• جمعه 14 دی 1403
  • الْجُمْعَة 3 رجب 1446
  • 2025 Jan 03
یکشنبه 25 آذر 1403
کد مطلب : 243249
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/nZEql
+
-

اینجا پاتوق کبوترهاست

چند روایت از میدان ها و خیابان‌هایی که سال‌های دور و درازی ا‌ست به پاتوقی برای دانه‌خوری کبوترهای شهر تبدیل شده‌اند

زندگی
اینجا پاتوق کبوترهاست

سحر جعفریان‌عصر- ‌روزنامه نگار

آزاد ورهایند، اما جلد و اهلی تهران انگار؛ کبوترهایی که بیشتر از باقی پرندگان بومی پایتخت مانند گنجشک، کلاغ، سار و پرستو به چشم می‌آیند. میان گونه‌های مختلف‌شان از آن سفید شاهی‌های نمایشی، مسافتی‌های نامه‌بر، طوقی‌های پرشی، کاکلی‌های مسابقه‌ای و پاپرهای پروازی این کبوترهای شهرت‌یافته به کفترچاهی، تهرونی، شمرونی و نیاورانی‌اند که از گذشته‌هایی دور در همزیستی با شهرنشینان به سورچرانی در برخی میدان‌ها و خیابان‌های قدیمی و خاص، عادت کرده‌اند؛ میدان‌ها و خیابان‌هایی که علاوه بر اسامی‌شان با جایی برای دانه‌خوری کبوترها نیز شناخته شده‌اند. به وقت صبح یا ظهر، سفید، سیاه، قهوه‌ای، طوسی و بیشتر خاکستری‌هایشان که جلایی از رنگ سبز یا بنفش به گردن و 2خط سیاه روی شاه‌پرهایشان دارند خود را به سر بساط سورهایی از ارزن، گندم، تخم‌جارو و قره‌ماش در ضلع جنوبی میدان تجریش و حوالی محوطه امامزاده صالح(ع)، سنگفرش میدان منیریه، زیر پل سیدخندان، فلکه دوم تهران‌پارس، میدانگاه پارک‌شهر، میدان ابریشم (کبوترخانه علی‌آباد) در بلوار دستواره، اداره برق میدان شهدا، ابتدای خیابان فردوسی در تقاطع با خیابان منوچهری، میدان ابن‌سینا و بسیاری جاهای معمول دیگر از گونی‌های بذر و دانه چیده‌شده مقابل عطاری‌ها و نانوایی‌ها تا پارک‌های جنگلی و تالاب‌های پایین‌دست شهر می‌رسانند. سورگستران هم کسانی از اهالی یا کسبه و رهگذران هستند که به رسم نذر یا به روال عادتی دیرینه و حتی به بهانه عکس و فیلم برداشتن، کبوترهای شهر را دانه مهمان می‌کنند. البته که داستان کبوترهای شهر با وجود کبوترخانه یا جلدخانه، کفتربازان و آموزش کفتربازی در شبکه‌های مجازی، شکارچیان کبوتر و قوانین مربوط به منع صیدشان، مسابقات کبوترهای زینتی، نذر آزادی کبوتر و افرادی در شناسنامه و کوچه‌هایی در تابلوهای سردرشان با نام کبوتر خواندنی‌تر هم هست.

پاتوق قدیمی کبوترهای سورچران
همه‌شان به‌خوبی می‌دانند که از فراز روف‌گاردن برج‌های کوتاه و بلند، پشت‌بام خانه‌های قدیمی که روزگاری آشیان‌شان به شکل قفس‌های توری در برخی از آنها جای داشت، لا‌به‌لای شاخ و برگ درختان و بالای بیلبوردها و چراغ‌ها برای دانه‌خوری‌های چرب و چیل کجای شهر فرود آیند. حوالی میدان تجریش و محوطه امامزاده صالح(ع) تعدادشان چشمگیرتر است؛ گویی که به غریزه از قدمت این پاتوق دانه‌خوری مطلعند. از سویی برخی زائران و رهگذران آن محدوده ترجیح می‌دهند به جای نذر بسته‌های نمک، کیسه‌های نیم تا یک کیلویی دانه‌های خوراکی بخرند و خیرات کنند. برخی دیگر هم البته در گذشته بیشتر و حالا کمتر، نذرشان این بوده و هست که در گروی برآورده‌شدن حاجت‌شان، یکی از کبوترهای تک خود را همانجا کنار آن صدها کبوتر چاهی آزاد و رها کنند.

پاتوق‌های دانه‌خوری به‌جای کفترخانه‌ها
از آن همه بنای آجری کبوتر یا کفترخانه که در محله‌های بالا و پایین تهران قدعلم کرده‌بودند فقط یکی به لطف نوسازی حوالی ایستگاه متروی علی‌آباد باقی مانده که البته کبوترها کمتر میلی به نشستن و دانه‌خوری میان حفره‌ها و راهروهای باریک و پیچ در پیچ آن دارند؛ برای همین هر صبح درست همزمان با بالارفتن کرکره مغازه‌ها، مشت‌مشت دانه‌های ارزن و گندم تا حدود یکی دو متر زمین اطراف برجک کبوترخانه را می‌پوشاند.  گاهی که کمی از دانه‌پاشی‌ها به عرصه خیابان کشیده می‌شود و کبوترها نیز بخشی از خیابان را به قرق درمی‌آورند، صدای ممتد بوق خودروها که رانندگان‌شان یا عجله دارند یا حوصله ندارند، بسیار شنیده می‌شود.

  دانه و جلد دانه
دانه‌های زمین‌مال نشده و تمیز نصیب کبوترهای زرنگی می‌شود که خیلی پیش‌تر از ساعت دانه‌پاشی توسط رانندگان تاکسی‌های خطی پل سیدخندان و یا رهگذران، بر قرنیز ساختمان‌های نزدیک، دور و بر خود را می‌پاییدند. اوایل یعنی کمی کمتر از 25سال پیش، تعداد کبوترهای چاهی که زیر پل سیدخندان کنار هم دسته می‌شدند برای نوک زدن به اندکی دانه که گاهی کسی برایشان می‌ریخت، انگشت‌شمار بود. حالا ولی بسیارند؛ جمعیتی بین 100تا 150کبوتر که به‌گفته جمعی از رانندگان تاکسی که در جوانی عشق پراندن کبوتر داشتند، نه با این دانه‌پاشی‌ها و «بیا، بیا» گفتن‌ها، دستی (رام و جلد) می‌شوند و نه حتی شیطنت پسربچه‌های بازیگوش که گاه و بی‌گاه به میان‌شان می‌دوند تا از پرواز دسته‌جمعی آنها لذت ببرند را بی‌خطر و شوخی می‌پندارند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :