آب احترام میخواهد
حامد فوقانی/ خبرنگار
آب در فرهنگ و تاریخ، نماد آبادانی بوده و همچنان هست. پرواضح است که این آب بوده که باعث شده تا کلمه آبادانی معنا یابد. اساسا آب زندگی را معنا میکند و زندگی جایی رونق گرفته که آب وجود داشته باشد. آنطور که عطار در منطقالطیر میگوید: «چون خرد سوی معانیت آورد/ خضر آب زندگانیت آورد.»
حالا چند روزی است که آب، عنصر حیات، چند شهر را دربرگرفته و هستند روستاهایی که زیر میلیونها لیتر آب نهان شدهاند؛ البته که نمیتوان گفت آب دشت آزادگان را در آغوش گرفته؛ چراکه طبیعت شاید روی دیگرش را از روی ذات نشان داده باشد و حال و روز خیلیها با این حجم آب، اکنون خوب نباشد. صدالبته بیتدبیری هم در آبگرفتگی بیشتر شهرهای سیلزده، نقش اصلی سکانسهای دردآور و حزنانگیز این روزها را بازی میکند. آن هنگام که آب و جریانش، طبیعت و دامانش در هیاهوی خودخواهی عدهای نادیده گرفته شدند؛ آن زمان که آب، فرصتی شد برای موجسواری برخی در رسیدن به اهداف اقتصادی و شخصیشان. به هرحال آب از جریان نمیایستد و جریان زندگی میشود اما گاهی ناامنی، ناراحتی و خرابی را در مسیر میآورد. به قولی آب همان قدر که نعمت مهربانی است، راهش را پیدا میکند و بر سر راه میشوید و میبرد.
حالا چند روزی میشود که صحبت گذر از خشکسالی و ورودمان به ترسالی به میان آمده. درست و غلطش بهعهده کارشناسان امر، اما آنچه اهمیت دارد، نگاه درست به آب و جریانش و هدایایش است. باید همان سنت قدیمی را نکو داشت. هرکجا قنات، چشمه یا رودخانه بود، تمدن شکل گرفته و به همین جهت انسان باید به آب احترام بگذارد. آب مهمترین عنصر در اشتغال، کشاورزی و دامپروری است؛ به شرطی که مدیریت شود. جالب آنکه ایران کشوری محسوب میشود که در مدیریت آب پیشینه بسیار درخشانی دارد. نمونهاش ابداع قنوات در خشکترین مناطق جغرافیایی؛ نمونه دیگرش ساخت آببندها برای مهار آب. یزد یکی از شاخصترینها در این زمینه است. باغ دولتآباد این شهر با همت محمدتقیخان و ایجاد قناتی به طول 65کیلومتر جان گرفته و با گذشت قریب به 3سده همچنان رونق دارد و سبز سبز است، اما از زمانی که فناوریهای جدید مبنای ساخت و ساز شد، آن هم بدون درنظر گرفتن شرایط اقلیمی کشور و مردم شیوههای سنتی را فراموش کردند، مشکلات آبی هم کمکم نمایان شدند.
به هر ترتیب سازه در شهرسازی نوین امروزی حرف نخست را میزند، ولی این بدان معنا نیست که عناصر طبیعی را کنار بگذاریم. در همین تهران، نمونههای بسیاری هستند که عمارتها، مدارس و ورزشگاهها حول قناتها و جویهای آب شکل گرفتهاند. در محلههای نیاوران، دزاشیب، حصاربوعلی، چیذر و تجریش واقع در شمال شهر، تکایای با قدمت بسیاری هستند که آب درست از وسط آنها یا کنارشان میگذشته. با وجود این، با تغییر و تحولات شهری (بهتر است بگویم بدسلیقگی در شهرسازی) یا اثری از آنها نیست یا زیر بلوکها و موزاییکهای بتنی محو شدهاند. در تکیه حصاربوعلی تا همین چند سال پیش، جوی آب سرچشمه گرفته شده یکقنات از زیر ایوانها و حیاط اندرونی میگذشت و عزاداران حسینی اطراف آن مراسم برگزار میکردند؛ اما نیمدههای میشود که جوی به زیر منتقل شده و تنها از لابهلای چند دریچه خودش را نمایان میکند. در چیذر هم دیگر هیچ اثری از آن قنات قدیمی کنار تکیه نیست. در نیاوران و بقیه هم به همین منوال. با این اوصاف، باید گفت که رویکرد جدید مدیریت شهری، یعنی احترام به تاریخ شهر و عناصر حیاتی، همراهی میخواهد. باید در شهرسازی به آب احترام گذاشت و نقشش را در همه نقشههای ساختوساز، توسعه و بازآفرینی دید. آب مایه حیات است؛ مدیریت میخواهد تا رونق و آرامش هدیه دهد.