• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 16 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 54839
+
-

شبکه‌های اجتماعی و دمکراسی # هشتگی!

شبکه‌های اجتماعی و دمکراسی # هشتگی!

حسین نقاشی _ معاون ارتباطات و امور بین‌الملل شورای شهر تهران

شبکه‌های اجتماعی که حالا تنها به فیس‌بوک، توییتر، گوگل‌پلاس و اینستاگرام محدود نمی‌شود و پیام‌رسان‌های موبایلی چون تلگرام، واتس‌آپ و... را نیز شامل می‌شود، دایره ارتباطات را در‌نوردیده است. در سال‌های ابتدایی ورود پلتفرم‌هایی چون وایبر، واتس‌آپ، لاین و تلگرام در تلفن‌های همراه هوشمند، به‌دلیل نوع کاربری اولیه‌ای که برای آنها تعریف شده بود، شاید به کاربردن عنوان «شبکه اجتماعی» برای آنها کمتر پذیرفته بود، چراکه این پیام‌رسان‌ها بیشتر کارکردی گفت‌وگویی (چت‌کردن) یک به یک و یا نهایتا یک به چند نفر داشته و عمدتا خصوصی و شخصی بوده و در جمعی‌ترین حالت، پیام‌ها تنها با یک گروه خاص به ‌اشتراک گذاشته می‌شدند. با راه‌اندازی سوپر‌گروه‌ها (گروه‌های با تعداد نفرات نامحدود) و امکان راه‌اندازی کانال در تلگرام، وجه پیام‌رسانی خصوصی دیگر تنها مشخصه پیام‌رسان‌ها نبود و کارکرد اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار نیز به‌خود گرفت.

حالا دیگر علاوه بر شبکه‌های اجتماعی یادشده، پیام‌رسان‌ها نیز انحصار اطلاع‌رسانی را از حکومت‌ها و حلقه‌های ویژه دارا یا وابسته به قدرت، ثروت و منزلت شکسته‌اند و واژه «شهروند خبرنگار» امری رایج شده که شهروندان با انتشار یک عکس یا فیلم یا متن در توییتر یا فیس‌بوک یا همین پیام‌رسان‌های موبایلی، می‌توانند موجی به راه بیندازند

موجی که برخلاف روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها و سایت‌های رسمی قابل کنترل و هدایت نیست. در واقع این شبکه‌ها موجب «اجتماعی و همگانی‌شدن ابزار اطلاع‌رسانی» شده و به نوعی انحصار و تبعیض را شکسته است.
در واقع باید گفت که شبکه‌های اجتماعی قدرت سلسله‌مراتبی (عمودی) سنتی را به چالش کشیده و به قدرت افقی تبدیل کرده‌اند. این شبکه‌ها که مرزهای جغرافیایی و حتی زبانی را درنوردیده‌اند، مطالبه «شفافیت» را از یک مطالبه به‌اصطلاح لوکس و متعلق به طبقه و لایه‌ای خاص-روشنفکران، روزنامه‌نگاران، سیاستمداران- به یک مطالبه عمومی تبدیل کرده و عینیت بخشیده‌اند. علاوه بر مفهوم «شفافیت»، شبکه‌های اجتماعی موجب «گفت‌وگوی همگانی و عمومی» شده و بستر این شبکه‌ها خود تبدیل به «عرصه عمومی» شده‌اند. اگر تا پیش از این عرصه عمومی بیشتر یادآور «خیابان و مجامع عمومی» بود، حالا بستر این شبکه‌های اجتماعی نیز در نوع خود عرصه عمومی است. گفت‌و‌شنودهایی که در پای یک پست اینستاگرامی یا توییتری و فیس‌بوکی شکل می‌گیرد یا گفت‌وگوها و حتی جدل‌هایی که در گروه‌های بزرگ تلگرامی حول یک مسئله سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی و... واقع می‌شود، به‌روشنی یادآور گفت‌وگوها و جدل‌های در مجامع عمومی است. در واقع شبکه‌های اجتماعی بر دو مقوله «شفافیت» و گسترش «گفت‌وگوی همگانی و عمومی» تأثیر گذاشته است. درنظر بگیرید که امروز به‌خصوص صاحبانِ قدرت (و البته صاحبان ثروت و منزلت نیز تا حدی چنین‌اند) چگونه خود را مکلف به توجه به این شبکه‌ها کرده‌اند! هم خود پا به این شبکه‌ها گذاشته‌اند و هم در قبال انتشار اخبار و بالا‌رفتن تب به نفع یا به ضررشان در این شبکه‌ها حساسند و سرمایه‌گذاری می‌کنند. سطح تأثیرگذاری در این حد است که مجبور می‌شوند درباره محل زندگی، میزان درآمد، تحصیل اطرافیان‌شان و مسائلی از این دست واکنش نشان دهند و یا برای نشان‌دادن شفافیت و بی‌شائبه‌بودن زندگی شخصی و سیاسی‌شان پیش‌دستانه در «طوفان‌های توییتری» شرکت کنند!

این در واقع همان قدرت شبکه‌های اجتماعی است که در قالب اخبار در کانال‌های تلگرامی و گروه‌های کوچک و بزرگ آن یا واتس‌آپ و... می‌چرخند و یا در قالب «هشتگ»‌ها در توییتر و اینستاگرام و فیس‌بوک داغ می‌شوند. اگر قدر در تعریف دمکراسی را «نصب، نقد و عزل» مسالمت‌آمیز حاکمان از قدرت بگیریم، بی‌شک «شفافیت» و «مشارکت عمومی» شهروندان که از طریق گفت‌وگوی همگانی و عمومی میسر می‌شود، از مهم‌ترین مولفه‌های گسترش و پایداری دمکراسی هستند. چنان‌که پیش‌تر گفته شد هر دو مولفه از زمان فراگیر‌شدن «شبکه‌های اجتماعی» صورتی پیش‌رونده یافته‌اند و این «هشتگ»‌ها هستند که تب یک پیام و یا مطالبه را چنان بالا می‌برند که حکمرانان- و همینطور صاحبان ثروت و منزلت- را مجبور به واکنش می‌کنند و همواره آنان را در موقعیت از دست‌دادن محبوبیت یا افشا‌شدن اسرار یا برعکس حُسن شهرت و بیشتر محبوب‌شدن قرار می‌دهند؛ چیزی که شاید بتوان بر آن نام «دمکراسی هشتگی» نهاد که حاصل گسترش روزافزون تأثیر شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها در میان شهروندان است..

این خبر را به اشتراک بگذارید