وعدهگاههای انقلابیها قبل و بعد از پیروزی کجا بود و جلسات شورای انقلاب کجا برگزار میشد؟
اینجا خانه انقلاب است
خیلی از ما علاقهمندیم که بدانیم پیشتازان نهضت انقلاب اسلامی کجا همدیگر را میدیدند و با هم شور و مشورت میکردند، تصمیمات مهم و سرنوشتساز انقلاب در چه مکانهایی گرفته میشد و در کدام خانه دیدار میکردند؟ آنهم در شلوغیهای قبل و بعد از این انقلاب تاریخی که باید جلسات مخفی میماند و حرفها پنهان. برای همین است که این جلسات هیچوقت جای مشخصی نداشته و همیشه محرمانه در مکانهای مختلفی برگزار میشده است. محرمانهتر از همه هم، خانه اعضای همین شورا بوده است. در این گزارش به شرح خانههایی میپردازیم که بیشترین جلسات در آنها برگزار شده است؛ خانههایی که حالا بعضیهایشان موزهاند و برخی هم در دست اقدام برای موزه شدن.
صدور فرمان تشکیل شورا
نهضت انقلاب اسلامی باید بهصورت متمرکز اداره میشد و نیاز به رهبری داشت. امام خمینی(ره) هم در پاریس بودند و در ایران باید کسانی از جانب ایشان عهدهدار این مسئولیت میشدند. فعالیتهای نهضت که اوج گرفت، طرح شکلگیری شورای انقلاب هم در میان روحانیهای معتمد امام، جوانه زد. برای همین در سفر شهید مطهری به پاریس این مسئله با امام در میان گذاشته و پذیرفته شد و در 22دی57 فرمان شکلگیری آن بهصورت علنی از سوی امام صادر شد. شهید بهشتی، شهید مطهری، آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی، شهید باهنر و
آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی هسته اولیه شورای انقلاب اسلامی بودند و آیتالله طالقانی و آیتالله منتظری به واسطه آنکه احتمال آزادیشان نمیرفت، در هسته اولیه نبودند اما در ادامه علاوه بر این دو چهره مهم، آیتالله سیدعلی خامنهای، آیتالله مهدویکنی، ابراهیم یزدی، مهدی بازرگان، احمد صدر حاج سیدجوادی، مصطفی کتیرایی، ولیالله قرنی و علیاصغر مسعودی به این ترکیب اضافه شدند. در ادامه نیز حسن حبیبی، عزتالله سحابی، ابوالحسن بنیصدر، عباس شیبانی و صادق قطبزاده به جای برخی از اعضا به این ترکیب اضافه شدند. این شورا 2وظیفه مهم را برعهده داشت؛ اول از بین بردن بقایای رژیم پهلوی و بعد اداره مملکت تا زمان شکلگیری سازوکار اداره کشور. برای همین این شورا با شکلگیری نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و آخرین جلسه شورای انقلاب در 26تیر 1359برگزار شد.
خانه امام خمینی(ره)/ جماران
امام خمینی(ره) بعد از اینکه از پاریس به تهران آمدند، بهصورت موقت به مدرسه علوی رفتند. بعد هم به قم رفتند و خانه خیابان یخچالقاضی؛ جایی که قبل از تبعید در آن سکونت داشتند و آن را در سال 1325خریداری کرده بودند. همان خانهای که امام آخرین سخنرانیاش را درباره موضعگیری شدید نسبت به تصویب قانون کاپیتولاسیون انجام داد که با عبارت «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز شد و در ادامه فرمودند: «قلب من در فشار است... ایران دیگر عید ندارد... ما را فروختند... عظمت ایران از بین رفت.» بهدنبال این سخنرانی، رژیم پهلوی امام را دستگیر و بلافاصله به تهران و از آنجا به ترکیه تبعید کرد.
پس از چندی امام دچار مشکل قلبی میشوند و تصمیم بر این میشود که به تهران بیایند و در بیمارستان رجایی بستری شوند. برای همین مدتی ساکن خانهای در دربند میشوند. وجود بیماری و نیاز به محلهای با آب و هوای پاک و البته نیاز به دیدار با مسئولان نظام باعث میشود که امام در تهران ماندگار شوند و یاران ایشان بهدنبال جایی باشند برای اسکان دائم امام که هم از نظر امنیتی و هم آب و هوا جای مناسبی باشد. بعد از این ماجراها بود که امامجمارانی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، حسینیه جماران را در اختیار امام خمینی قرار داد.
خانهای در پشت این حسینیه هم بهعنوان محل سکونت امام انتخاب شد؛خانهای به مساحت ۳۰۰ مترمربع؛ ۱۵۰ متر بنا و ۱۵۰ متر حیاط آن. برای سهولت رفتوآمد امام به حسینیه و انجام سخنرانیها، راهروی موقتی میان خانه و بالکن حسینیه ساخته شد و حالا هم با نگه داشتن وسایل شخصی امام خمینی(ره) در این خانه تبدیل به خانهموزه شده است. جلسات زیادی از شورای انقلاب در جماران تشکیل شده است و تصاویری متعلق به جلسه این شورا در 6خرداد 1359هم وجود دارد که در آن سیداحمد خمینی، محمدرضا توسلی محلاتی (رئیس دفتر امام خمینی)، مهدی بازرگان، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی، صادق قطب زاده، موسوی خوئینیها و... در آن دیده میشوند.
خانه آیتالله بهشتی/ قلهک
شهید بهشتی که از سال 43در مرکز اسلامی هامبورگ فعالیت داشت، سال 49 از آلمان به ایران برگشت. پس از بازگشت بهدلیل فعالیتهایش در خارج از کشور توسط ساواک ممنوعالخروج میشود. او برای سکونت به منطقه قلهک میآید و تکه زمینی میخرد و خانهای میسازد. همان که حالا خانهموزه است. البته شهید بهشتی دوست داشته در خیابان ایران خانه داشته باشد. معمولا مذهبیها همه در این خیابان هستند. اما بهدلیل گران بودن به قلهک میرود که آن زمان منطقه ییلاقی بوده و تا زمان شهادت در این خانه بوده است.
بعد از انقلاب بهدلیل سمتهایی که داشتند تصمیم گرفته میشود در مرکز شهر سکونت کنند و اتفاقا در خیابان ایران برایشان خانهای تهیه و قرار میشود صبح روز 7تیر 1360وقتی شهید بهشتی به محل کارشان میروند، خانواده وسایل را به خانه جدید ببرند. او هم بعد از کار برود منزل جدید که در ساعت 9:12 دقیقه شب با انفجار دفتر حزب جمهوری در چهارراه سرچشمه به شهادت میرسد. خانواده ایشان تا مدتی در همان قلهک سکونت داشتند و بعد به خیابان ایران میروند. جلسات مختلفی در این خانه برگزار شده است. جلسات علمی با دانشجویان و با افرادی که در حوزههای مختلف تخصص داشتند مانند یدالله سحابی یا با روحانیون زمان خودشان. جامعه روحانیون مبارز از همینجا تشکیل میشود.
در بحبوحه پیروزی انقلاب بسیاری از جلسات شورای انقلاب در این خانه و اتاق جلسات آنجا برگزار میشود، آنقدر که میتوان گفت آن اتاق جزو 3مکان مهم و تاریخساز در عصر معاصر است. تندیس اعضای شورای انقلاب در همین اتاق طبقه همکف خانه قرار داده شده است. علیرضا بهشتی، پسر او هم درباره خانه پدری در قلهک گفته است: «بخش زیادی از جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران و همچنین بخشی از جلسات شورای انقلاب اینجا در منزل ما تشکیل میشد. بخشی از فعالیتهایی که مربوط به راهپیماییها و پخش اعلامیهها در تهران بود نیز در منزل ما انجام میشد. گاه نوارهای مربوط به صحبتهای امام که از پاریس میرسید در منزل ما ضبط و بهدست سرشاخهها میرسید تا از طریق آنها مردم در جریان امور قرار گیرند».
خانه آیتالله هاشمی/ دزاشیب
محسن هاشمی، فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی در رونمایی از دستنوشتههای دکتر شیبانی گفته است: «ما قبل از انقلاب در خانه دزاشیب مینشستیم و دکتر شیبانی جلسات زیادی با ابوی ما داشت». بعد از انقلاب و ترور ناموفق آیتالله رفسنجانی آنها از این خانه میروند و در نهایت سال 60 به خانه جماران نقل مکان میکنند که حالا خانهموزه آیتالله هاشمی است. مرحوم هاشمی درباره این نقلمکان در خاطرات خود نوشته است: «نیروها، موقعیت منزل ما را برای حفاظت مناسب نمیدانستند و ما را مجبور کردند از منزلی که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب خریده بودیم و در آنجا ساکن بودیم، به منطقه و منزل دیگری- که از این حیث دارای موقعیتهای مناسبتری بود- نقل مکان کنیم و به این ترتیب از منزل شخصی خودم در منطقه «دزاشیب» به منزل اجارهای در منطقه «دروس» رفتیم و مدتی بعد بیت امام، منزلی را در جوار خانه امام در جماران که امنتر از آن منزل بود و امکان دسترسی سریعتر به امام را هم داشت برایم تهیه کردند...».
خانه شهید باهنر/ خیابان دولت
زمانی که شهید باهنر در خیابان دولت خانه داشته است، برخی جلسات آنجا تشکیل شده. دکتر ناصر باهنر، فرزند شهید باهنر خاطراتی از کودکیهای خود در همین باره دارد. از روزهایی که به گفته خودش، معمولا جلسات شورای انقلاب در خانه اعضا برگزار میشد و چندین نوبت هم در منزل آنها برگزار شده است؛«مهندس محسن هاشمی چای میآورد و من هم چایی دم میکردم و اجازه ورود به جلسات را نداشتیم.» زهرا عینکیان، همسر شهید باهنر هم در خاطرات خود از این عضو شورای انقلاب گفته است: «سال55 شروع کردند به ساختن ساختمان در جماران، خانه قبلی را خالی کردیم، آمدیم منزل شهید دانش، آنجا را یک سال اجاره کردیم (خیابان دولت). یک سال و 2ماه آنجا بودیم. بعد از اینکه خانه خودمان ساخته شد، آمدیم جماران. در مدتی که در منزل شهید دانش بودیم، مرتب جلسه بود؛ شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید مطهری، آیتالله مشکینی و افراد دیگری هم بودند؛ هر هفته در منزل یکی از اینها تشکیل میشد».
خانه آیتالله مطهری/ دولت
خانه شهید مطهری در نبش بنبست صدرا، پلاک 116 از سال 86موزه شده است. این خانه را شهید و همسرش برای این انتخاب کردند که نزدیک به حسینیه ارشاد باشند و رفتوآمدهای دوستان انقلابیشان برای جلسات شبانه راحت باشد.
شهید مطهری در این خانه بودند و 2سال مانده به شهادتشان از اینجا اسبابکشی کردند چون جایشان در این خانه با 7بچه کم بود. باغبانی، مسئول این خانهموزه میگوید: «بیشترین مکتوبات استاد مطهری در این خانه نوشته شده است. علاوه بر این، این خانه مکانی برای مراجعات سیاسیون وقت بود؛ کسانی مانند شهید بهشتی، آقایان طالقانی، هاشمی، مفتح، باهنر و محلاتی مدام به این خانه رفتوآمد داشتند. بسیاری از زندانیان سیاسی وقتی از زندان آزاد میشدند به همین خانه مراجعه میکردند و حتی شهید مطهری بسیاری از فراریهای سیاسی از ساواک را در همین خانه پنهان کرد. تماس شهید مطهری با امام(ره) زمانی که در پاریس بودند از همین خانه گرفته شده است. شهید مطهری در این تماس به امام پیشنهاد تشکیل شورای انقلاب را میدهد».
خانه عباس شیبانی/ میدان سپاه
بهدلیل اهمیت شورای انقلاب برگزاری این جلسات این شورا، مخفی و مباحث مطرح شده در آن جزو اسرار بوده است؛ بهویژه قبل از انقلاب اسلامی. دکتر عباس شیبانی که دبیر این شورا بوده، جایی گفته است که دفترهایی را که اتفاقات جلسات را در آن مینوشته همیشه نزد خودش نگهمیداشته، چون تعدادی از جلسات هم در خانه او برگزار میشده است.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در دیداری با عباس شیبانی در خانهاش، به سابقه تاریخی منزل مسکونی او اشاره کرده و گفته است: «بخش زیادی از این ساختمان وقف فرهنگ کشور شده است و میتوان آن را خانه انقلاب نامید، زیرا بسیاری از تصمیمها و اتفاقهای مهم در دوران انقلاب در این ساختمان پایهریزی و بنا شده است. بنا داریم این ساختمان را تبدیل به محلی برای روایت تاریخ انقلاب اسلامی کنیم». آزاده شیبانی، دختر او هم به تازگی درباره وضعیت این خانه گفته است: «جلسات شورای انقلاب در منزل ما برگزار میشد و اینجا قدمگاه شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مطهری و سایر اعضای این شورا بود. در این خانه بزرگان زیادی رفتوآمد و انقلاب اسلامی را هدایت و رهبری میکردند. در واقع اینجا «خانه انقلاب» بود. اینجا منزل پدری مادر بنده بود.
