جارو کردن زیر فرش
علی فیروزآبادی/ روانپزشک
1- آسیب بهخود از پدیدههایی است که جامعه در فهم و پذیرش آن دچار اشکال است. ترجیح میدهیم که آن را نبینیم و انکار کنیم. اما متأسفانه وجود و حضور دارد و حتی بیش از آنچه میپنداریم شایع است. تمایل جامعه به نادیده انگاشتن و «جارو کردنش به زیر فرش» موجب بهوجود آمدن هالهای از شرم، انزوا، رازانگاری و سکوت اطراف این موضوع شده است.
2- آسیب بهخود تجلی پریشانی روانی است که در آن درد و رنج بدل به جراحتی بدنی میشود. جراحت در این شکل قابل لمس، دیدنی و عینی است. آنچه به شکل امری غیرقابل کنترل بهنظر میرسید، اکنون میتواند شروع و پایانی ارادی داشته باشد؛ برخلاف آنچه در ابتدا بهنظر میرسد تمایل فرد نه در از بین بردن خود (آنچنان که در خودکشی دیده میشود) بلکه حمایت از بدن خود و تضمین بقای خویش است. در واقع این فریادی رسا برآمده از عمق درد و رنج درونی فرد و کوشش ناهمساز و زیانباری است که برای آرام کردن درد و پریشانی خاطر خویش به آن متوسل میشود. گاه نیز بیانگر درماندگی و استیصال فرد است که ریشه در آسیب روانی برخاسته از خانواده، جامعه و فرهنگ بیماریزا دارد و درخواستی برای کمک است.
3- تغییر در اشکال ارتباطی میان انسانها در عصر شبکههای مجازی در سالهای اخیر موجب آگاهی بیشتر جامعه شده است، به شکلی که با یک «اپیدمی افشا» epidemic disclosure روبهرو هستیم. با وجود این هنوز بهنظر میرسد که تخمین ما از شیوع واقعی این پدیده تخمینی کمتر از حد است. آسیب بهخود یک پدیده چند بعدی و پیچیده است و درمان آن در نوجوانان میتواند به غایت مشکل باشد. از یک سو نوجوان مبتلا را به سختی میتوان در مسیر درمان نگاه داشت و از سوی دیگر حس منفی درمانگران میتواند بدل به مانعی جدی در فرآیند درمانی شود.