رسول بهروش
کمتر از دو هفته پیش بود که کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال ضمن بازبینی فیلمی از حواشی بازی استقلال و ذوبآهن در اصفهان، دو بازیکن تیم آبیپوش را تا اطلاع ثانوی از حضور در میادین معلق کرد. ویدیویی که ازقضا منبع رسانهای خود باشگاه منتشر کرده بود، نشان میداد الله یار صیادمنش و سجاد آقایی بعد از گل دوم وریا غفوری شادی منشوری کردهاند؛ چیزی شبیه همان اتفاقی که در میانههای سال 90 بین شیث رضایی و محمد نصرتی رخ داد و چنان التهابی ایجاد کرد که موجش به صفحه اصلی یاهو هم رسید. جامعه ایرانی اما مثل همیشه خوی افراط و تفریط خودش را در این داستان هم نشان داد. اگر هفت سال پیش تمرکز بیرحمانه افکار عمومی روی آن ماجرا باعث شد داغ 30 ماه محرومیت بر پیشانی شیث و نصرتی بچسبد، این بار اغلب مخاطبان از در انعطاف درآمدند و بعضا پیش کشیدن چنین پروندههایی را تلاش برای انحراف ذهن مردم از شرایط بغرنج اقتصادی به شمار آوردند! الان بحث بر سر این نیست که واکنشهای غلیظ هفت سال پیش درست بود یا عکسالعملهای ملایم امروز؛ نکته اینجاست که اصولا نوسان رفتاری یک جامعه استاندارد نباید اینقدر وحشتناک باشد و اگر ما مدام در هر مسالهای درگیر سقوط از این طرف یا آن طرف بام هستیم، این یعنی یک جای کارمان اشکال اساسی دارد. به هر حال در مورد این پرونده فدراسیون فوتبال ظرف 10 روز به کلی از موضع اولیهاش عقب نشست و اوضاع طوری شد که مهدی تاج با حضور در تمرین استقلال، رسما از بخشودگی این دو بازیکن سخن گفت!
قطعا حیف بود اگر صیادمنش و آقایی جوان هم «انگشتنما» میشدند و شاید حتی ادامه فوتبالشان مثل شیث رضایی به خطر میافتاد، اما پرسش کلیدی اینجاست که الان رهآورد کمیته اخلاق از جنجال کوتاهمدتی که به پا کرد چه بود؟ آیا جز این است که این سروصداها صرفا باعث شد ویدیوی مربوط به آن اتفاق کذایی چند دههزار بار بیشتر دیده شود و شاید حتی پرده قبح و خجالت بین برخی فوتبالیستهای نوجوان از بین برود؟ خب اگر قرار بود این داستان بههمین راحتی جمع شود، چرا این دو تا بچه را محرمانه احضار نکردید و پدرانه به آنها تذکر ندادید؟ عین همین داستان در ماجرای احضار محسن مسلمان و حسین کعبی هم پیش آمد. اعلام خبر محرومیت موقت این دو بازیکن باعث شد موجی از گمانهزنیها در مورد تخلفات احتمالی آنها شکل بگیرد و مسلمان و کعبی در فضای مجازی به مسایلی مثل دوپینگ، شرطبندی و فساد اخلاقی متهم شوند، اما آقایان چند روز بعد اعلام کردند مشکل فقط مربوط به بدهی جزیی و معوق آنها بوده؛ بدون آنکه توضیح بدهند اساسا بدهی مالی چه ارتباطی به کمیته اخلاق دارد؟! واقعیت آن است که کارکرد مبهم و پر از تناقض این کمیته در فوتبال ایران، بیشتر از پاکسازی و شبههزدایی، منتج به تردیدافکنی و سوءظنتراشی شده است. این کاری نیست که قرار بود کمیته اخلاق انجام بدهد؛ آن هم در روزهایی که مثلا پرونده شکایت خونهبهخونه از نساجی قائمشهر دارد خاک میخورد و حتی تلویزیون هم زور رسیدگی به آن را ندارد. یادمان باشد کمیته اخلاق فیفا امپراطوری سپ بلاتر را هوا کرد، کمیته اخلاق ما اما با پسر بچههای 17 ساله بازی شلکن، سفتکن راه میاندازد!
دو شنبه 5 شهریور 1397
کد مطلب :
28266
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved