شانزدهم دیماه امسال گزارشی تحت عنوان «عواقب انتقال آب خزر» در همین صفحه منتشر شد. در واکنش به این گزارش، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، جوابیهای ارسال کرده که عینا در پی میآید.
درخواست برای مستندبودن اظهارنظرها
در پاسخ به مطلب منتشره در صفحه زیستبوم روزنامه همشهری به تاریخ 16/10/1397تحت عنوان «عواقب انتقال آب خزر»، ذکر موارد ذیل جهت شفافسازی موضوع و آگاهیرسانی به مجموعه فنی و کارشناسی کشور و پرهیز از نشر مطالب خلاف واقع، ضروری است:
هدف طرح انتقال آب
در مطلب منتشره، اعداد و ارقامی نادرست برای هدف، موارد مصرف و هزینه اجرای طرح درج شده که هیچگونه مرجع و منبعی نیز برای آن ذکر نگردیده است. لذا لازم به ذکر است، هدف طرح انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی، نمکزدایی و انتقال 200میلیون مترمکعب آب از دریای خزر به شهرهای استان سمنان برای مصرف شرب (45م.م.م) و صنعت (155م.م.م) بوده و هیچگونه مصرف کشاورزی نخواهد داشت.
توجیه زیستمحیطی
براساس فرایند قانونی پیشبینیشده در نظام فنی و اجرایی کشور، این طرح نیز مشمول انجام ارزیابی اثرات زیستمحیطی قبل از ورود به فاز اجرایی است. لزوم این مهم منجر به انجام مطالعات تکمیلی و تفصیلی ارزیابی اثرات زیستمحیطی طرح با هدف شناسایی اثرات شاخص طرح بر محیطزیست دریایی، ساحلی و خشکی و ارائه راهکارهای کاهش اثرات منفی گردید. این مطالعات در اکثر موارد فراتر از الگوی مصوب سازمان حفاظت محیطزیست و با استفاده از توان فکری و تجربه ارزشمند کارشناسان، اساتید دانشگاه و متخصصان مجرب و مورد وثوق جامعه زیستمحیطی کشور صورت پذیرفته است. ازجمله اقدامات انجام گرفته در این خصوص میتوان به انجام آزمایشات، نمونهگیری و تعیین پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آب دریای خزر بهمنظور طراحی بهینه برداشت و دفع پساب آبشیرینکن با کمترین اثر در دریا با همکاری پژوهشکده اکولوژی خزر و همچنین ارائه راهکارهای عملی برای کاهش اثرات سوء در خشکی مانند طرح احیا و کاشت جنگل به میزان 5برابر خسارت وارده به منابع طبیعی، نام برد. لذا نقل قول درجشده از طرف جمع بیشماری از کارشناسان صاحبنام که طرح را «فاقد ارزیابی و توجیه زیستمحیطی» و «مغایر با معیارهای زیستمحیطی» معرفی میکنند به دور از انصاف بوده و جای تعجب است. حداقل انتظار از اصحاب رسانه و کارشناسان و دلسوزان محیطزیست کشور این است که قبل از اظهارنظر، کیفیت و ابعاد مطالعات مذکور را از دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیطزیست جویا میشدند.
توجیه اقتصادی
پروژههای تأمین آب شرب در دنیا عموما از شاخصهای اقتصادی بالایی برخوردار نبوده و جزو وظایف ذاتی و حاکمیتی دولتها قرار میگیرند؛ و براساس مجوز تخصیص آب طرح، تأمین آب صنعت نیز منوط به مشارکت این بخش در هزینههای اجرای طرح شده است. علاوه بر این، مطالعات دقیق اقتصادی انجامگرفته نشان میدهد، هزینه تمامشده هر مترمکعب آب در این طرح بهمراتب کمتر از هزینه آب در طرحهای مشابه در سطح کشور است؛ بنابراین غیراقتصادی خواندن این طرح غیرمنصفانه و به دور از قضاوت کارشناسی است.
اطلاعات یک جغرافیدان!
در بخشی از مطالب منتشره، میزان نمک دریای خزر 17درصد عنوان شده و اشاره مینماید که با اجرای این طرح به 40درصد خواهد رسید! ذکر این آمار و ارقام از قول یک استاد جغرافیا جای بسی شگفتی دارد و به دور از فضای کارشناسی و تخصصی است.
با کمی جستوجو در منابع دردسترس اینترنتی نیز میتوان دریافت که میزان غلظت نمک در دریای خزر- البته نه با شاخص درصد- 12الی 13گرم در لیتر است. مطابق مطالعات انجام شده طرح، شیرینسازی پس از برداشت 400میلیون مترمکعب از آب دریا، 200میلیون مترمکعب شیرینسازی و منتقل شده و مابقی با غلظت 25گرم در لیتر به دریا بازگردانده میشود. بهمنظور رعایت ضابطه مهم سازمان حفاظت محیطزیست و مطابق با رویه مرسوم جهانی، نحوه انتشار پساب بهنحوی خواهد بود که در فاصله 200متری از تخلیه، اختلاف شوری به کمتر از 10درصد میانگین برسد و تخلیهکننده پساب نیز در عمق 10متری و در فاصله 5/2کیلومتری از ساحل جانمایی شده است.
نکته قابل توجه این است که رودخانه ولگا با دبی تقریبی 8000مترمکعب بر ثانیه، حدود 250میلیارد مترمکعب آب در سال به دریای خزر اضافه میکند و سایر رودخانههای خزر نیز حدود 60میلیارد مترمکعب آب وارد دریای خزر میکنند. در ازای ورود آبهای سطحی به دریای خزر تبخیر باعث تعادل در بیلان آبی دریای خزر میشود. متوسط میزان تبخیر آب سالانه دریای خزر حدود یک متر برآورد میشود که معادل 400میلیارد مترمکعب در سال است. این مقدار تقریبا معادل مجموع آبهای سطحی و بارش مستقیم ورودی به دریای خزر است که همین موضوع باعث تعادل در تراز آب دریای خزر شده است. تغییر در میزان آب ورودی به دریای خزر و یا تغییر در میزان تبخیر سالانه مهمترین عوامل در تغییرات تراز دریای خزر در سالهای متوالی هستند، بهنحویکه هر ۴۰میلیارد مترمکعب عدمتعادل در ورودی و تبخیر منجر به حدود ۱۰سانتیمتر تغییرات تراز در دریای خزر میشود. احجام فوق نشان میدهد برداشت از دریای خزر به میزان 200میلیون مترمکعب در سال در مقایسه با حجم آب دریای خزر که حدود 78000میلیارد مترمکعب برآورد میشود نمیتواند تأثیری بر کیفیت عمومی آب دریای خزر حتی در ۱۰۰ سال آینده داشته باشد.
یک طرح ملی بدون مطالعه؟!
در مطالب پایانی از قول عضو هیأتمدیره انجمن متخصصان محیطزیست و عضو هیأتعلمی دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تأکید میکند که «تاکنون نه در دولت کنونی و نه در دولت پیشین هیچ مطالعاتی در این خصوص انجام نشده است». در پاسخ به این اظهارات، ذکر موارد زیر ضروری است:
مشابه سایر پروژههای عمرانی، این طرح نیز طی 8سالی که از شکلگیری ایده آن میگذرد، بهویژه از سال1391، با انتخاب مهندس مشاور معتبر و صاحب صلاحیت و بهرهگیری از اساتید و صاحبنظران، بهصورت جدی مورد مطالعه و بررسی دقیق کارشناسی قرارگرفته که حاصل آن مطالعاتی مشتمل بر 20جلد گزارش در حوزهها و تخصصهای مختلف اعم از مطالعات پایه و سامانه انتقال آب، هواشناسی، هیدرولوژی، برنامهریزی منابع آب، آبهای زیرزمینی، مطالعات اجتماعی، زیستمحیطی (اجمالی و تفصیلی)، جمعیتی و نیاز آبی، زمینشناسی و ژئوتکنیک، خط انتقال و راه دسترسی، آبگیر تخلیه پساب و سازههای مرتبط، تأسیسات نمکزدایی، ایستگاههای پمپاژ و نحوه تأمین برق و انتقال آن، محوطهسازیها و کارهای ساختمانی، تونل انتقال آب، نیروگاههای برقابی قابل نصب در مسیر و مطالعات اقتصادی و مالی است. لازم به ذکر است در مطالعات مذکور حتیالامکان از نتایج مطالعات طرح جامع آب کشور استفاده گردیده است.
بدون شک حفظ منابع طبیعی آرزوی هر دوستدار محیطزیست است و بخش وسیعی از البرز و زاگرس و سواحل خزر جزو مناطق دارای تنوع زیستی هستند. آیا به استناد حساسیت این مناطق باید در برابر نیاز حیاتی جامعه و تأمین رفاه مردم، صرفاً از واژه «ممنوعیت» استفاده کرده و جلوی تمامی پروژههای عمرانی گرفته شود؟ به راستی چگونه میتوان اهمیت امنیت و حیات مردمان فلات مرکزی، رفاه و آسایش خزرنشینان، وظیفه حاکمیت در امر محرومیتزدایی و حفاظت و صیانت از زیستبوم را از دیدگاه ملی و بهطور متوازن محقق نمود؟ سازگار ساختن اهداف مذکور در گرو تدبیر و اجرای سیاستهای دوراندیشانه و پایدار است و این مهم در فضایی آکنده از تهمت و ناداوری محقق نمیشود.
به تمامی دلسوزانی که بهحق نگران سرنوشت این زیستبوم هستند پیشنهاد میکنیم که مطالعات ارزیابی طرح مذکور را ملاحظه بفرمایند و با نگاهی جامعنگر و علمی و به دور از فضای احساسی، راهکارها و برنامه مدیریت زیستمحیطی موجود را بهصورت منصفانه نقد نمایند.
واکنش شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران به گزارش همشهری
در همینه زمینه :
گشتی در اقتصاد ایران
تغذیه