زیر آسمان شهر
جوک دییهن ایسماییل حیدری
عبدالله مقدمی | طنزپرداز و روزنامه نگار:
روز سوم دیماه خبری منتشر شد که برای علاقهمندان به طنز و کمدی آذربایجان بسیار تأسفبار و تالم برانگیز بود. اسماعیل حیدری، کمدین محبوب مردمی آذربایجانی در سن 68سالگی بر اثر بیماری قند درگذشت. انگار که شیرینی بسیار، صاحب گفتار را گرفتار کرده باشد! سالها قبل از اینکه مردم با نوعی از کمدی به نام «استندآپ» آشنا شوند، مردی شیرین و بذلهگو در میان مردم کوچه و بازار آذربایجان به «جوک دییهن ایسماییل حیدری» مشهور شده بود. این مرد که سواد آنچنانی نداشت و شغل اصلیاش رانندگی ماشینهای سنگین بود با نمک ذاتی و خوشمزگیاش در مراسم شادی به میان مردم آمده و با نقل خاطرات شیرینش، حاضرین را به خنده میانداخت. با ظهور و گسترش وسایل مدرن ارتباطی از فیلم ویاچاس و سیدی تا کانالهای جدید فضای مجازی «ایسماییل حیدری» مشهورتر از گذشته شد. به حدی که تقریبا نهتنها در آذربایجان که در تمام ایران ترکزبانی وجود نداشت که او را نشناسد و یکبار با شنیدن خاطرات او نخندد. مشهورترین خاطره حیدری، خاطره «سفر مشهد» اوست. کسانی که بر زبان ترکی آذربایجانی مسلطند، مطمئنا متوجه ظرایف کلام و تسلط اجرای او خواهند شد. اما آیا حیدری تنها خاطرهگویی میکرد؟ با شنیدن کلیپهای برجا مانده از آن مرحوم متوجه میشویم که او با رندی و ظرافت و بهصورتی نامحسوس در کنار نقل خاطره، به مرزهای طنز و انتقاد نزدیک میشد.
در یکی از خاطراتش تعریف میکند؛ با عوامل راهسازی سالها قبل به روستایی دورافتاده وصعبالعبور میروند. پیرمردی از اهالی، وقتی لودر عظیمالجثه راهسازی را برای نخستین بار در زندگی میبیند با تعجب از او میپرسد: پسرم! این را آدمیزاد ساخته؟ او هم جواب میدهد: نه عمو. اینها از تخم درمیآیند. خارجیها آنها را میگیرند، جوجههایشان را بزرگ میکنند و به ما میفروشند! پیرمرد همانطور که چشم از ماشین برنمیدارد با حالتی جدی میگوید: ها... میگویم کار آدم نمیتواند باشد! حیدری در این خاطره، ضمن ایجاد تصویر و تصوری خندهدار، کنایهای بر اظهار دانایی آدمهای نادان نیز میزند. از این دست نمونهها در کلیپهایی که از او مانده است، بسیار است. نکتههایی که باعث میشود مخاطب طنزشناس بهراحتی از کنار او نگذرد و حساب او را از حساب تئاترها و اجراهای سخیف و لوده جدا کند. رندانگی، ظرافت و برندگی انتقاد در اجراهای شیرین مرحوم حیدری بسیار پررنگ است. این انتقادها اهداف متفاوتی دارد. حتی گاه خود مردمی که پای صحبتهایش نشستهاند، با زبانی نمکین و ملایم مورد انتقاد او قرار میگیرند اما همچنان میخندند. در نهایت، حال که امروز توجه مردم عادی به استندآپ کمدی جلب شده است، بد نیست پژوهشگران این هنر نمایشی نسبت به تحقیق در مورد پیشینه این نوع کمدی در فرهنگ شفاهی مردم ایران بیشتر تلاش کنند.