
کِلک

هواپیمای پست پاتاگونیا به درون طوفان میرفت و فابین هرگونه فکر دورزدن و از کنار طوفان گذشتن را رها کرد؛ چراکه طوفان پراکندهتر از آن بود که بتواند چنان کند. یک لحظه به فکر بازگشت افتاد و در خیال هزارستاره در آسمان صاف دید، اما ارتفاع یکدرجه هم تغییر نکرد.
رمان پرواز شبانه، آنتوان دوسنت اگزوپری، ترجمه: پرویز داریوش، صفحه57