درجه دوها منتقد هنر و تجربه شدهاند
آسیبشناسی گروه هنر و تجربه در گفتوگو با جعفر صانعیمقدم، مدیرعامل این مؤسسه
مسعود میر/روزنامه نگار
هنروتجربه یک اتفاق بود که بعد از موفقیتهایش در ابتدای راهاندازی کمکم به یک مشکل بدل شد. بعد از دورهای کیفیت فیلمهای این گروه افت کرد و سازمان سینمایی چندان حمایتش نکرد و سینمادارها هم به این گروه بیاعتنا شدند. روزهای بد اما با شوک تغییر مدیر سازمان سینمایی و البته تغییر مدیر هنروتجربه تمام شد. بعد از تابستان، امیدواریها برای احیای این گروه، فیلمهایش و البته سیاستهایش افزایش یافت و حالا جعفر صانعیمقدم، مدیرعامل این مؤسسه خبر از روزهای خوب آینده میدهد. همشهری در گفتوگو با او فراز و فرودهای هنروتجربه را بررسی کرده است.
برای آغاز بحث به گمانم بد نباشد نگاهی بیندازیم به مسیری که هنروتجربه از بدو تاسیس تا به امروز طی کرده است. به زبان خودمانی باید بگویم افتتاح گروه هنروتجربه در دوره مدیریت آقای ایوبی در سازمان سینمایی مترادف بود با بهروز شدن یک ایده خوب و توجه به فیلمهای مهجور که مورد پسند همه واقع شد. در دوره مهندس حیدریان هنروتجربه کمکم به حاشیه رفت و حالا چون هم مدیریت سازمان سینمایی تغییر کرده و هم مدیریت گروه هنروتجربه با وضعیتی جدید و کمی مبهم مواجهیم.
ما در یک دوره، شورای سیاستگذاری را تشکیل دادیم و پیش آقای ایوبی رفتیم و حدود 2 سال بعدتر هم گروه هنروتجربه را ثبت کردیم. بعد از مدتی مسیر این گروه بهگونهای پیش رفت که رئیس سازمان سینمایی دیگر رئیس گروه هنروتجربه نباشد.
البته ما هیچوقت نفهمیدیم چرا مهندس حیدریان با گروه هنروتجربه یا لااقل وضعیت موجود آن مشکل داشتند و گمان میکنم بعضی از مدیران درباره دستگاههای زیرمجموعهشان ایدههایی مطرح میکنند و از زیرمجموعهها و دستگاهها میخواهند درباره آن ایدهها نظر بدهند. دوره سوم کار ما با مدیریت آقای انتظامی همزمان شد و با اینکه یکی، دو جلسه بیشتر همدیگر را ندیده بودیم اما متوجه شدیم نگاه ایشان نسبت به آقای حیدریان متفاوت است. شرایط دوره آقای حیدریان باعث شد که آقای علمالهدی نتوانند ادامه دهند و پیشنهاد دادند که نفر دیگری از مجموعه، کار را بر عهده بگیرد.
ولی این ذهنیت ایجاد شد که شخص آقای حیدریان نمیتواند با آقای علمالهدی کار کند. البته آن روزها هم بدترین روزهای هنروتجربه به لحاظ کیفیت فیلمها و انباشت متقاضی برای ارائه فیلم بود و گویا آقای علمالهدی شدند سیبل برای زدن هنروتجربه.
البته آقای علمالهدی در دوره آقای ایوبی هم چندباری استعفا داده بودند. بعد از شروع خوب هنروتجربه در دوره آقای ایوبی مجموعه گرفتاریهایی برای هنروتجربه از سوی خانه سینما و شورای صنفی نمایش ایجاد شده بود. به همین دلیل موضوع آمدن بنده مطرح شد که من چندبار امتناع کردم تا اواخر تیرماه امسال که نهایتا پذیرفتم و موضوع خورد به تغییر مدیریت سازمان سینمایی.
آقای حیدریان معتقد بودند که هنروتجربه باید بخش تحقیق و توسعه سینمای صنعتی را بهعهده بگیرد اما ما معتقدیم که جنس فیلمهای هنروتجربه نمیتواند این موضوع را محقق کند؛ چون فیلمهای مهم این بخش مربوط به فیلمسازانی است که شاکله فکریشان شکل گرفته و سیاق و مسیرشان مشخص است؛ بهعنوان مثال عرض میکنم که فیلمهای مرحوم کیارستمی نمیتواند در نقش زیرساخت تحقیق و توسعه مثلا پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران قرار گیرد؛ این، هم توهین به کیارستمی است و هم نشناختن انواع سینما. من معتقدم فیلمهای ما چه در هنروتجربه و چه در بدنه سینما باید صنعتی شوند و صنعتی بودن معنایش این نیست که فروشش از الف به ب برسد، بلکه به این معناست که ما چقدر میتوانیم در تولید مشترک ورود کنیم و چقدر سینمایمان را بینالمللی کنیم. هنروتجربه در هفتههای فیلم و جلسات مشترک برای تولید فیلم موفق عمل کرده است؛ این یعنی صنعتی کردن سینما.
البته این نکته درست است که ظرفیت اکران ما کم و فیلمهایی که قبول کردیم زیاد بوده و فیلمها گاهی درجه بالایی نداشتند و درجه 2 و 3 و حتی مهمان بودند و این باعث شده نگاه اکرانی ما کمی اکران به هر جهت یا جشنوارهای تلقی شود.
صنعتی شدن سینما و بحثهایی که فرمودید چقدر با ایده اصلی راهاندازی گروه هنروتجربه همخوان است؟ هنروتجربه قرار بود مأمن فیلمهایی باشد که بهرغم دارا بودن درجه کیفی در شرایط سخت اکران به قولی زیر و دست و پا له میشدند.
الان چهارپنجم فیلمهایی که مایلند در هنروتجربه اکران شوند پشت درمیمانند چون ما سختگیرانهتر عمل میکنیم. ما در این سالها شاید توجه لازم را به فیلمهای خوب هنروتجربه نداشتیم و به همین دلیل فیلمهای ضعیفتر خودشان را نشان دادند. از طرفی در این 4 سال به تجربه فهمیدیم که بعضی از فیلمهایی که قبول کردیم با توجه به وضعیتشان در اکران، موفق نبودند. حالا هم با نمونههای فراوان مشابهی مواجهیم که چون در صف 4،3 ساله ماندهاند راضی نمیشوند کنار بروند و این در حالی است که ما میدانیم اکران این فیلمها نه برای فیلمسازش مفید است و نه برای گروه هنروتجربه و حتی برند ما را هم ضعیف میکند.
سیاست جدید ما این خواهد بود که به فیلمهای خوب سالنها و سانسهای بیشتر بدهیم و سینمادارها و شورای صنفی نمایش هم موافق این هستند و اگر سازمان سینمایی هم بپذیرد، ما از سال آینده سراغ فیلمهایی میرویم که اتفاقا پروانه ساخت و نمایش سینمایی دارند ولی در رقابت سخت اکران خیلی موفق نخواهند بود و میخواهیم این فیلمها را یا اختصاصی در گروه هنروتجربه اکران کنیم یا بهطور همزمان در هنروتجربه و دیگر سرگروهها.
شما در تابستان مسئولیت گروه هنروتجربه را تحویل گرفتید. دقیقا چه چیزی را تحویل گرفتید و چه کردید؟
من با سرعت فیلمهای در صف را اکران کردم و به فیلمهایی که از اکران در هنروتجربه شاید دلسرد شده بودند اما فیلمهای خوبی بودند توجه نشان دادم؛ حتی مستند و برگرداندن آنها به گروه. چون همچنان در خدمت آقای علمالهدی بهعنوان عضو هیأت امنا و هم بهعنوان مؤسس و مشاور بودم سعی کردم از ظرفیت آشنایی ایشان استفاده کنم و تلاش کردم با یک دیزالو تغییرات جدید را بهوجود بیاورم و گذشته را کات نکنم.
و چه افق مدیریتی پیش رویتان هست؟
من تلاش دارم فیلمهایی که در سبد ما هست در حد ظرفیت اکران کنیم و در حد ظرفیتشان امکانات خود را خرج کنیم و نه به مساوات. به هر حال بعضی فیلمها در گیشه اقبال بیشتری دارند و ما به این فیلمها بیشتر بها خواهیم داد. البته حواسمان هست که اگر رضایت مشتری عام وجود ندارد، مشتری خاص و خبرگان ما راضی باشند چون برند ما را حفظ خواهد کرد.
چرا فیلمهای خوب را انتخاب نمیکنید و خودتان را موظف به اکران همه فیلمها میدانید؛ درحالیکه واقعا خیلیهایشان ضعیف هستند؟
ما انتخاب را چندماه است شروع کردهایم و نمونهاش در انتخاب بسته فیلمهای کوتاه بود که هم مخاطب راضی بود و هم قشر خاصتر که سینما برایشان جدیتر است. ما از آنها خواستیم یک مجموعه به ما ارائه کنند از فیلمهایی که در جشنواره فیلم کوتاه عرضه شده بود و برای چند مستند هم همین کار را کردیم و فیلمهای جدیتر را از صف انتظار بیرون کشیدیم. الان هم مذاکرات جدی برای پخش اختصاصی یا همزمان فیلمهای جشنواره فجر برای گروه هنروتجربه را انجام میدهیم.
یک سالن سینما برای هنروتجربه
ماجرای خرید سینما عصرجدید و تجهیز آن برای گروه هنروتجربه بهعنوان مرکز و پاتوق چه بود؟
از همان روزهای اول که قرار شد هنروتجربه آغاز بهکار کند من و دیگر دوستان گفتیم ما کاری پیش نمیبریم؛ مگر اینکه یک مرکز بهعنوان قلب هنروتجربه در اختیارمان باشد. متأسفانه اما مهرماه همان اردیبهشتی که ما این حرفها را زدیم کار هنروتجربه شروع شد و در همان ابتدا هم این گروه موفقیتهای چشمگیری بهدست آورد. بعدها اما سر اکران فیلم خانه پدری و فروشنده بهانههای مختلفی پیش آمد و شورای صنفی نمایش و سینماگران را علیه ما همصدا کرد. سینما آزادی و سینما فرهنگ مشکلات بسیاری پیش پای ما گذاشتند و بعد از مدتی شورای صنفی نمایش اکران همزمان را از گروه هنروتجربه گرفت. درباره سینما عصرجدید هم بگویم که ما مذاکرهای در دوره آقای ایوبی با مالکان این سینما داشتیم که به نتیجه نرسید. بعد به سینما قیام فکر کردیم، ولی بنیاد مستضعفان رضایت نداد و الان هم ما همچنان بر این موضوع مصر هستیم و برای محقق شدن این آرزوی چهار و نیم ساله مبنی بر داشتن یک مرکز ویژه برای هنروتجربه تلاش میکنیم.
هنروتجربه در سال 98سینمای اختصاصی خواهد داشت؟
من همه تلاشم را میکنم و هرگونه مذاکره و رایزنی را انجام خواهم داد. امیدوارم نگاه مثبت رئیس سازمان سینمایی هم به کمک ما بیاید.
چطور به افتتاح یک سالن در سینما فرهنگ تن دادید؟ این سالن گویی بیشتر نقش ضربگیر را داشت برای اینکه عدهای بگویند هنروتجربه بالاخره سالن هم دارد.
من با اصطلاح ضربگیر موافق نیستم و افتتاح این سالن را در مسیر سیاستهای هنروتجربه میدانم. ما اگر موفق شویم مثلا در چارسو هم یک سالن جدید بسازیم در ادامه سیاستهای مان است و منافاتی با موضوع داشتن یک مجتمع برای هنروتجربه ندارد. ما نباید برای اکران فیلم خوب بترسیم و اگر فیلمی خوب باشد بهتر است آن را در سالنهای مختلف اکران کنیم؛ چه هنروتجربه و چه گروههای دیگر.
