شود، بحث این است برخی چیزهایی که شما در آمریکا به‌عنوان یک سیاهپوست با آنها مواجهید، در اینجا وجود ندارد.

ممکن است در اینجا برق نداشته باشید اما در عوض پلیس هم شما را نمی‌کشد.

می‌خواهم بقیه بدانند گزینه‌ها و احتمالاتی در اینجا در اختیار دارند. بیشتر سیاهپوستان در آمریکا نمی‌دانند چنین گزینه‌هایی وجود دارد. آنان فکر می‌کنند مجبورند رنج و درد آنجا (ایالات متحده) را تحمل کنند، چراکه جایی برای رفتن وجود ندارد اما نه، جاهایی برای رفتن وجود دارد.

چشم‌انداز مهاجرت آمریکایی‌های آفریقای تبار به آفریقا

 فکر می‌کنم وقتی دیگران آمدن به اینجا را گزینه‌ای ماندگار بدانند، شمار بیشتری راهی اینجا خواهند شد. نمی‌توانم بگویم آنچه امروز در ایالات متحده رخ می‌دهد، بدتر از چیزی است که در گذشته وجود داشته است اما بر این باورم که حالا افراد دارند می‌بینند جاهای دیگری هم برای زندگی کردن وجود دارد.

منبع: الجزیره- 18ژانویه 2018

این خبر را به اشتراک بگذارید