مهرداد طبرسی/روزنامهنگار
وقتی سخن از موسیقی خیابانی به میان میآید بسیاری در ذهنشان آکاردئوننوازهای نابینایی را به یاد میآورند که تا سالها در کوچهها و خیابانها بودند و مطبوعات هرگاه که به موسیقی خیابانی میپرداختند عکس یکی از این نوازندگان دورهگرد را روی جلد کار میکردند و به فیلمهای سینمای ایران نیز راه پیدا کرده و یکی از نمادهای تهران بودند. میگویند کسی در سالهای دهههای 40 و 50 به شماری از نابینایان آکاردئوننوازی آموخته بود تا حرفهای یاد بگیرند و آنها که تا چند سال پیش مانده بودند، باقیمانده همان نسل آکاردئوننوازها بودند.
موسیقی خیابانی چنانکه از اسمش پیداست از پدیدههای دنیای امروز است و برای دورهای است که زندگی شهری گستردهتر و پررونقتر شد و خیابانها شکل گرفت و به مرور هویت پیدا کرد و پدیدههای دنیای مدرن هر کدام از کشوری به ایران آمدند، بهویژه سازهای مدرن مثل ویولن و آکاردئون و... که برخلاف سازهای ایرانی نیاز به کوک نداشتند و زود از کوک خارج نمیشدند و حملونقلشان راحت بود و نوازنده میتوانست ساز بر دست روزی را از شمال تا جنوب شهر برود.
پیش از آن قهوهخانهها پاتوق نوازندگان بود که به آنجا میآمدند و سازشان را کوک میکردند و مینواختند تا در روزگاری که خبری از تلویزیون و رادیو نبود مردم را سرگرم کنند و هم اگر کسی میخواهد برای جشنی به سراغ نوازندهای بیاید بداند که او را کجا باید پیدا کند.
بنگاههای شادی و کافهها که شکل گرفت نوازندگان سر و سامان گرفتند. آنها که حرفهایتر بودند به کافهها و هتلها رفتند و آنها که راهی به کافهها نداشتند به بنگاههای شادی رفتند تا در جشنها و عروسیها شادیآفرین باشند. نمونههای نوازندگان و خوانندگان کافهای را میتوان در بسیاری از فیلمفارسیها و فیلمهای پیش از انقلاب دید؛ بهویژه فیلم کندو اثر فریدون گله که سفری است در کافههای شهر از جنوب تا شمال. در این میان عدهای نیز همچنان خیابان و دورهگردی را انتخاب کردند و در شهر دوره میگشتند و مینواختند.
بعد از انقلاب و تعطیلی کافهها و بنگاههای شادی، شمار بیشتری از این نوازندگان به خیابانها آمدند. هرچند فضای انقلابی سالهای دهه 60 چندان نوازندگان را برنمیتابید اما آنها که ماندند آشکارا و پنهان به فعالیت خود ادامه میدادند.
سالهای دهه70 را باید سالهای حیات دوباره موسیقی مدرن در ایران دانست؛ سالهای پس از جنگ و سازندگی و رونق اقتصادی و بازشدن فضای اجتماعی و به تبع آن شکلگیری سازفروشیها و کلاسهای موسیقی و ورود انواع و اقسام سازهای تازه به ایران از کلارینت و ترومپت و ساکسیفون تا گیتارهای بیس و الکترونیک. در این دوره است که کمکم در میان نوازندگان خیابانی موزیسینهایی را میبینیم که حرفهایاند و شعور موسیقایی بسیار دارند و آگاهانه خیابان را انتخاب کردهاند. هرچه زمان میگذرد شمار چنین نوازندگانی بیشتر میشود.
حالا در تهران انواع و اقسام موسیقیهای خیابانی را میبینیم، موسیقیهای نوازندگان دورهگردی از شمال خراسان یا افغانستان که ویولن کوچکی در دست دارند، گیتاریستهای جوانی که در ورودی مترو و پلهای عابر پیاده تا کسانی که در کنار مرکزهای کوچک و بزرگ خرید در شمال شهر موسیقی مینوازند تا گروههای کوچکی که به بعضی از کافهها راه پیدا کردهاند و هفتهای یکی، دو روز موسیقی زنده اجرا میکنند.
سه شنبه 29 آبان 1397
کد مطلب :
38216
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/B7WY
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved