محمدتقی حاجی موسی
عروسیهای قدیم را اگر یادتان باشد، بهخصوص در بخش مردانه، برای اینکه حوصله مردها سر نرود، یک آقایی میرفت بالای سن و شروع میکرد به مزه پراندن برای خنداندن ملت. این احتمالا نخستین تجربه ما از استندآپکمدی بود که آن موقع به این اسم شناخته نمیشد. اغلب چیزهایی که افراد میگفتند، جوکهای تکراری، شوخیهای دمدستی و گاه نه چندان اخلاقی بود که باعث سرخشدن گوشهای مهمانها میشد. قبل از انقلاب بعضی مجریهای تلویزیون هم چنین اجراهایی داشتند، اما بعد از انقلاب، تقریبا نیمههای دهه 70 بود که مجریها فهمیدند میتوانند از قالب اتوکشیده خارج شوند و شوخی کنند. این درست همزمان بود با شروع بهکار حمید ماهیصفت، یکی از نخستین و البته مشهورترین چهرههای استندآپکمدی ایران که البته خودش معتقد است بیشتر یک جوکر است. اولین پلاتوهای بامزه بعد از انقلاب را شاید محمود شهریاری در تلویزیون شروع کرد و بعدا حسینی آن را ادامه داد. اما حمید ماهیصفت و حسن ریوندی کسانی بودند که به شکل حرفهای وارد این عرصه شدند و هرکدام هماکنون بیش از 20سال سابقه اجرا دارند. با وجود این، ریوندی و ماهیصفت بیشتر در دسته جوکرها و تقلیدکنندگان صدا قرار میگیرند و مفهوم استندآپکمدی در دهه 90شمسی و ابتدا در برنامه رادیوهفت جا افتاد؛ جایی که افرادی مثل حسین کلهر -روزنامه نگار سابق و نویسنده فعلی- شروع به تعریف ماجراهای طنزی کردند که از بینندگان خنده میگرفت. ماجراهای او بیشتر حول تغییر داستانهای معروف دنیا مثل شنل قرمزی بود و بعدا خود او اقدام به چاپ کتابی در این زمینه کرد. کلهر بعدا یکبار در خندوانه هم اجرا کرد که هیچگاه نتوانست به موفقیت دست پیدا کند.
جُنگ خنده
غیر از ریوندی و ماهیصفت، افراد زیادی بودهاند که در این سالها در جُنگهای خنده و شادی، برنامه اجرا کردهاند. این افراد بیشتر شبیه همان مجریهای عروسی هستند و نمیتوانند در قالب یک متن مثلا 10دقیقهای، ماجرای بامزهای تعریف کنند. حامد آهنگی یکی از نمونههای دهه نودی این دسته است که حالا برنامههایش، بهخصوص در جزیره کیش مخاطبان زیادی دارد. اما خندوانه رامبد جوان نخستین برنامهای بود که بهطور جدی سراغ استندآپکمدی رفت. در فصلهای اول و دوم این برنامه، افرادی مثل رضا شفیعیجم بار اصلی اجرای این آیتمهای طنز را بر دوش داشتند و رفتهرفته افراد دیگری به آن اضافه شدند؛ ازجمله مهران غفوریان که نشان داد چطور میتوان با تعریف جذاب یک داستان کاملا عادی، مخاطب را از خنده منفجر کرد. ولی اتفاق مهم در خندوانه در فصل چهارم افتاد؛ وقتی تیم تولید تصمیم گرفتند نخستین مسابقه استعدادیابی خنداننده شو را برگزار کنند. رامبد جوان به همراه اشکان خطیبی، حسن معجونی و شقایق دهقان، 4مربی این مسابقه بودند و بعدا سری دوم این مسابقه هم برگزار شد. بعد از نخستین خنداننده شو، شبکههای دیگر تلویزیون هم شروع کردند به برگزاری چنین مسابقاتی که هیچکدام موفق نشدند. خندوانه در طول 3سال اخیر، محلی برای اجرای استندآپکمدی در تلویزیون بوده؛ هر چند کمدینهای این برنامه حالا برای خودشان حسابی معروف شدهاند و برنامههای خصوصی اجرا میکنند. نیما شعباننژاد، امیر کربلاییزاده و میثم درویشانپور جزو این عده هستند.
خنده چنده؟
درباره دستمزد کمدینها و استندآپکمدینها حرف و حدیث زیادی وجود دارد و نمیتوان به یک رقم ثابت رسید. آیتمهای مختلفی، ازجمله زمان، مکان، حامی مالی، طول برنامه و خیلی چیزهای دیگر در این اعداد مؤثر است. حالا اما گفته میشود تقریبا هیچ کمدینی برای اجرای خود که احتمالا حدود 30دقیقه است زیر 5میلیون تومان نمیگیرد؛ عددی که بسته به شهرت و کیفیت کار کمدین میتواند خیلی بالاتر هم برود و مثلا درباره حمید ماهیصفتها از چند ده میلیون تومان برای هر اجرا میگویند. همین اعداد هم بارها برای صاحبانش حاشیه درست کرده ولی این همه حواشی مربوط به کمدینها نیست، در خود برنامه خندوانه بارها حواشی مختلفی ایجاد شده است. از تلقی توهین به قشر و قومیت خاص گرفته تا شوخیهای خطقرمزی و گاه جنسی که باعث شده موضعگیریهای مختلفی درباره آنها انجام شود. اما بیرون از خندوانه و تلویزیون معمولا خطقرمزها کمتر است و شوخیها میتوانند به نقاط بیشتری سرک بکشند. با این حال بارها اخباری درباره ممنوعالفعالیتشدن فلان کمدین یا جوکر منتشر شده و فیلمهایی به بیرون درز کرده که بعضی خیال کنند هیچ قانونی برای نظارت بر فعالیت این افراد وجود ندارد. هرچه هست حالا استندآپکمدین شدن تبدیل به آرزوی خیلی از مردم، بهخصوص جوانها شده است. شهرت در کنار درآمد نسبتا بالا سبب شده تا مثلا برای سری دوم خنداننده شو صدها نفر متقاضی حضور شوند و آدمها تلاش کنند به هر قیمتی که شده دیگران را بخندانند؛ خندهای که برای مخاطبان گران تمام میشود.
استندآپ کمدی در ایران از کی شروع شد و چه مسیری را طی کرد؟
یه جوک بگم؟
مجالس عروسی، نخستین تجربه برخورد ما با استندآپکمدی بود
در همینه زمینه :