همشهری از آمادهسازی مدارس برای شروع سال تحصیلی گزارش میدهد
خانهتکانی مدارس درآستانه مهر
فهیمه طباطبایی/ خبرنگار
در راهروی خلوت و خاموش مدرسه، خنده معلمها توی نسیم آخر شهریور پیچیده و در حیاط بزرگ آن گم میشود. نقاش جوان و خوابآلود پای دیوار سبز مدرسه نشسته و آرام و با طمانینه «دال» دانش را روی دیوار حیاط با رنگ سفید پر میکند؛ «ز دانش بود جان و دل را فروغ»، دو نفر از خدمه در سرویس بهداشتی مشغول بشور و بساب آبخوریها و توالتها هستند. تک درخت بید مجنون هم در سایه دیوار کلاسها انگار با نسیم پاییزی برای خودش میرقصد و از چیزی خوشحال است. تا کمتر از 10روز دیگر مدرسه باز میشود.مدیر مدرسه مثل مادرهای نگران که کارهایشان برای تحویل سال نو هنوز مانده و این طرف و آن طرف میدوند، دائم بین دفتر خودش، اتاق معلمان و کلاسهای مدرسه در رفتوآمد است. «هنوز خیلی کار داریم، پردهها باید شسته بشن، پنجرهها پاک بشن، کلاسها جارو بشن، میز و نیمکتها گردگیری بشن و همه اینها باید تو همین هفته تموم بشه.»بابای مدرسه ولی اصلا نگران نیست، با خونسردی مشغول درآوردن پردهها و تمیز کردن پنجره کلاسهاست، برای خودش آواز میخواند و گرد 3ماه تابستان را از شیشه پنجرهها میگیرد. «خانم مدیر الکی نگران است، همه کارها برای اول مهر تموم میشه، کاری رو زمین نمیمونه، تازه کلی از کارها رو هم کردیم، کلاسها رو رنگ زدن، کف حیاط مدرسه رو آسفالت کردن، سرامیک دستشوییها رو نو نوار کردیم، تازه 9روز دیگه هم وقت داریم، شما یکشنبه بیا مدرسه رو ببین.»
تا 8روز دیگر توی این کلاسها و راهروها و حیاط مدرسه پر از صدای بچههایی میشود که برگشتهاند به خانه دومشان یعنی مدرسه و سال تحصیلی جدیدی را شروع میکنند. مدیر مدرسه اما آرام و قرار ندارد. «کار آمادهسازی مدرسه از مرداد ماه شروع شده و ما تقریبا هر روز در مدرسه هستیم، از کارهای زیربنایی مثل نقاشی، تعمیر میز و نیمکت، آمادهسازی کتابخانه و آزمایشگاه، ایزوگام پشتبام، آسفالت حیاط مدرسه، سرویس کردن شوفاژ کلاسها و... گرفته تا برگزاری جشن شکوفهها برای کلاس اولیهایمان که هفته گذشته انجام شد و حالا هم 3 جلسه فشرده با معلمان قدیمی و جدیدمان داشتهایم و برنامهها را برایشان تشریح کردهایم، کتابهای بچهها هم تازه به مدرسه آمده و برای تحویل بستهبندی کردهایم و خلاصه سرمان حسابی شلوغ است.»
کمبود معلم؛ نگرانی اول مدیران مدارس
خانم هاشمی اما بیشتر از همه نگران دو کلاسی است که هنوز معلم ندارند و بلاتکلیفاند. «بازگشایی مدرسه هزار و یک کار ریز و درشت داره که سر فرصت و با برنامه انجام میشه اما اون چیزی که مشکل اصلی بهحساب میاد، همین کمبود معلم است. من از ابتدای خردادماه اعلام کردم که 2نفر از معلمان ما بازنشسته شدن و حاضر به ادامه همکاری نیستن اما آموزش و پرورش منطقه میگه که نیرو نداریم و از نیروهای موجود استفاده کنید. این هم فقط مشکل من نیست، بیشتر مدیران و همکارانمون امسال با این مشکل دسته و پنجه نرم میکنن و واقعا آسیب جدی برای ما محسوب میشه.»
سال تحصیلی نو با جیب خالی مدارس
دغدغههای خانم هاشمی به کمبود معلم ختم نمیشود، او تا الان سرانه مدرسه را هم دریافت نکرده و صندوق مدرسه برای آغاز سال تحصیلی جدید تقریبا خالی است. «این هم یکی از مسئلههای حل نشدنی هر سال ما با آموزش و پرورش است، درسته که آبونمان مدرسه مثل پول آب و برق و...با مصوبه مجلس رایگان شد اما هزینهها فقط این نیست و ما برای تعمیرات، خرید لوازم جانبی مثل ماژیک و تخته و برگه آچهار و پرینتر و هزار تا خرید ریز و درشت نیاز به پول داریم. از طرفی میگن که مدارس دولتی، از والدین پولی دریافت نکنند و از طرف دیگه وزارتخانه سرانه مدارس رو واریز نمیکنه. این وسط ما میمانیم و مشارکتهای برخی از والدین که گاهی اوقات به داد ما میرسد.»
هنرستانهای فنیوحرفهای و مشکلی به نام تجهیزات
مشکلات خانم هاشمی و مدرسه دولتی سرور مشکل اکثر مدارس دولتی، شبانهروزی و هنرستانهای دیگر هم هست. مرتضی مدنی، مدیر هنرستان فنی و حرفهای در شهر کرمان است که حالا 8سال میشود که با دهها معضل و مسئله چرخ هنرستان را میچرخاند. «ما از نظر تجهیزات واقعا در مضیقه هستیم. همیشه وعده سال تحصیلی بعد را به ما میدهند اما دریغ و صددریغ از عمل کردن به یکی از وعدهها و این در حالی است که در هدایت تحصیلی دائم دانشآموزان را به ادامه تحصیل در رشتههای فنیوحرفهای تشویق میکنند.»
رشتههای فنی و حرفهای تنوع بالایی دارند؛ کشاورزی، حسابداری، برق و رایانه، معماری و ساختمان، طراحی و دوخت، نقشهکشی معماری، تولید برنامههای تلویزیونی، صنایع غذایی، خدمات ناوبری و حملونقل و... که تمام آنها نیازمند تجهیزات فراوان و بهروز هستند. «متأسفانه امکانات ما بسیار کم است و همین باعث میشود روی آموزش و در نهایت خروجی ما تأثیر بگذارد. اما با وجود تمام مشکلاتی که هست تلاش میکنیم سال تحصیلی را با انگیزه و نشاط شروع کنیم و بهترین و کارآمدترین آموزشها را به هنرجویان خودمان ارائه دهیم و نگذاریم دانشآموزانمان این خلأها را حس کنند و مأیوس شوند.»
قبولیهای بلاتکلیف شهریور
درِ کوچک دبیرستان اعتصام باز است و 2کارگر پلههای کوتاه آن را سنگ جدید میاندازند. بوی رنگ نو در همه راهروها پیچیده، تابلو اعلانات پر است از عکس دانشآموزانی که در کنکور97 موفق به قبولی در دانشگاه شدهاند. معاونهای مدرسه مشغول جابهجا کردن فایلهای بزرگ از اتاقی به اتاق دیگر هستند و از داخل کلاسها صدای خدمه میآید که مشغول زدن آخرین جارو و تی کشیدن زمین هستند. آن وسط خانمی با دقت و کاردکبهدست دنبال رد رنگهایی است که روی زمین ریخته شده. اینجا سرعت کارها بالاتر است و حسابی سر همه شلوغ است.خانم ساداتمیر، مدیر مدرسه مشغول چانه زدن با چند مادر است و آنطرفتر دو سه دانشآموز با استرس شاهد این مکالمهاند. معاون مدرسه آرام توضیح میدهد که اینها بچههای قبولی شهریور هستند که هنوز انتخاب رشته نکردهاند و از طرفی ظرفیت مدرسه پر شده. خانم مدیر تأکید دارد که کلاسهایش جا ندارد و باید برای ثبتنام به مدرسه دیگری بروند؛ «جا نداریم، به یک مدرسه دیگهای برید شاید کلاسها ظرفیت خالی داشته باشه، من که گفتم شرط ادامه تحصیل در این مدرسه قبولی در امتحان خرداد است، چرا درس نخوندید؟» بچهها مضطرب خانم مدیر را نگاه میکنند و بعد از کلی صحبت میروند تا خانم مدیر تا فردا فکری به حال آنها کند.
جای خالی شیطنت و خنده بچهها
خانم ساداتمیر توضیح میدهد که ظرفیت کلاسهایش از مرز 35نفر گذشته و اگر این بچهها را قبول کند، کلاس شلوغ میشود، اگر هم قبول نکند که بچهها بلاتکلیف میمانند؛ «یعنی تا لحظهای که زنگ شروع سال تحصیلی نخورد و بچهها به کلاس نروند، مشکلات ما تمام نمیشود؛ تنوع موضوعات هم که زیاد. الان یکی از دیوارهای حیاط کج شده، باید بنا بیاید و تا آخر هفته درست کند. معلم عربی رشته انسانی و معلم فیزیک پایه دهم نداریم و ده جور مشکل دیگر اما خوشحالم که مدرسه باز میشود، واقعا تابستان وقتی این کلاسها و این حیاط را خلوت میبینم دلم میگیرد. مدرسه با حضور بچهها، شیطنتها، خندهها و بازیهای آنها زنده است.»مدیر مدرسه اعتصام مثل خیلی دیگر از همکارانش معمولا چند روز آخر تا غروب در مدرسه است تا هیچ کاری روی زمین نماند. معاون مدرسه وسط جابهجا کردن فایلها میگوید: «از الان تا فردا صبح میشه از مشکلات و بیمحبتیها بگم اما چه فایده؟ واقعا کار معلمی ماجراش فرق میکنه، همه ما دلتنگ دانشآموزانمون هستیم. بچهها که میان ما انرژی میگیریم برای بیشتر کار کردن، برای ایدههای نوتر، حتی شده ما تو زندگی مشکلاتی داشتیم ولی وقتی اومدیم مدرسه و پیش بچهها، همهرو فراموش کردیم، بچهها خیلی پرانرژی و با محبتاند و این خودش چرخ حرکت ما میشه.»مربی پرورشی آرام و بیصدا در ورودی حیاط مدرسه مشغول نصب قرآن و تزئین با گلدان است. روزشمار نصبشده سردر مدرسه به عدد9 رسیده، ماه مهر در کوچه مدرسه با ریختن آخرین برگهای درخت چنار بیشتر احساس میشود.
سرانه مدارس چه شد؟
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش درباره سرانه مدارس گفت: سرانه مدارس در بودجه سال97 رشد 20درصدی داشته است اما در بحث سرانه 2مشکل داریم؛ نخست اینکه اعتبارات دیر تخصیص مییابد و دوم آنکه کامل تخصیص نمییابد. اگر بتوانیم این دو معضل را مرتفع کنیم قطعا همین اعتبارات پیشبینیشده میتواند بسیار کمککننده باشد.علی الهیار ترکمن افزود: 240میلیارد تومان سرانه در بودجه سال97 تعیین شده که 35درصد آن با اولویت مناطق محروم توزیع شده است و مکاتبهای با سازمان برنامه و بودجه داشتیم تا این رقم افزایش یابد. البته تا پایان مرداد 70میلیارد تومان سرانه بین مدارس مناطق محروم توزیع کردهایم. در مناطق محروم به ازای هر دانشآموز سالانه 250هزار تومان سرانه واریز میکنیم.وی عنوان کرد: اگر سازمان برنامه و بودجه با درخواست ما موافقت کند در مهر و آبان سرانههای بعدی مدارس را بر اساس تخصیص خزانه پرداخت میکنیم.
مکث
مشکل کمبود معلم در مدارس
در اردیبهشت امسال اسفندیار چهاربند، رئیس مرکز برنامهریزی و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش گفته بود که در مهر97 حدود 300هزار نفر کمبود نیروی انسانی خواهیم داشت که 84هزار نفر را در قالب حقالتدریس و خرید خدمات تامین خواهیم کرد.او گفته بود که موج بازنشستگی نیروها در آموزش و پرورش از سال97 آغاز میشود و هر سال افزایش پیدا میکند.در نهایت وزارت آموزش و پرورش توانست بخشی از این کمبود را با برگزاری آزمون استخدامی و پذیرش 17هزار معلم جبران کند؛ معلمانی که در مردادماه جذب شدند و قرار است در مهر97 سر کلاس حاضر شوند. همچنین جذب معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان یکی دیگر از راههای جبران این کمبود است ولی سرعت بالای بازنشستگی مانع از تحقق کامل آن میشود.