پس از فوت پدربزرگم بهخاطر اینکه خانه، یادگار انقلاب اسلامی است و باید حفظ شود، وزارت ارشاد آن را خرید و تعهد داد که تا زمانی که دکتر شیبانی در قید حیات هستند ایشان در این خانه اجارهنشین باشند؛ مادرم قبل از فوتشان گفته بودند که مبلغی را نیز برای اجاره بها بهحساب وزارت ارشاد و گردشگری واریز میکنند، اما در دوره جدید وزارت ارشاد 2مرتبه برای پدر بنده حکم تخلیه آمد که این موضوع تاکنون با صحبتهایی حل و فصل شده است. با اینکه پدرم در نهادهای مختلف حضور داشتهاند، وزیر کشاورزی بوده و چندین دور نماینده مجلس اما هنوز هم مستأجر است و در خانهای اجارهای زندگی میکند». حبیب کاشانی در دیداری با شیبانی در منزل او در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «ایشان در خانهای با بیش از ۷۰سال قدمت در حوالی میدان سپاه که منزل متعلق به پدر همسر مرحومشان است و در کوچهای به نام شهیدی که برادر همسرشان است گذران عمر میکنند».
مدرسه علوی/ خیابان ایران
مدرسه علوی قدیمیتر از رفاه است و سال ۱۳۳۵ تاسیس شده. علامه کرباسچیان و روحانیون دیگری تصمیم به دایر کردن نخستین مدرسه مدرن مذهبی گرفتند و نامش را علوی گذاشتند. دهه اول تاسیس این مدرسه به دور از فعالیتهای سیاسی گذشت اما در دهههای 40و 50 نام این مدرسه هم در جرگه مدارس انقلابی شنیده شد. پرورش فعالان مذهبی توانست نیروهای انقلابی زیادی را تربیت کند. این بود که بعد از مدرسه رفاه امام به مدرسه علوی رفتند. فرزند شهید باهنر، گفته است: «حیاط نسبتا کوچک مدرسه رفاه جوابگوی سیل جمعیت دیدارکنندهها نبود. برای همین هم امام خمینی از مدرسه رفاه به مدرسه علوی در همان خیابان ایران نقل مکان کردند». البته جلسات شورای انقلاب هنوز هم در مدرسه رفاه برگزار میشد و همچنان حضور امام و انقلابیها در این مدرسه ادامه داشت. عده زیادی از افراد معتمد انقلابی در داخل مدرسه مسئولیت انتظامات را حین ملاقاتها بر عهده داشتند.
مدرسه رفاه/ خیابان ایران
مدرسه رفاه را اعضای موتلفه اسلامی ساختند تا دختران افراد مبارز و انقلابی که در تبعید یا زندان هستند، راحت درس بخوانند و تحت حمایت این مدرسه باشند. ناصر باهنر فرزند دکتر محمدجواد باهنر میگوید:
«برای اینکه مؤسسین نمیخواستند با انتخاب نامی انقلابی، توجه رژیم را نسبت به این مدرسه جلب کنند نام رفاه برای این مدرسه انتخابشد؛ چراکه این مدرسه از بدو تاسیس پاتوقی برای تشکیل جلسات انقلابی بود. دکتر رجایی و باهنر از اعضای هیأت مدیره این مدرسه بودند و از همان ابتدا پای دوستان و همفکران خود را به این مدرسه باز کردند». به گفته او زمان ورود امام به تهران، ۳مکان برای اقامت موقت ایشان پیشنهاد شد که ابتدا امام مدرسه رفاه را انتخاب کردند.
یکی از دلایل این انتخاب، انقلابی بودن این مدرسه و البته ارادتی بود که مردم خیابان ایران نسبت به امام داشتند. اغلب این افراد از تأثیرگذاران
در انقلاب بودند و برای همه روشن بود که اقامت امام در این خیابان و در کنار اهالی متدین و انقلابی آن، تصمیمی درست است.
امام خمینی تنها یک شب در این مدرسه اقامت داشت و پس از آن به دبستان علوی شماره 2 که در همان حوالی بود نقل مکان کردند.
با این حال مدرسه رفاه تا اسفند 57 به محل حضور و دفتر کار انقلابیون تبدیل شد و شورای انقلاب نخستین جلسات خود را در این مدرسه برپا میکرد.