چهرههای خبرساز جهان در سال 2017
محمدامین خرمی:
پیش از این، بیشتر نقاط بحرانخیز دنیا، جاهایی در حوالی خاورمیانه و آفریقا بودند اما اکنون «همهگیر» و «سیال» شدن بحرانهای جهانی باعث شده که اغلب نقاط جهان، یا خود به کانون بحران تبدیل شوند و یا فضایی مستعد برای گسترش بحران به شمار روند؛ گویی بحرانها دیگر مرز نمیشناسند و بهراحتی از کشوری به کشور دیگر، از منطقهای به منطقه دیگر و حتی از قارهای به قاره دیگر منتقل میشوند.
ویژگی مهم بحرانهای جهان امروز ما این است که بیشتر آنها ساخته دست انسانها هستند. در سال2017 میلادی بیش از هر زمان دیگری، «چهرههای سیاسی» محور بحرانها بودهاند؛ بحرانهایی که اغلب آنها تبعات جهانی داشتهاند. این وضعیت را در بحرانهای بزرگی همچون بالاگرفتن تنش میان آمریکا و کرهشمالی، افزایش آتش جنگ در یمن و تلاشهای ناکام جداییطلبان در کاتالونیا بهروشنی میتوان دید.
دونالد ترامپ؛ غیر قابل پیشبینی
در ابتدای سال2017 فردی به جمع رهبران جهان پیوست که خیلی زود، غیرقابلپیشبینیترین آنها شد. دونالد ترامپ 2ماه بعد از پیروزیاش در یک انتخابات پرحاشیه، بهعنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا سوگند یاد کرد و به کاخ سفید راه یافت. او از همان ابتدای ورودش به کاخ سفید جنجالی ظاهر شد و با امضای چندین دستور اجرایی، فضای سیاسی آمریکا و جهان را متلاطم کرد.
دستور او برای لغو طرح بیمه همگانی باراک اوباما اعتراضهای بسیاری را در آمریکا بهدنبال داشت و حکمش برای جلوگیری از سفر اتباع 7کشور مسلمان به آمریکا نیز در جهان موجی از اعتراض به راه انداخت. ترامپ سال2017 را بحرانی آغاز کرد و بحرانی نیز به پایان رساند.
کمتر از 10روز مانده به پایان سال، 128کشور جهان در سازمان ملل به قطعنامهای رأی دادند که تصمیم او در مورد بیتالمقدس را محکوم میکرد؛ حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز علیه او رأی دادند! دونالد ترامپ اگر همچنان در قدرت بماند و دولتش با استیضاح به پایان خط نرسد، پتانسیل آن را دارد که در سال2018 هم در میان چهرههای خبرساز جهان باشد.
محمد بنسلمان؛ بازنده بزرگ
محمد بنسلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی را باید یکی از چهرههای سال2017 دانست اما نه به دلیل موفقیتهایش بلکه به خاطر شکستهایش. بنسلمان از حدود 2سال پیش رسما قدرت را در عربستان به دست گرفته است. او به دلیل اشتباهات متعدد محاسباتیای که داشته، شکستهای متعددی را در عرصه سیاست خارجی، به عربستان تحمیل کرده است.
ناکامی عربستان در 2 جنگ سوریه و یمن، حاصل رویکرد تهاجمی او در سیاست خارجی بوده است. تقابل بینتیجه عربستان با قطر هم ثمره نگاه تمامیتخواه او به روابط میان ریاض با کشورهای عربی و کشورهای حوزه خلیجفارس بوده است. وقایع عجیبی که در ماجرای حضور سعد حریری ـ نخستوزیر لبنان ـ در عربستان به وقوع پیوست، نمونه دیگری از این سیاستهاست که اعتبار سعودیها را بهکلی زیر سؤال برد.
با این حال، محمد بنسلمان همزمان با پیگیری یک رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی، تلاش کرده که در داخل، دست به اصلاحات گسترده بهخصوص در حوزه زنان بزند؛ اصلاحاتی که بسیاری، آنها را ابزاری برای هموارکردن مسیر او به سوی پادشاهی میدانند.
کیم جونگ اون؛ مرد موشکی
در 7سالی که از حضور کیم جونگ اون در مسند قدرت میگذرد، او هیچگاه به اندازه سال2017 شهرت نداشته است که دلیل آن را هم باید در تنش بیسابقه میان کرهشمالی و آمریکا طی این یک سال جستوجو کرد. کیم جونگ اون و دونالد ترامپ طی یک سال گذشته بارها و بارها علیه هم موضعگیری کرده و یکدیگر را «دیکتاتور» خواندهاند.
از آغاز سال و با حضور ترامپ در کاخسفید، تنش جاری میان 2 کشور ناگهان بالا گرفت. البته دلیل دیگر بالاگرفتن تنش را هم باید در نظر داشت؛ افزایش آزمایشهای موشکی و هستهای پیونگیانگ. کرهشمالی تاکنون 6آزمایش هستهای داشته که 4فقره آن در دوره کیم جونگ اون بوده است. ترامپ از همان ابتدا به پیونگیانگ وعده «باران آتش» داد و رهبر کرهشمالی هم بارها واشنگتن را به حمله هستهای تهدید کرد.
بحران شبهجزیره کره یکی از مهمترین بحرانهای جهان در سال2017 بوده که ادامه آن در سال آینده میلادی ممکن است یک جنگ تمامعیار هستهای را به جهان تحمیل کند.
کارلوس پوجدمون؛ روزنامه نگارجداییطلب
زندگی سیاسی کارلوس پوجدمون را میتوان به چند دهه تقسیم کرد. روزنامهنگاری که دامنه فعالیتش در دهه1980میلادی به شهر کوچک «خیرونا» در شمال منطقه کاتالونیا اسپانیا محدود میشد، رفتهرفته از دهه1990میلادی وارد عرصه سیاست شد. او با توجه به تمایلات جداییطلبانهای که داشت، مورد توجه قرار گرفت و ابتدا در اسپانیا و سپس در اروپا به شهرت رسید.
پوجدمون 10سال بعد وارد شورای شهر شد و سپس بهعنوان نماینده خیرونا به پارلمان راه پیدا کرد. 10سال پس از آن، او به ریاست دولت خودمختار کاتالونیا انتخاب شد و آتش را در انبار باروت جداییطلبی این منطقه انداخت. کاتالانها پس از دههها کشمکش با دولت مرکزی، بالاخره در سال2017 موفق شدند که به رهبری پوجدمون، همهپرسی جدایی برگزار کنند اما این اقدام، به انحلال پارلمان محلی و برکناری او از سوی دولت مرکزی منجر شد.
پوجدمون و تعدادی از اعضای کابینهاش بلافاصله به بلژیک گریختند؛ اگرچه او با وجود مخالفتهای داخلی و خارجی همچنان بر طبل جداییطلبی میکوبد. سال آینده سال تشکیل پارلمان جدید محلی در کاتالونیا و سال سرنوشت کاتالانها خواهد بود.
امانوئل مکرون؛ اصلاحگر اروپایی
7ماه پیش مردم فرانسه در یکی از سرنوشتسازترین انتخابات اروپا، به پای صندوقهای رأی رفتند.
قدرت در این کشور به طور سنتی میان 2جریان اصلی سیاسی، یعنی چپهای میانه و راستهای میانه دست بهدست میشود اما این بار مردم فرانسه کلید الیزه را به چهره مستقل انتخابات، امانوئل مکرون 39ساله سپردند. مکرون با شعار «نه چپ، نه راست» و با وعده بهلرزهدرآوردن نظام سیاسی فرانسه به میدان آمد.
او با کسب 66درصد آرا، پیروز میدان شد تا امید فرانسویها برای بازسازی اقتصادی کشورشان و امید اروپاییها برای حفظ اروپای واحد، تقویت شود. تا همین 3سال پیش کسی در فرانسه مکرون را نمیشناخت. او در دوره کوتاهی کارمند دولت بود اما خیلی زود به دنیای بانکداری، وارد و کارشناس پولی و بانکی شد.
مکرون حدود 11سال پیش به حلقه نزدیکان فرانسوا اولاند ـ رئیسجمهور وقت ـ راه پیدا کرد و مشاور اقتصادی او شد.
او در سال2014 وزیر اقتصاد شد اما یک سال بعد استعفا کرد و سپس با تاسیس حزب «حرکت به جلو» وارد انتخابات شد تا با حمایت هواداران جوان و تحصیلکردهاش، تاریخساز شود.
رجب طیب اردوغان؛ به سوی تغییرات بزرگ
مردم ترکیه بهارشان را به دعوت رجب طیب اردوغان، با یک همهپرسی جنجالی آغاز کردند؛ همهپرسیای که بزرگترین تغییرات از زمان تاسیس نظام مدرن جمهوری در ترکیه را وارد قانون اساسی این کشور کرد.
اردوغان 3سال پیش موفق شد با شکست رقبا به ریاستجمهوری ترکیه برسد و از همان ابتدا اعلام کرد که قصد دارد پست ریاستجمهوری را از یک پست تشریفاتی به یک پست کلیدی و تأثیرگذار تبدیل کند.
رأی 51درصدی هواداران اردوغان به تغییر قانون اساسی در سال2017، این خواسته را ممکن کرد؛ بدینترتیب نظام پارلمانی ترکیه به نظام ریاستی تغییر یافت و اختیارات رئیسجمهور، گسترده شد.
هواداران اردوغان معتقد بودند که اختیارات بیشتر رئیسجمهور به حرکت به سوی «مدرنیسم» میانجامد؛ اما مخالفان او اعتقاد داشتند که اختیارات مورد نظر اردوغان، او را به یک «دیکتاتور» تبدیل میکند. در نهایت، پیروز این جدال، رجب طیباردوغان بود. اکنون اردوغان در صورت پیروزی در انتخابات سال2019 میتواند تا سال2029 در قدرت بماند.
آنگلا مرکل؛ بانوی مذاکرات
چهره پیروز انتخابات تابستان 2017آلمان، چهره مغموم مذاکرات پاییز برای تشکیل دولت ائتلافی بود. آنگلا مرکل ـ رهبر حزب دمکراتمسیحی ـ با کسب حدود 33درصد از آرا در انتخابات سراسری، پیروز میدان شد اما برای تشکیل دولت، نیاز به ائتلاف با یکی از احزاب بزرگ یا 2 حزب کوچکتر داشت. او زمانی که با پاسخ منفی سوسیالدمکراتها روبهرو شد، بهناچار مذاکراتش را با 2حزب دمکراتیک آزاد و سبزها آغاز کرد.
مذاکرات در موعد مقرر به نتیجه نرسید تا سیاست و حکومت در آلمان در حالت تعلیق بماند.
اکنون به دستور رئیسجمهور آلمان مذاکرات بار دیگر برای تعیین سرنوشت دولت آینده از سر گرفته شده است.
آلمانها شکوفایی اقتصادی و سیاسی خود را مدیون 12سال حضور مرکل در قدرت میدانند؛ به همین دلیل است که به او لقب «مادر مرکل» دادهاند. شرایط سیاسی امروز آلمان، در سالهای پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است.
مردم آلمان ممکن است مجبور شوند بار دیگر پای صندوقهای رأی حاضر شوند اما در چنین شرایطی، احتمالا دیگر آنگلا مرکل، گزینه مورد نظر حزب دمکراتمسیحی نباشد. مرکل ـ قویترین رهبر اروپا ـ اکنون برای نجات آینده سیاسی خود، در حال تقلاست.
رابرت موگابه؛ آخر خط
زیمبابوه در جنوب آفریقا، زمانی از مستعمرات بریتانیا بود و با نام «رودزیا» شناخته میشد. در دهه1980 یعنی زمانی که شاکله استعمار در آفریقا فروریخت، رودزیا هم استقلال پیدا کرد.
مبارزان سیاهپوست از سالها پیش از آن، علیه اقلیت سفیدپوست این کشور که قدرت سیاسی و نظامی را در دست داشتند مبارزه میکردند و رابرت موگابه، یکی از آنها بود. او معلم بود و 7مدرک دانشگاهی داشت اما کلاس درس و دانشگاه را کنار گذاشت و علیه سفیدپوستان استعمارگر اسلحه بهدست گرفت.
قیام چریکی موگابه خیلی زود او را به قهرمان انقلابی رودزیاییها تبدیل کرد. در نخستین انتخابات پارلمانی در زیمبابوه که مدت کوتاهی پس از کسب استقلال برگزار شد، حزب اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه (زانو) به رهبری رابرت موگابه توانست اکثریت قابلتوجه آرا را به دست آورد و قدرت را به دست بگیرد. موگابه 7سال نخستوزیر بود و سپس بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
رهبر 93ساله زیمبابوه، پس از 3دهه حضور در قدرت حدود یک ماه پیش با کودتای همقطارانش برکنار شد.
سعد حریری؛ ستاره نمایش
سعد حریری حدود 2ماه پیش ناگهان خود را در میانه نمایشی دید که کارگردانی آن را محمد بنسلمان ـ ولیعهد عربستان ـ به عهده داشت؛ نمایشی که لبنان را وارد بحرانی ناخواسته کرد و جهان را در بهت فروبرد.
حریری طی سفری ازپیشاعلامنشده به ریاض، در نطقی تلویزیونی، ضمن انتقاد از ایران و حزبالله، از سمتش استعفا کرد.
او گفت که جانش در لبنان در خطر است و قصد بازگشت به بیروت را ندارد.
میشل عون ـ رئیسجمهور لبنان ـ استعفای او را نپذیرفت و حسن نصرالله ـ رهبر حزبالله ـ هم اعلام کرد که استعفای حریری، تحت فشار عربستان انجام شده و این گروه همچنان او را نخستوزیر لبنان میداند.
با ادامه حضور حریری در ریاض، لبنان اعلام کرد که رفتار عربستان را نوعی «گروگانگیری» تلقی میکند. سعودیها 18روز بعد زیر فشار اعتراضهای مردمی در لبنان و کشورهای اروپایی، مجبور شدند به حریری اجازه خروج بدهند.
حریری در بازگشت به بیروت استعفای خود را پس گرفت و گفت: «آنچه در عربستان سعودی رخ داده پیش من میماند و قرار نیست برای هیچکسی فاش شود».