• سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
  • الثُّلاثَاء 1 ذی القعده 1446
  • 2025 Apr 29
یکشنبه 7 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 253775
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/X6mov
+
-

موج شایعه در انفجار بندر

نشست تلویزیون همشهری با حضور سیده‌راضیه حسینی و محمد لسانی درباره نحوه اطلاع‌رسانی انفجار بندر شهید رجایی

گزارش1
موج شایعه در انفجار بندر

محمد علی حسن نیا، محسن تولایی-روزنامه‌نگار

انفجار دیروز در بندر شهید رجایی بار دیگر ضرورت بازنگری در نحوه مدیریت رسانه‌ای بحران‌ها را آشکار کرد. در ساعات اولیه حادثه، شاهد انتشار اخبار متناقض، تصاویر پراکنده و تحلیل‌های غیرمستند در فضای رسانه‌ای کشور بودیم؛ وضعیتی که امنیت روانی جامعه را تهدید کرد و زمینه را برای سوءاستفاده رسانه‌های معاند فراهم آورد.
در میزگردی تخصصی با حضور محمد لسانی، کارشناس رسانه و سیده‌راضیه حسینی، پژوهشگر ارتباطات، ابعاد این بحران رسانه‌ای بررسی شد. حسینی با اشاره به نبود پروتکل مشخص برای اطلاع‌رسانی در حوادث، بر لزوم تعیین مرجع رسمی انتشار اخبار تأکید کرد و هشدار داد که فقدان انسجام خبری، جامعه را در برابر اخبار جعلی آسیب‌پذیر می‌کند.
لسانی نیز با نگاهی به ابعاد مردمی بحران، نقش کاربران فضای مجازی را یکی از اضلاع اصلی معادله دانست و تصریح کرد که بدون آموزش رسانه‌ای عمومی و هدایت تولیدات مردمی، نمی‌توان انتظار مدیریت موفق اخبار را داشت. وی با تأکید بر تجربه کشورهای توسعه‌یافته، خواستار تدوین چارچوب‌های الزام‌آور برای نحوه عملکرد رسانه‌ها و کاربران در شرایط اضطراری شد.
تجربه‌های بین‌المللی نظیر کنترل رسانه‌ای در بحران‌های امنیتی جهان ازجمله در آمریکا و اروپا نشان می‌دهد که در چنین مواقعی، تنظیم‌گری قوی و پاسخگویی سریع مسئولان، ضامن ثبات روانی جامعه است؛ بدون این ابزارها، فیک‌نیوزها میدان‌دار می‌شوند و افکار عمومی را به بیراهه می‌کشانند. حادثه بندر شهید رجایی فرصتی است برای بازنگری جدی در نقشه راه رسانه‌ای کشور؛ ضرورتی که تعلل در تحقق آن، هزینه‌هایی به امنیت ملی تحمیل خواهد کرد. در گفت‌وگوی تلویزیونی همشهری با این دو کارشناس حوزه رسانه، الزامات و بایدها و نبایدهای رسانه در میانه بحران‌ها مورد نقد و بررسی قرار گرفت که در ادامه تقدیم می‌شود.

در موضوع انفجار که به‌صورت طبیعی و غیرطبیعی رخ می‌دهد، چطور از نظر رسانه‌ای باید عمل شود؟ فیک‌نیوزها را چطور باید از منابع معتبر جدا کرد؟ از دید رسانه‌ای حادثه انفجار بندر رجایی چه ابعاد مثبت و منفی‌ای داشته است؟
حسینی: یکی از اصلی‌ترین اتفاقاتی که از صبح(دیروز) شاهد آن بودیم، عدم‌انسجام اطلاع‌رسانی است. یک حادثه زمان می‌برد تا جزئیاتش مشخص شود، اما باید پروتکل رسانه‌ای وجود داشته باشد که در ساعت‌های اولیه بحران چطور باید اطلاع‌رسانی شود، نهاد اطلاع‌رسانی چه نهادی است و عملکرد رسانه‌های مختلف نسبت به آن موقعیت چطور باید باشد و چطور تصاویر و پیام‌ها را باید منتقل کنیم؟ باید پیش از بحران روی این مسائل کار شود. از خروجی‌ها برمی‌آید که چنین پروتکلی وجود ندارد. اطلاع‌رسانی محلی و به نقل از منابع آگاه نباید در چنین اتفاقاتی منتشر شود. رسانه‌ها باید خودشان را مقید کنند که امنیت روانی جامعه و اطلاع‌رسانی دقیق را قربانی رقابت با هم نکنند.

واقعا می‌شود رسانه را نگه داشت و گفت شما این خبر را بزنید یا نزنید؟
لسانی: ما باید کمی با سواد رسانه‌ای به مسئله نگاه کنیم و با زبان صریح صحبت کنیم و به میدان بپردازیم. نمی‌دانم اسمش را غر یا ژست بگذاریم که یاد گرفته‌ایم یقه رسانه‌ها را بگیریم. یک قسمت پازل که اصلا به آن توجه نمی‌کنیم، قسمت بازیگران مردمی است که گوشی در دست دارند و وقتی انفجار کرمان رخ‌می‌دهد، در ساعت اول 20 ویدئو بیرون می‌آید که اندام‌های تکه‌تکه‌شده در فیلم‌ها به‌نمایش درمی‌آید. این پازل چند‌تکه بیش از 150میلیون گوشی هوشمند در دست مردم دارد که احساس می‌کنند می‌توانند تولید محتوا کنند. خود ما هم می‌گوییم بهترین تولیدکنندگان محتوا مردم هستند، اما آیا به آنها آموزش داده‌ایم؟ آیا فضایی ایجاد کرده‌ایم که تولیداتشان را به‌صورت متمرکز ارائه کنند. مثلا در حادثه تروریستی اهواز تصویر یک سرباز فداکار دیده شد یا تصویر فردی که در حرم یک تروریست را خلع‌سلاح کرد؟ ما ممکن است تولیدات رسانه‌ای‌ای داشته باشیم که حال مردم را بد کند. این پازل 3تکه دارد. فردی فیلم گرفته و می‌گوید موشک زده‌اند، آیا او موشک را دیده است؟ یا فرد دیگری از کانتینر بیرون آمده و دوربین به‌دست بالای سر یک کشته‌شده که قسمتی از سر و بدنش متلاشی شده می‌گوید روحش شاد! تولیدات مردمی باید هدایت شود. پازل دوم رسانه‌ها هستند. ممکن است برخی رسانه‌ها توقع داشته باشند که تجهیزات بدهیم تا کار کنند. برخی می‌گویند که آقای لسانی مگر به ما تذکر ندادند که در میدان نباشیم و تا اجازه ندادیم، کار نکنیم؟ رسانه باید شجاعانه در میدان باشد و با هوش هیجانی خودش تولید در لحظه کند. مگر می‌شود دوربین دست خبرنگار نداد؟ ما معتقدیم یک رسانه‌ای پوست‌کلفت کار خودش را می‌کند و آنچه تجربه دارد، اجرا می‌کند. رسانه باید چنین باشد. پازل سوم هم مسئولان هستند. برخی مسئولان مانع هستند و می‌گویند فعلا زمان بخرید و چیزی نگویید تا کامل بگوییم. خیر. آن‌چیزی را که فعلا می‌دانید، بگویید. مثلا بگویید انفجار براساس تصاویر هوایی در چند نقطه بوده است؟ برخی مسئولان آقای دوربینی هستند. چندین مسئول اظهارنظر مختلفی داشته‌اند که مواد آتش‌گرفته چه بوده است؟

تجربه کشورهای دیگر در این موضوع چیست؟ چند مصداق قابل بیان است؟ مثلا در اسرائیل، برای سانسورهای نظامی خودشان قواعد خاصی دارند.
حسینی: انفجاری در سال‌2013 در تگزاس اتفاق افتاد که کارخانه کود شیمیایی بود. در کشورهایی مثل آمریکا و اروپا حوادث شکل دیگری پیدا می‌کنند. در آمریکا نهادی مثل اف‌سی‌سی رگولاریتی می‌گذارد که رسانه باید پوشش خبری مبتنی بر اطلاعات مستند و تأیید‌شده داشته باشد. در مواقع بحران پروتکل فرق می‌کند. اطلاع‌رسانی غلط ممکن است ابعاد حادثه را بیشتر کند. در اتحادیه اروپا هم تصریح شده رسانه‌ها باید به منابع رسمی اتکا کنند و در غیر این صورت جرم‌انگاری می‌شود و جنبه کیفری ایجاد می‌کند؛ رسانه‌ها در اروپا ممکن است لغو مجوز ‌یا جریمه‌های سنگین مالی شوند. حوادث شلیک در مدارس آمریکا چطور اطلاع‌رسانی می‌شود؟ نهاد رسمی مثل پلیس یا آتش‌نشانی اطلاع‌رسانی می‌کند. در حوادث، نوار زردرنگ می‌کشند و رسانه‌ها پشت این نوار زردرنگ هستند و در پس‌زمینه هم نیروهای رسمی پلیس و آتش‌نشانی هستند که به قاب رسانه‌ها امنیت را القا می‌کنند. تأثیر عکس روی بخش هیجانات است. منظور ما نشان‌دادن گل و بلبل نیست. محتواهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که آنها هم پروتکل خودشان را دارند. اف‌سی‌سی با شبکه‌های اجتماعی و وزارت امنیت زیرساخت در ارتباط است و تنظیم می‌کند که محتواهای خشونت‌آمیز به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی حذف شود. در اروپا نهادی مثل دی‌اس‌ای رسانه‌های اجتماعی ‌را موظف می‌کند که در مواقع بحران رعایت کنند.

چرا هر دفعه در بحران‌ها اتفاقات بد رسانه‌ای تکرار می‌شود؟ چرا وقتی زمان مذاکرات است، کانال‌ها اسم خودشان را از سکه و بازار به اخبار مذاکرات تغییر می‌دهند؟ به مردم چطور باید فیک‌نیوز را آموزش داد؟
لسانی: مشکل ما در آرایش حکمرانی است. برخی می‌گویند سریع مسئله را ساختاری نکنید. من مخالفم. آیا می‌شود جلوی ضربه‌زدن نهادهایی را که در راستای امنیت ملی راهبردهایی می‌دهند که رسانه، عطای کار را به لقایش می‌بخشد، گرفت؟ بضاعت رسانه‌ای دولت جمهوری اسلامی چقدر است؟ چقدر سکو دارد؟ گاهی یک نفر از بنر‌زدن تا تشریفات و همه‌‌چیز را انجام می‌دهد. نیروی انسانی و ساختار دولت در حوزه رسانه بسیار زیاد است. یک نفر در بخش اطلاع‌رسانی دولت است و چندین کار دیگر هم به او داده می‌شود. اول باید وزن‌کشی بضاعت رسانه‌ای دولت جمهوری اسلامی و نهادهای عمومی ازجمله همشهری صورت گیرد. چرا نهادها در لایواستریم‌ها مشارکت نمی‌کنند؟ دولت‌ها خودشان را مستأجر 4ساله می‌دانند و کار کوتاه‌مدت می‌کنند. گاهی ترامپیست‌هایی هم در دولت‌ها همه‌‌چیز را به هم می‌زنند و می‌گویند ما می‌خواهیم یک کار دیگری کنیم. نخست نقشه‌های کلان است که انسان‌ها را پیر می‌کند و دوم ترامپیست‌هایی که در دولت‌ها هستند. اتحادیه اروپا در بحران‌های تروریستی و امنیتی پروتکل‌های مختلفی دارد، مثلا می‌گوید کنفرانس یک ساعت به یک ساعت برگزار و خط ارتباطی هات‌لاین برای ارتباط با مردم برقرار شود. در شورای‌عالی فضای مجازی یک مصوبه است که اگر فیک‌نیوز آمد، مقام مسئول باید زیر یک ساعت پاسخ دهد وگرنه مجرم شناخته می‌شود، اما آیا چنین می‌شود؟ برای همین فیک‌نیوزها بازار پررونقی دارند. در ایران کلونی ایتایی‌ها، بله‌ای‌ها و اینستاگرامی‌ها، فیک‌نیوزهای خودشان را تولید می‌کنند، جامعه چندقطبی می‌شود و فاصله‌ها بیشتر می‌شود.

نهادهای رسمی باید در این مواقع چه کنند؟ ما ضربات زیادی در این مواقع خورده‌ایم. آیا در شورای‌عالی فضای مجازی دستوراتی وجود دارد که روی زمین مانده باشد؟
حسینی: اصلی‌ترین نهادی که فلسفه وجودی آن رگولاریتی‌گذاری است، شورای‌عالی فضای مجازی است. منتها مصوبات شورا ضمانت اجرایی ندارند. دبیرخانه شورا اگرچه موظف است مصوبات را پیگیری کند و مصوبات شورا در حکم قانون است، ولی تغییری ایجاد نمی‌شود. رگولاریتی‌ها در حد سند مصوب باقی می‌مانند و برای آنها ضمانت اجرایی اندیشیده نشده است. باید آن بخشی که مرتبط با مجلس، دولت و قوه قضاییه است در اجرای این مصوبه‌ها رعایت شود و دستگاه‌ها آنها را رعایت کنند. بعد از این مشکل باید سراغ به‌روز رفتن رگولاریتی‌ها برویم. در یک پژوهش آمریکایی، مشخص شده اولویت‌های اصلی رسانه‌های دنیا را فیک‌نیوزها تعیین می‌کنند. این قدرت اخبار جعلی را می‌رساند. وقتی که اخبار جعلی طبق پژوهش‌ها بیشترین اولویت‌های رسانه‌ای دنیا را تعیین می‌کنند، چرا ما هنوز مصوبه قاطع و محکمی در شورای‌عالی فضای مجازی نداریم که دستگاه‌ها را مجاب به اتخاذ پروتکل‌های مشخص کند؟ باید کسانی که کانال دارند و در لایه‌های غیررسمی هستند خودشان را زیر تیغ نظارت بدانند.

عملکرد رسانه‌های دشمن را در بحران چگونه ارزیابی می‌کنید؟
لسانی: مگس روی زخم می‌نشیند. رسانه‌های دشمن آنجایی ورود می‌کنند که ما خوب عمل نمی‌کنیم. شورای‌عالی امنیت ملی، شورای‌عالی فضای مجازی، شورای اطلاع‌رسانی دولت، شورای هماهنگی سران قوا و... باید کارهای غیرراهبردی هم انجام دهند. آنها می‌گویند ما تولید کلان‌محور می‌کنیم. رهبر انقلاب سال‌1384 گفتند آرایش رسانه‌ای دشمن را ببینید که چندلایه و متکثر است. رسانه‌های دشمن پمپاژ واحد می‌کنند. ما می‌بینیم تولید رسانه‌های داخلی کمتر از 12درصد است و تولید رسانه‌های خارجی 88درصد. رهبر انقلاب تعبیر لشکرسازی کاذب را به‌کار بردند و از انبوه‌سازی دروغ صحبت کردند. یک سرمایه‌گذاری چند ده‌میلیون دلاری انجام می‌شود تا بگویند جهان ذیل مدیریت افکار عمومی ماست. سرمایه‌گذاری یک حلقه است. حلقه دوم ثبات شغلی است که افراد استخوان‌دار به رسانه‌ها بیایند. الان یک باشگاه برای نوجوانان می‌زنند و عرصه رسانه از استخوان‌دارها جدا شده است. در حلقه یک باید ادبیات علم و ادبیات رسانه تقویت شود. دوم نیروی نخبه تقویت شود. سوم اندیشکده و چهار‌م نیروی میدانی رسانه وجود داشته باشد. رسانه ملی روزنامه 118میلیارد تومان بودجه دارد که روی افکار عمومی کنترل داشته باشد. آیا این قضیه به‌درستی مدیریت می‌شود؟ نظام رسانه‌ای ما باید بازطراحی شود.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید