• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
یکشنبه 7 بهمن 1397
کد مطلب : 46135
+
-

مجید صفاری‌نیا، روانشناس اجتماعی از مقابله افراد با ترس‌هایشان می‌گوید

خود را باور داشته باشیم

گفت‌و‌گو
خود را باور داشته باشیم

یکتا فراهانی/خبر‌نگار

هر کدام از ما با توجه به شرایط زندگی خود و فرهنگی که با آن بزرگ شده و رشد کرده‌ایم مشکلاتی داریم؛ مشکلاتی از جنس ترس‌ها و هراس‌هایی که ریشه بروز و ظهور هر کدام از آنها با همدیگر متفاوتند، ولی در نهایت آزار‌دهنده هستند؛ به‌ویژه هنگامی که به دلایل مختلف ترجیح می‌دهیم به نوعی انکارشان کنیم. اما پنهان کردن ترس‌ها و دغدغه‌های روزمره اغلب تبدیل به اضطراب و استرس‌هایی می‌شود که جسم، ذهن و روح ما را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ بنابراین باید به‌دنبال راهی برای بروز احساسات و ابراز عقیده خود باشیم چون  پنهان کردن ترس‌ها و دغدغه‌های روزمره به‌مدت طولانی اعتماد به نفس ما را با مشکلات غیرقابل جبرانی مواجه می‌کند. اما چگونه می‌توان ابراز وجود کرد، به موقع حرف زد و بدون هیچ ترس و واهمه‌ای از حق خود دفاع کرد. در این خصوص مجید صفاری‌نیا، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه راهکارهایی را پیشنهاد داده و توصیه‌هایی ارائه کرده است.

سبک شروع رابطه
هر کدام از ما در روابط خود و نوع شروع آن سبک خاصی را  در پیش می‌گیریم. این سبک‌ها براساس پایه‌های زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی و از طریق تربیت شکل می‌گیرند؛ مثلا سبکی به نام «تبادل» وجود دارد که برپایه انصاف بنا شده است. حالا کسی که سبک منصفانه‌ای دارد در «رابطه» آنچه را برای خود می‌خواهد برای دیگری هم می‌خواهد. چنین افرادی در هر رابطه‌ای و در هر سطحی اصل انصاف را در روابطشان درنظر می‌گیرند. به این ترتیب همیشه سعی در جبران زحمات دیگران دارند.
سبک دیگر «خود مرکزگرایانه» است؛ یعنی ما افرادی را داریم که در رابطه تمام تلاش‌شان به‌دست آوردن انتفاع و کسب منفعت است؛ حالا این فرد می‌تواند همسر کسی باشد، همکار یا فرزند او. در هر صورت او در روابط خود همیشه دنبال کسب منفعت خودش است. سبک «سرمایه‌گذاری افراطی» سبک دیگری است که بعضی افراد در ارتباطات خود آن را انتخاب می‌کنند. این افراد همیشه از خودشان به نفع طرف مقابل می‌گذرند و کوتاه می‌آیند و برای راضی نگه داشتن طرف مقابل در رابطه بسیار تلاش می‌کنند. در سبک «فردگرا یانه» هم افراد مدل خاص خودشان را دارند؛ نه قائل به انصاف هستند و نه مرکزگرا، بلکه مدل خودشان هستند. این افراد ممکن است در یک جمع هماهنگ با بقیه افراد نباشند و به شیوه خودشان عمل کنند؛ مثلا خیلی زودتر از بقیه جمع را ترک کنند چون احساس خستگی می‌کنند. در یک سبک دیگر هم افراد مرتب در روابط خود به فکر این هستند که بازنده هستند یا برنده و در حال رصد جزئیات هستند.
مفهوم ابراز وجود مرتبط با مفهوم عزت‌نفس و خودپنداره ماست؛ یعنی بعضی افراد عزت نفس بالایی ندارند؛ بنابراین ابراز وجود هم نمی‌کنند. این افراد اغلب با همه‌‌چیز موافقت می‌کنند و سعی دارند نظر منفی نداشته باشند. هنگامی هم که با مشکل و سختی مواجه می‌شوند یا طرف مقابلشان درخواستی از آنها دارد، نمی‌توانند قدرتمند ظاهر شوند. انگار اندیشه، عقیده و تفکری مختص خود ندارند. در وجود این افراد از دوران کودکی مفهوم خودپنداره شکل نگرفته؛ زمانی که آنها باید با انجام کارهای هر چند کوچک تشویق، تأیید و تقویت می‌شدند، تشویق و تأیید نشدند و همین موضوع باعث شده نتوانند توانایی‌های خودشان را جدی بگیرند.
والدین باید توجه داشته باشند که گاهی گفتن بعضی حرف‌ها یا انتساب بعضی القاب‌های هر چند بی‌اهمیت به کودک تبعات بسیار سنگینی بر‌ای او به همراه خواهد داشت. درواقع توجه داشته باشیم نه باید بیش از حد کودکان را بالا برد که به‌خود غره شوند و نه آن قدر بی‌اهمیت جلوه داد که عزت‌نفس‌شان با مشکل مواجه شود.
کارهای درست کودکان باید همیشه مورد توجه قرار بگیرد؛ ضمن اینکه می‌توان برای آغاز هر کدام از فعالیت‌های کودک مانند نشستن، راه رفتن، ایستادن یا حرف زدن و... جشن گرفت. به علاوه رفتارهای مطلوب آنها باید تقویت شود. مجموعه این کارها باعث می‌شود مفهوم خودپنداره در وجود کودک شکل بگیرد.

رفتارهای اجتنابی 
اگر کودکی مفهوم خودپنداره را درک کند در آینده هم می‌تواند در برابر دیگران حق خود را بگیرد، همچنین عزت نفس بالاتری پیدا می‌کند و «خود واقعی» او با مفهوم درستی شکل می‌گیرد. اما اگر ما عزت نفس کافی و خودپنداره مثبتی از خود نداشته باشیم در موقعیت‌های اجتماعی مختلف نمی‌توانیم ابراز وجود کنیم؛ مثلا جایی که باید حرف بزنیم یا حق خود را بگیریم، توانایی انجام چنین کاری را نداریم.
بعضی مواقع هم ممکن است کسانی که نمی‌توانند حق خود را بگیرند یا حرفشان را به کرسی بنشانند «قشقرق‌های گهگاهی» راه بیندازند؛ مثلا به جای اینکه حرف بزنند داد و بیداد راه بیندازند، گریه یا قهر کنند. اینگونه رفتارهای اجتنابی نشان‌دهنده نداشتن عزت‌نفس بالا و نداشتن قدرت حل مسئله است. اینگونه افراد اغلب رفتارهای «اجتنابی» در پیش می‌گیرند؛ به‌موقع حرف نمی‌زنند، برای ثابت کردن خود دست به هر کاری می‌زنند یا از موقعیت‌های حساس و مهم فرار می‌کنند. آنها به واسطه اینگونه رفتارهای خود اغلب در آینده دچار نگرانی‌هایی می‌شوند و مدام خود را به‌خاطر رفتارهای اشتباه خود سرزنش می‌کنند. گاهی نیز این افراد نسبت به‌ خود و تصویری که از ظاهر خود‌شان دارند طرح‌واره‌های منفی احساس می‌کنند و حتی ممکن است همین طرح‌واره‌های منفی باعث شود آنها غمگین و گوشه‌نشین شوند. درواقع بخش زیاد ضعف ما در ابراز وجود به دوران کودکی برمی‌گردد و سرکوب‌هایی که ما در دوران کودکی داشته‌ایم. این موضوع باعث می‌شود بعضی اوقات «خود واقعی» ما با «خود آرمانی» مان فاصله زیادی داشته باشد؛ یعنی مثلا خانواده به ما کمال‌طلبی داده که حالتی رؤیایی دارد و توقعات بی‌جایی از ما داشته؛ مثلا اینکه با درصد یک هوش عادی توقع دانشمند شدن از ما داشته‌اند؛ بنابراین خود واقعی ما با خود آرمانی‌مان با هم منطبق نمی‌شوند.

نقش خانواده و مربیان 
خانواده و مربیان در هر مقطع آموزشی نقش بسیار مهمی در پرورش عزت‌نفس فرزند خود دارند. البته سبک فرزندپروری والدین هم در این خصوص بسیار مهم است. شیوه‌های تنبیه و تشویق نیز در شکل‌گیری «خود واقعی» و «خود آرمانی» کودک نقش زیادی دارد. ارزش‌های منتسب به کودک نباید مشروط به انجام کار خاصی باشد؛ اینکه کودک تنها وقتی ارزشمند است و مورد توجه ما که بتواند نمرات خوبی بگیرد. وقتی بیش از حد توان فرزندمان از او انتظار داشته باشیم او هم دچار نگرانی و اضطراب می‌شود و نمی‌تواند از اعتماد به نفس لازم برخوردار باشد.



راه‌های درست ابراز وجود 

مهم‌ترین کار این است که فرد راه‌های ابراز وجود را یاد بگیرد. از منظر روانشناسی ابراز وجود درواقع استفاده از جملات خبری است که فرد قبل از بیان آن خوب فکر می‌کند، در حالت خاص و آرامی قرار می‌گیرد و آنچه را می‌خواهد بیان می‌کند. البته امکان دارد ابراز وجود در برابر کسانی که در جایگاه بالاتر یا مهم‌تری قرار دارند مشکل‌تر به‌نظر برسد؛ بنابراین بهتر است در موقعیت‌های غیرحساس ابراز وجود کردن را تمرین کرد؛ مثلا اعتراض کردن در برابر گران حساب کردن یا غذای بد یک رستوران و... . وقتی شخص با قرار گرفتن در موقعیت‌های آسان می‌تواند از حق خود دفاع کند طبیعی است که به‌تدریج بتواند در مقابل همسر، خانواده، همکاران یا مدیر خود هم راحت‌تر ابراز وجود کند. ابراز وجود درواقع جمله‌ای خبری است که فرد باید بتواند با قاطعیت و شهامت آن را بیان کند. شرکت در کارهای گروهی هم تمرین خوبی برای بالا بردن عزت نفس و ابراز وجود است؛ اینکه یاد بگیریم ضمن رعایت حق و حقوق دیگران و تشریک مساعی با آنها از حق خودمان هم دفاع کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید