لیلا شریف
موعد جشنواره فجر که میرسد، بسیاری از کارگردانها نامشان با برچسب «فیلم اولی» همراه میشود. سنت تقدیر خاص از فیلماولیها مربوط به امروز نیست و ریشه در سال ۶۳ و بخشی به نام «نخستین فیلمهای کارگردانان» دارد. از همان سال تا جشنواره امسال که پشت سر گذاشتیم، برخی این حمایت خاص و ویژه را به بوته نقد گذاشتند و رو در رو با حامیان دولتی فیلم اولیها، از چرایی این حمایت سؤال کردند.
شادمهر راستین، فیلمنامهنویس و منتقد سینما جزو چهرههای منتقد حمایت دولتی از فیلماولیهاست. او میگوید: «وقتی صحبت از حمایت به میان میآید باید از خود پرسید که قرار است از فیلم اولیها در برابر چه موضوعی حمایت شود؟».
راستین حمایت خاص دولت از برخی فیلماولیها را بهمعنای تربیت گرانترین فیلمسازهای دنیا در ایران میداند؛ «بودجه کلان ۷۰درصد فیلمسازهای اول را دولت میدهد که در هر ۵سال چهرهای مثل سعید روستایی ظهور کند. چنین حمایتی به این معناست که ما گرانترین فیلمسازهای دنیا را تربیت میکنیم. در کشورهای دیگر دولتها تنها از مناسبات اقتصادی و مالیات حمایت میکنند که نشاندهنده نقش نظارتی دولت است. در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس بیشتر از ۱۰۰ فیلمساز آماده ساخت فیلم اول نداریم و این افراد باید بسیار مبارزه کنند تا به مرحله تولید فیلم بلند برسند، درحالیکه در ایران اینگونه نیست.» او در ادامه توجه به فیلمسازان اول در تاریخ سینمای ایران را بهصورت بسیار مختصر شرح داد.
در دهههای ۳۰ و ۴۰ بخش خصوصی میتوانست تولید فیلم خوبی داشته باشد اما این تولید فیلمها نمیتوانست در برابرفیلمهایی که از خارج وارد ایران میشد بازار خوبی داشته باشند. در این دوران، حمایت دولتی از سینما در برابر تهیهکنندگانی که با نگاه تجاری کپی فیلمهای خارجی را در ایران میساختند، شکل گرفت. این مسیر حمایت دولتی در برابر تهیهکنندگان در هیچ نقطه دنیا، مورد مشابه ندارد. عملا چرخه سینما دست بخش خصوصی و تهیهکنندگان است و اگر قرار به حضور نیروی جوان یا نیاز به تشکیل آکادمی باشد، مجموعهای از تهیهکنندگان این کار را برعهده میگیرند. خشت اول حمایت از سینما در برابر تهیهکنندههای خصوصی اگر چه نتایج خوب فرهنگی و هنری در پی داشت اما واقعیت این است که این اقدامات موجب وابستگی سینما به دولت شد.
در دهه ۵۰، این اتفاق منجر به موج نوی سینمای ایران شد که بسیاری از جوانان و فیلماولیها حرفی برای گفتن داشتند و قابل تقدیر بودند.
در دهه۶۰ مسیر توجه به فیلمسازان تازه کار به اوج خود میرسد اما همیشه در برابر توجهات، این نگرانی و سؤال وجود دارد که چه کسانی و از سوی چه افرادی در برابر چه مشکلاتی حمایت میشوند؟ دهه۶۰ افرادی مانند مهندس بهشتی و بنیاد فارابی میتوانستند آن کسانی باشند که از افرادی که فیلمهای فرهنگی و هنری میساختند در برابر سینمای هالیوودی و تجاری، حمایت کنند. در آن دوران فضا برای حمایت از فیلمهای تجربی مهیا نبود، چون هزینههای تولید چنین فیلمهایی بالا و مخاطبانش کم بود.
در دهه۷۰ این مسیر حمایت ضعیف میشود و در دهه۸۰ حتی ضدخود عمل میکند؛ یعنی دولت و بودجههای دولتی از کسانی حمایت کرد که تولیدکننده آثار قابل دفاع نبودند. در اینجا یک پارادوکس به نتیجه میرسد؛ یعنی اگر دولت بخواهد همیشه برای شکستن انحصار تهیهکنندگان و توسعه سینمای فرهنگی ایران وارد عمل شود، شاید یک روز خودش هم آثار ضدفرهنگی تولید یا با حمایت از فیلمسازان ضعیف مسیری ضدفرهنگی را طی کند.
از دهه ۸۰ ما سرمایهگذاران و تهیهکنندگانی را میبینیم که با ساخت سالنها حرف اصلی را در حوزه تولید میزنند و مسیر اصلی را تعیین میکنند. دولت در این دوران به نقش اصلی خود یعنی همان نظارت بازمیگردد و اگر چرخه تولید و تهیهکنندگی مشکلی داشته باشد، دولت فقط امکان نظارت دارد نه دخالت.
در سال های اخیر تهیهکنندگان در همان مسیر حمایت از فیلمسازان اول حرکت میکنند اما این بار این حمایت برای تولید فرهنگی نیست بلکه تهیهکنندگان این نگاه را دارند که فیلماولیها حرف گوشکن هستند و حاضرند فیلم ارزان بسازند؛ در واقع مناسبات اقتصادی را نسبت به مناسبات فرهنگی و اجتماعی در درجه اول قرار میدهند، بهعبارت دیگر فیلم ارزان برای چنین تهیهکنندگانی مهمتر از فیلم با کیفیت فرهنگی است.
پس نسبت فیلم اول در سینمای ایران که پیش از این وابسته به حمایت دولتی بود، الان وابسته به آن است که فیلمساز تا چه حد توانایی در ساخت فیلم با بودجه کم دارد.
نکته قابل توجه این است که عمر فیلمسازهای ما همچنان در حال کمشدن است و دراین حالت فیلمسازهایی که در میانه عمر فعالیت هنری هستند، احساس ناامنی میکنند چون هزینه ساخت فیلم این قبیل فیلمسازها بالاست. تهیهکننده بخش خصوصی ترجیح میدهد که سمت فیلماولیهایی برود که میتواند با عوامل فنی کنترل شده، بودجه و کیفیت فیلم را کنترل کند.
نگاه اقتصادی در بخش دولتی و خصوصی موجب تغییر مناسبات میشود. چون دولت تجربهای در نظارت کار تهیهکنندگان ندارد، در نخستین اقدام تلاش میکند تا با تکیه بر پول نفت به دخالت بپردازد. این دخالت موجب حمایتهای نادرست میشود.
ایران گرانترین فیلماولیها را آموزش میدهد؟
حمایتی که میتواند «ضدفرهنگی» شود
شادمهر راستین - فیلمنامهنویس و منتقد- معتقد است که پیش از این، حمایت از فیلمسازان اول در ایران برخلاف سایر کشورهای جهان تنها توسط دولت انجام میگرفت اما اکنون اغلب تهیهکنندگان برای ساخت تولیدات ارزان سراغ فیلمسازان جوان میروند
در همینه زمینه :