ششگانه طب سنتی
چقدر نسخههای ابوعلی سینا برای حال امروز ما خوب است؟
نورا عباسی
یکمشت بابونه، چنددانه رازیانه و چندجرعه دمنوش گیاهی؛ این گیاهان سالهاست که در خانه بسیاری از ایرانیها جاخوش کردهاند و حتی برخی پزشکان هم هنگام نسخه پیچیدن برای بیمارانشان در کنار داروهای شیمیایی، نیمنگاهی به همان نسخههای ابنسینا و زکریای رازی دارند. دکتر علیاکبر جعفری- دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، متخصص درد و فوق تخصص بیهوشی و امراض داخلی- از ایندسته پزشکان علاقهمند به طب سنتی است و تأکید دارد که برای بسیاری از بیماریها میتوان از نسخههای طب سنتی استفاده کرد. همین علاقه دکتر جعفری کافی بود تا برای موضوع جایگاه طب سنتی در میان پزشکان طب جدید به سراغ او برویم:
علاقه شما به شاخه طب سنتی از کجا کلید خورد؟
در تمام دوران مدرسه ما همیشه نامی از ابوعلی سینا و رازی میشنیدیم اما وقتی در سال61 وارد دانشگاه پزشکی شدم متأسفانه حتی
یک خط در مورد ابنسینا بهعنوان یک پزشک نخواندیم. این موضوع باعث شد تا من به سمت طب سنتی کشیده شوم و با وجود مشکلاتی که در پیدا کردن منابع طب سنتی که به زبان عربی و فارسی دری موجود بود، در این زمینه مطالعه کردم و بعدها هم دورههای تکمیلی طب سنتی را در دانشگاه تهران گذراندم.
آیا ترکیب داروهای شیمیایی و سنتی میتواند نتایج بهتری برای درمان بیماران بههمراه بیاورد؟
از نظر من طب سنتی حاصل یکسری تجربیات بشری است و این تجربهها در گذر هزاران سال بین مردم تجربه شده و میتواند به کمک سلامت بشر بیاید. اینکه مرزی میان طب سنتی و جدید بکشیم، درست نیست، چون خود طب جدید در اکثر موارد به همان تجاربی برمیگردد که در طب سنتی بود و حالا مقداری شکل مدرن بهخود گرفته؛ مثلا فرض کنید زمانی میگفتند یک داروی گیاهی برای مشکلات گوارشی مفید است، الان هم علم داروسازی با کشف ماده مؤثره آن داروی گیاهی به درمان بیماری گوارشی میپردازد.
یعنی شما معتقدید که مرزبندی خیر و شر میان طب سنتی و مدرن نباید ایجاد شود؟
گروهی با عنوان طب سنتی به جنگ طب جدید میروند و همه مبانی طب جدید را مبانی استعماری میدانند و در آن سوی میدان هم خیلی از افراد فعال در طب جدید، معتقدند که طب سنتی پایهاش بر خرافات است. هر دو این نگاهها، آلوده به افراط و تفریط است و مانع از این میشود تا هر دو شیوه طبابت با کمک یکدیگر، کمبودهای حوزه خودشان را حل و فصل کنند.
با توجه به نگاه مثبت شما به تلفیق طب سنتی و مدرن، چقدر خودتان از این شیوه برای نسخهنویسی بیمارهایتان استفاده میکنید؟
بهعنوان مثال ما یک بیماری به نام سندروم روده تحریکپذیر در علم جدید داریم که برایش درمان قطعی یافت نشده، از نظر من اگر در این بیماری روی مبانی طب سنتی تمرکز کنیم، خیلی بهتر است. برای این بیماریها که درمان قطعی ندارند، میتوان به عوامل ششگانه طب سنتی(سته ضروریه) نگاه کرد. سته ضروریه بر سبک زندگی تأکید دارد؛ یعنی افراد باید به هوا، خوراک، احساسات، خواب و بیداری و... توجه داشته باشند.
وقتی ما این سندروم روده تحریکپذیر را با سته ضروریه بررسی میکنیم متوجه میشویم بسیاری از موارد درمانی که طب جدید برای این بیماری میگوید در این سته ضروریه هم وجود دارد. برای درمان تعدادی از بیماریهایی که از سوی حکمای طب سنتی مانند ابوعلیسینا شناسایی شده بودند، ما داروی مناسب داریم؛ مثلا برای سرماخوردگی از ترکیبات آویشن یا برای سرفههایی که منشأ عفونی نداشته باشد از ترکیبهای طب سنتی مانند پرسیاوشان استفاده میکنم.
زمانی که بیماری مزمن یا مستحکم شده باشد مثل سردردهای شدید، داروهای گیاهی فرآوری شده یا ترکیب چند داروی گیاه مانند هایپیران را در کنار دیگر شیوههای درمانی تجویز میکنم.
خود بیمارها چقدر از داروهای گیاهی برای درمانشان استقبال میکنند؟
چون این طب آشنای مردم است خیلی از بیمارها خودشان داروهای گیاهی را طلب میکنند، در سوی دیگر مردمی هم هستند که از درمانهای طب جدید نتیجه نگرفتهاند یا اینکه دچار عارضه داروهای شیمیایی شدهاند، بههمین دلیل سراغ طب سنتی میآیند.
گروهی با عنوان طبسنتی به جنگ طب جدید میروند و همه مبانی طب جدید را مبانی استعماری میدانند و در آن سوی میدان هم خیلی از افراد فعال در طب جدید معتقدند که طب سنتی پایهاش بر خرافات است. هر دو این نگاهها، آلوده به افراط و تفریط است و مانع از این میشود تا هر دو شیوه طبابت با کمک یکدیگر، کمبودهای حوزه خودشان را حل و فصل کنند