فریب! به چه قیمتی؟
مجید مهرابی دلجو/دبیر گروه سیاسی
محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه در زمان انجام عملیات کربلای4(سوم دیماه سال 1365) در توییتی در سالگرد انجام این عملیات نوشته که «عملیات #کربلای_چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او». عملیاتی که محسن رضایی آن را «عملیاتی برای فریب دشمن» خوانده است غمبارترین عملیات دوران 8ساله جنگ تحمیلی است؛ 8ساعت بیشتر طول نکشید و به روایتی، فرماندهان دوران جنگ ازجمله محسن رضایی از لو رفتن آن عملیات اطلاع داشتند؛ اما عملیات انجام شد.
عملیات کربلای 4ساعت 22و 10دقیقه شب سوم دیماه سال 1365از جبهههای جنوبی آغاز میشود. غواصهای ایرانی به شط میزنند اما پیکر دست بسته آنها 30سال بعد به کشور برمیگردد. تلویزیون عراق فیلم شهدای پرتعداد ایرانی را در کرانه جزایر امالرصاص که نیروهای عراقی بالای سر آنها حاضرند پخش میکند؛ کلیپی دردناک در سالهای اخیر از اسارت نیروهای ایرانی پخش میشود که یکی از نیروهای بعثی، غواصان دست بسته ایرانی را در چالهای عظیم جابهجا میکند و سپس حجم انبوه خاک....30سال بعد پیکر 175شهید ایرانی که دستهای برخی از آنها با سیم و مفتول بسته شده است در یک گور دسته جمعی کشف میشود. سال 94پیکر این شهدا در میان اشک و آه مردم تشییع شد و از قضا سخنران همان مراسم هم سردار رضایی بود. در کتاب «جنگ به روایت فرمانده درس گفتارهای جنگ دکتر محسن رضایی میرقائد» تلویحا به همین لو رفتن عملیات اشاره شده و آمده است:«تا یک هفته قبل از عملیات براساس ارزیابی فرماندهان، غافلگیری (عراق) در حدود ۸۰ درصد بود؛ اما از یک هفته به عملیات هرچه به شب عملیات نزدیک میشدیم این رقم کاهش مییافت تا اینکه در شب عملیات به حدود ۵۰ درصد رسیده بود.» این یعنی عملیات کربلای ۴ اطلاع ۵۰ درصدی لو رفتن انجام شده بود... سایت تاریخ ایرانی درباره نحوه لو رفتن این عملیات به روایت محمد درودیان، راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشت اشاره کرده و مینویسد؛ درودیان دیماه ۱۳۹۳ در یادداشتی درباره علت لو رفتن این عملیات نوشت: «سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه در واکنش اولیه به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده به کلی سری لو رفته است.» غیراز من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارشها را ضبط و ثبت میکردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند.» سردار حسین علایی هم در یادداشتی که سال 94درباره عملیات کربلای 4در ایسنا منتشر کرد، درباره لو رفتن این عملیات و اصرار فرماندهان جنگ به انجام آن نوشته بود: معلوم شد که آمریکاییها اطلاعات قوای ایران را از طریق هواپیماهای آواکس که تحرکات نظامی ایران را کنترل میکردند در اختیار عراق قرار دادهاند. از سوی دیگر از اوایل تاریکی شب عملیات، ارتش عراق با پرتاب گلولههای منور حساسیت خود را نسبت به تحرک رزمندگان نشان میداد. وقتی که حرکت غواصهای لشکرها برای عبور از رودخانه اروند شروع و نبرد آغاز شد و یگانها برای شکستن خط اول دشمن دست بهکار شدند، با آتش سنگین و مقاومت شدید یگانهای دشمن مواجه شدند. با زیر آتش قرارگرفتن دهانه رودخانه کارون که سمت تلاش اصلی تک بود، معلوم شد که واحدهای ارتش عراق، هوشیار هستند و آماده رویارویی با رزمندگان اسلام هستند و کاملاً مجهز و مهیا برای درگیری هستند. در واقع ارتش بعثی عراق متوجه تاکتیک ویژه این عملیات که عبور غواصان خطشکن از بین دو جزیره امالرصاص و امالطویل و رسیدن به ساحل جنوبی اروندرود بود شده بود و بلافاصله دو طرف معبر کمعرض آبی امالرصاص را که از آن بهعنوان تنگه یاد میشد با آتش پرحجم توپهای ضدهوایی 23و 14و نیممیلیمتری که بهصورت افقی و تیر تراش اجرا میکرد، مسدود کرد و مشکل عمدهای بر سر عبور نیروهای خط شکن ایجاد کرد. اما با وجود آتش سنگین قوای عراقی، خط اول دشمن شکسته شد اما با آتش تیربارهای دشمن و بسته شدن ورودی کارون به اروندرود، سازمان نیروهای دنبال پشتیبان که سوار بر قایق بودند کاملاً به هم خورد. سردار رضایی 33سال بعد از انجام این عملیات غمانگیز مدعی شده است: «با عملیات کربلای 4 به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. 10 روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای 5 را انجام دادیم». این بحث در سالروز انجام عملیات کربلای 4از این توییت محسن رضایی شروع شد. در ادبیات بزرگان ما توصیههای حکیمانهای برای اداره امروز کشور وجود دارد؛ ازجمله این سخن سعدی که: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» و کاربرانی در توییتر به او یادآوری کرده بودند که کاش در کربلای 4همین توصیه حکیمانه را به یاد میداشت.