نقد و نوروز
مشکل اینجاست که الان فیلمسازانی که با گروه هنروتجربه مطرح شده و توانستهاند مسیر فیلمسازیشان را بیابند و ادامه دهند چندان علاقهای به ادامه حضور در این گروه ندارند. من خودم با یکی، دو نفر از آنها گفتوگو کردم و از خودشان شنیدم که میگفتند چرا میگویید فیلم جدید ما هم به درد گروه هنروتجربه میخورد؟
این فرهنگ ما ایرانیهاست که همیشه طرف برندهایم. زمانی هنروتجربه در اوج شکوفایی بود و همه دور و برش بودند و از هنروتجربه استفاده میکردند و بعد از روزهایی که دچار افت شد، خیلیها آن را فراموش کردند. هنروتجربه بسیاری از گرفتاریهای ممیزی فیلمهای فیلمسازان را رفع کرد و فیلمهایشان را به نمایش درآورد و نامشان را مطرح کرد. جالب اینکه در یک دوره، پخشیها فیلم همین کارگردانان را گرفتند اما یا پخش نکردند یا طوری نمایش دادند که شکست خوردند.
مثلا گروه هنروتجربه برای« آشغالهای دوستداشتنی» خیلی هزینه کرد اما فیلمساز فیلمش را اختصاصی به شما نداد. نمونههای دیگری هم هستند.
من پیگیری کردم و فیلم را برای اکران هنروتجربه هم گرفتم و همزمان اکران کردیم. «درساژ» را هم اکران همزمان داشتیم. فیلمهای جدید جشنواره را هم برای اکران پیگیری میکنیم. جالب هم اینکه الان بخشی از ایرادهایی که به ما وارد میشود از سوی فیلمسازانی است که در گروه هنروتجربه درجه2 و 3 یا مهمان داشتند و اتفاقا ما زیاد به آنها بها دادیم، ولی قطعا این فضا تغییر خواهد کرد. ما تعارف را کنار گذاشتهایم و همه توان خود را روی فیلمهایی متمرکز خواهیم کرد که سازندگانشان به فضای جدید ما اعتماد میکنند و فیلمشان را به ما میدهند.
میدانم که اکران نوروزی برایتان مهم است و میخواهم بدانم چه تلاشی برای این مهم بهکار بستهاید؟
ما بهدنبال سانسهای ثابت، سالنهای بیشتر و البته فیلمهای بهتر هستیم. درواقع ما بهدنبال بهبود مستمر هستیم و میخواهیم کارها را بهتر به سامان برسانیم. اکران عید برای ما حیاتی است، ولی اگر در اکران عید هم شکست بخوریم من پشیمان نیستم چون معتقدم روزی که فکر کنیم همهچیز خوب است شکست خوردهایم.
در جایزه هنر و تجربه نقشی نداریم
درباره جایزه هنروتجربه در جشنواره توضیح بدهید.
از پارسال جایزهای به نام سیمرغ بلورین هنروتجربه اهدا شده که با جایزه ما که تا 2 سال پیش میدادیم و تندیس هنروتجربه نام داشت، فرق میکند. امسال ما نامهای نوشتیم به رئیس سازمان سینمایی که هرچند فیلمهای هنری در جشنواره زیاد شده اما ما مجموعهای تحت عنوان هنروتجربه نداریم؛ بنابراین جایزه آن هم به ما مربوط نمیشود. درواقع آنها از برند هنروتجربه استفاده میکنند، درحالیکه بهتر است نامش بهترین فیلم خلاق باشد. البته انتخاب« مغزهای کوچک زنگزده» در سال گذشته و« مسخره باز» درجشنواره امسال بسیار شبیه سلیقه ما در گروه هنروتجربه بود ولی به هر تقدیر ما در این جایزه نقشی نداریم.
خب، این نگاهها هنروتجربه را ضعیف میکند؛ مثلا مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری که هیچ اطلاعی از فیلم هنری و تجربی و حتی به گمان من هیچ اطلاعی از سینمای تجاری ندارد میگوید: چون فلان فیلم، هنروتجربهای است رایت آن را کم میخرم. طبیعی است به مرور گروه هنروتجربه ضعیف شود و طبیعی است که کارگردانان چندان به گروه ما اقبال نشان ندهند.