• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
سه شنبه 27 فروردین 1398
کد مطلب : 52553
+
-

«انگار همین دیروز بود آ...!»

ناهید توسلی| نویسنده و مدیرمسئول «نافه»



چقدر در این 3-2دهه اخیر این جمله که «واقعا انگار همین دیروز بود» را همه ما، زن و مرد یا پیر و جوان، بارها و بارها تکرار کرده و به یکدیگر گفته‌ایم! و چقدر هم درست گفته‌ایم، چون هر کدام‌مان، اگر نه صدها بار، اما کمِ‌کم یکی دو سه بار آن را تجربه کرده و چه لذتی هم برده‌ایم آنگاه که تأیید هم شده‌ایم. این شاید یکی از موارد نادر‌ی باشد که همه‌مان نسبت به شتاب‌آلود بودن گذر «زمان» -که علم آن را جا‌به‌جایی مکان تعریف کرده است-  نظر و تجربه مشترک داریم. اگر بخواهیم نگاهی علمی به این شتاب گذر زمان داشته باشیم، پس باید بگردیم دنبال مکان‌هایی که جا‌به‌جا شده‌اند. چه می‌دانیم! شاید این سیل‌ها و زلزله‌ها و آتشفشانی کوه‌ها و سونامی دریاها و... که در این یکی دو‌دهه در جهان اتفاق افتاده است، همان جا‌به‌جایی‌ها را موجب شده است که «زمان» نیز ناگزیر است به شتاب خود بیفزاید.

اما به زعم من ، باید این شتاب را درون خویش جست‌وجو کنیم. شاید هم گسترش علم و تکنولوژی همراه با کاربرد ابزارهای آن، روش زیستی ما انسان‌ها را دگرگون کرده است. بهتر نیست روش زندگی پیش از این شتاب را با روش زندگی پس از آن بررسی کنیم تا دریابیم که این «ما» آدمیزادگان هستیم که دیگر موازنه و تعادل زیست‌مان مانند پیش نیست و این ماییم که در روند سهل زیستن و با سرعت روزگار را گذراندن به این شبهه افتاده‌ایم که این زمان است که زود می‌گذرد؟

من نیز مانند همه آنان که اینگونه می‌پندارند، بسیار به این موضوع اندیشیده‌ام که چرا ذهن ما دچار چنین- اگر نخواهم بگویم «روانپریشی»، باید بگویم «درهم شدگی»- شده است؟ چگونه است که می‌پنداریم زمان از ما پیشی گرفته است و ما عقب مانده‌ایم؟

آیا به‌نظر نمی‌رسد که ما «خویشتن خویش» را که یگانه و آشنای درونمان بوده است، از دست داده‌ایم؟

آیا علم و تکنولوژی ما را در استخدام خود درنیاورده تا بهره‌گیری از «زمان» را  که حق مسلم شخصی و خصوصی ما بوده است از ما برباید؟

با یک نگاه گذرا به روزگارمان، به زمانه‌مان، به زندگی‌مان، به شادکامی‌ها و تلخکامی‌های مان، آیا در نمی‌یابیم اساسا و از پایه، رابطه‌مان با «طبیعت» یا قطع شده و یا در حال قطع‌شدن است؟

آیا از خود پرسیده‌ایم که این همه شتاب و بدو‌بدو در کوچه و خیابان و برای رفتن به اینجا و آنجا، چه دردناک «زمانِ متعلق به‌خودمان» را از ما دزدیده است؟

آیا هرگز به این اندیشیده‌ایم که وسایل ارتباط‌جمعی مانند تلویزیون و پیگیری سریال‌های بی‌محتوای داخلی و خارجی، ساعت‌ها نشستن پای لپ‌تاپ، ای‌میل، تلگرام، واتس‌آپ، و... دیگر فرصتی برایمان باقی نگذاشته است تا رودرروی «زمان» بایستیم و بگوییم: «تو باید در خدمت من باشی و نه من در خدمت تو، حالا دیگر من تو را مدیریت می‌کنم و نه تو مرا. دیگر نمی‌گذارم تو گوهر گرانبها را از من بربایند!»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :